خانه / مقالات / انسان‌های بزرگ و کوچک در جمهوری اسلامی…

انسان‌های بزرگ و کوچک در جمهوری اسلامی…

.

اولین بار که چهره یک شخص افراطی، مشکوک و حراف، اما به شدت بی‌سواد در تلویزیون جمهوری اسلامی ظاهر شد همزمان با حمله‌ی دوم آمریکا به عراق بود.

پیش‌تر «عباسی» با شارژ یک نهاد نظامی به بمباران ذهنی بخشی از نظامیان انقلابی مشغول شده بود.

برای بررسی تطبیقی نظرات سخیف ایشان ➖که همچنان مورد توجه حاکمیت است➖ بر خود فرض دانستم تا به شرح اولین حضور وی در تلویزیون ایران بپردازم:

هنگامی که آمریکا به عراق حمله کرد، شبکه‌ی خبر تلویزیون ایران برنامه‌ای برای تحلیل این عملیات تدارک دیده بود که هر روز از ساعت ۸ تا ۹ صبح به صورت زنده پخش می‌شد.

در این برنامه سه کارشناس حضور داشتند:

“امیر بختیاری” به‌عنوان کارشناس نظامی از ارتش، “سردار جعفری” به‌عنوان کارشناس نظامی از سپاه و “عباسی” معروف به “دکتر عباسی”! به‌عنوان کارشناس سیاسی از وزارت امور خارجه!

در اولین روز، مجری برنامه سوالی مطرح کرد مبنی بر این‌که این عملیات چه آینده‌ای خواهد داشت؟

امیر بختیاری اظهار داشت که، عراق پس از ۲۱ روز به تصرف کامل نیروهای آمریکا در خواهد آمد.

سردار جعفری گفت که این عملیات حداقل ۶ ماه ادامه خواهد داشت.

عباسی هم ادعا کرد حداقل دو سال عملیات به طول می‌کشد و تاکید زیادی داشت که عراق به باتلاق ارتش آمریکا تبدیل خواهد شد و عراق ویتنام دوم آمریکاست.

هر کدام از این کارشناسان دلایل خاص خود را داشتند، اما آقای عباسی بسیار اظهار فضل می‌کرد و بر این‌که نظر ایشان قطعی و کارشناسانه‌ترین نظر است پافشاری می‌کرد، لذا به مخالفت لجوجانه‌ای با امیر بختیاری پرداخت!

این برنامه بیشتر به مقابله‌ی افکار و نظرات کارشناسانه‌ی این دو کارشناس تبدیل شد.

هر روز صبح، کارشناسان به تحلیل ۲۴ ساعت گذشته‌ی عملیات و نظرات قبلی خود و جمع‌بندی مسئله و پیش‌بینی آینده می‌پرداختند.

امیر بختیاری به‌طور قاطعانه از این‌که عراق در ۲۱ روز سقوط خواهد کرد دفاع می‌کرد و آقای عباسی نیز بر نظر خود که سقوط عراق و صدام بیش از دو سال طول خواهد کشید…

در روز چهارم یا پنجم عملیات بود که طوفانی از گرد و خاک عراق را فرا گرفت.

امیر بختیاری به تغییر در آرایش نظامی ارتش با توجه به طوفان شن اشاره کرد.

آقای عباسی این طوفان را معجزه‌ی الهی و باتلاق ارتش آمریکا دانست.

جالب‌ترین نکته در این برنامه این بود که امیر بختیاری هر روز پیش‌بینی می‌کرد که فردا چه اتفاقی در این عملیات روی خواهد داد و این اتفاق در روز بعد دقیقاً به وقوع می‌پیوست.

کار به‌جایی رسید که پس از حدود ده روز، همه‌ی دست‌اندرکاران برنامه به‌دقت و علم بالای امیر بختیاری در تحلیل عملیات و پیش‌بینی آینده‌ی آن پی برده و به تحسین ایشان پرداختند، البته غیر از آقای عباسی که به‌طور بچگانه‌ای با امیر بختیاری لجاجت کرده و پیش‌بینی ایشان را غیرممکن می‌دانست!

در روز پانزدهم از عملیات، امیر بختیاری با اندکی تغییر در پیش‌بینی عملیات اشاره کرد و گفت؛ صدام در روز نوزدهم سقوط خواهد کرد و آقای عباسی که شاهد بود تمام پیش‌بینی‌های امیر بختیاری مو به مو به واقعیت تبدیل می‌شود عصبانی شده و رفتار کودکانه خود را بیشتر کرد و به تمسخر نظر امیر بختیاری پرداخت.

وقتی که عراق و صدام در روز نوزدهم سقوط کرد، بسیاری از مردم به علم و قدرت نبوغ امیر بختیاری و بی‌سوادی و حقارت آقای عباسی پی بردند…!

جالب‌ترین چیزی که باید اشاره کرد این نکته است که در روز نوزدهم اتفاق افتاد:

تلفن استودیوی شبکه خبر به‌صدا در آمد و کسی که در پشت خط بود یک سپهبد ارتش شاهنشاهی که معاونت عملیات ارتش پیش از انقلاب بود و به خاطر حماقت‌های افرادی مانند آقای عباسی، ترک وطن کرده و به خارج از کشور رفته بود.

وقتی با او صحبت کردند بغض کرده بود و گفت:

“من ۱۹ روز است این برنامه را نگاه می‌کنم تا ببینم پیش‌بینی امیر بختیاری به وقوع می‌پیوندد یا نه؟!

امروز به ایرانی بودن خود بالیدم و اینکه وطنم افسرانی دارد که دشمن را از خود او دقیق‌تر می‌شناسند.

سلام و درود مرا به این بزرگمرد ایرانی و افتخار کشورم برسانید و به آقای عباسی بگوئید اگر بخل و جهل و حسد به تو اجازه نمی‌دهد واقع‌بین باشی، لااقل مایه‌ی سرافکندگی ایرانیان نباش…”

و بعد گریه‌کنان تلفن را قطع کرد…

منابع: مدیر پخش بازنشسته شبکه خبر، آرشیو شبکه خبر

.