در حالی که فشار بر زندانیان کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» با پروندهسازیهای جدید ادامه دارد و دادسرای انقلاب کرج، احمدرضا حائری را به «تبلیغ علیه نظام» و «نشر اکاذیب» متهم کرد، گلرخ ایرایی با انتشار نامهای از زندان اوین خواستار مخالفت همهجانبه با مجازات اعدام شد.گلرخ ایرایی، زندانی سیاسی محبوس در بند زنان زندان اوین، در پی انتقال چهار زندانی سیاسی عرب خوزستانی به سلول انفرادی پیش از اعدام، در بیانیهای خواستار مخالفت همهجانبه با مجازات اعدام شد و تاکید کرد که مخالفان مجازات اعدام، بایستی مقابل اعدام افرادی مخالف با مشی سیاسی خود و حتی متهمان غیر سیاسی هم بیتفاوت نباشند.گلرخ ایرایی، زندانی سیاسی محبوس در بند زنان زندان اوین، در نامهای که از این زندان نوشته به خبر انتقال چهار زندانیِ سیاسی عرب به سلول انفرادی، جهت اجرای حکم اعدام واکنش نشان داد.
ایرایی با اشاره به تلخی خبرهای اعدام نوشته «اگر شنیدن این خبر ما را کمتر از شنیدن اخبار همفکرانمان در شرایط مشابه برانگیخته میکند، به این معناست که ما قابلیتِ بدل شدن به آنی که به انکارِ آن برخاسته بودیم را داریم.»
این زندانی سیاسی در ادامه با تاکید بر اینکه در مبارزه با «مجازات وحشیانه اعدام»، نمیتوان فقط در برابر اعدامهای سیاسی یا در برابر احکام مرگ صادره برای همسویانِ سیاسی خود واکنش نشان داد، نوشته است: «برای لغو مجازات اعدام باید بتوانیم هر حکم مرگی، حتا برای مجرمی که ابعاد جرمش در نظرمان بسی هولناک است را نیز محکوم کنیم.»
ایرایی در بخش دیگری از نامه خود نوشت: «اگر در واکنش به شنیدنِ «اعدام گرفت» میگوییم «برای چه»، به معنای پذیرشِ حکم مرگ برای آن دسته افرادیست که مجرمیتشان در دایره معادلات ما نمیگنجد و حکومت را محق به کشتنِ آنان میدانیم. برای لغو مجازات اعدام باید به مخالفت همهجانبه با آن برخاست.»
متن این بیانیه به شرح زیر است:
برای مبارزه با مجازات وحشیانه ی ،اعدام نمیتوانیم فقط در برابر اعدام های سیاسی یا در برابر احکام مرگ صادره برای همسویان سیاسی خود واکنش نشان بدهیم برای لغو مجازات اعدام باید بتوانیم هر حکم مرگی حتا برای مجرمی که ابعاد جرمش در نظرمان بسی هولناک است را نیز محکوم کنیم.
آنچه مسلم است اینکه جمهوری اسلامی فراتر از گسترش فقر و فساد و فلاکت نگرشی را در جامعه نهادینه کرد که خود محل بحث است. با وجود افزایش آمار اعدامها بخش قابل توجهی از جامعه هنوز به آن حساسیتی نشان نمیدهد و درصد زیادی از جامعه نیز بسته به جرائم، ملیت، قومیت و جنسیت محکوم و تضادها یا همسویی سیاسی و عقیدتی موجود واکنش نشان میدهند.
گاه در مواجهه با رویدادی درمییابیم به نقیض خود و به آنی که به انکارش برخاسته بودیم، بدل شدهایم.
تناقض در مواجهه با احکام مرگ و تبدیل محکومان در صف اعدام به خودی و ناخودی جز ویرانی آنچه ساختهایم، نیست. در نظر گرفتن شاخصهایی در واکنش به احکام مرگ که قطعا منجر به تلطیف فضا به نفع عامل سرکوب و کشتار میشود، رذیلانهتر از قتل سیستماتیک است.
اگر در واکنش به شنیدن «اعدام گرفت» میگوییم «برای چه» به معنای پذیرش حکم مرگ برای آن دسته افرادی است که مجرمیتشان در دایرهی معادلات ما نمیگنجد و حکومت را محق به کشتن آنان میدانیم.
برای لغو مجازات اعدام باید به مخالفت همه جانبه با آن برخاست.
گلرخ ایرایی مهر ۱۴۰۳، زندان اوین
;