خانه / اخبار مهم روز / جمهوری اسلامی مبلغی برابر با ۱۰ سال درآمد یک کارگر حداقل‌بگیر را به هر لبنانی وابسته به حزب‌الله می‌دهد

جمهوری اسلامی مبلغی برابر با ۱۰ سال درآمد یک کارگر حداقل‌بگیر را به هر لبنانی وابسته به حزب‌الله می‌دهد

سهم میلیون دلاری حزب‌الله از ثروت ایران؛ سفره فقرا با نان و شکر پر می‌شود

سایه رحیمی روزنامه‌نگار

نعیم قاسم، دبیرکل حزب‌الله لبنان، شامگاه پنجشنبه پانزدهم آذر در یک سخنرانی تلویزیونی، برگ دیگری از کمک‌های هنگفت جمهوری اسلامی به نیروهای نیابتی از جمله حزب‌الله لبنان را رو کرد و گفت که با کمک‌های مالی که منبع تامین بیشتر آن‌ها ایران است، به هر خانواده لبنانی در بیروت که خانه‌اش ویران شده است، بین ۱۲ تا ۱۴ هزار دلار پرداخت خواهد شد.

دبیرکل حزب‌الله لبنان از علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، و سپاه پاسداران «به دلیل کمک‌های سخاوتمندانه» تشکر کرد و گفت که حزب‌الله تاکنون ۵۷ میلیون دلار به بیش از ۱۷۰ هزار خانواده آسیب‌دیده از جنگ پرداخت کرده است و در ادامه این روند نیز مبلغ هشت هزار دلار برای بازسازی هر خانه ویران‌شده و شش هزار دلار برای یک سال اجاره‌خانه به ساکنان بیروت پرداخت می‌شود. ساکنان دیگر شهرهای لبنان نیز که خانه‌هایشان ویران شده است، برای اجاره خانه در یک سال چهار هزار دلار کمک‌هزینه دریافت می‌کنند.

به‌ گفته نعیم قاسم، این پرداخت‌ها قرار است به بیش از ۷۷ میلیون دلار برسد و بین ۲۳۳ هزار و ۵۰۰ خانواده توزیع شود.

سخنان اخیر دبیرکل حزب‌الله لبنان که رسانه‌های جمهوری اسلامی به‌شکلی معنادار، بخش‌های مربوط به کمک‌های مالی آن را پوشش نداده‌اند، در شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی بازتاب فراوانی داشته و بسیاری از کاربران اعداد و ارقامی را که نعیم قاسم اعلام کرده است، با دخل و خرج گروه‌های مختلف جامعه از کارگران گرفته تا معلمان و بازنشستگان مقایسه کرده‌اند. برخی نیز ادعاهای متناوب مسعود پزشکیان، رئیس دولت چهاردهم، را درباره «ناترازی‌ها» و پافشاری‌ او بر افزایش قیمت بنزین یادآور شدند.

بحران معیشت در ایران

کمک‌هزینه ۱۴ هزار دلاری به هر خانواده لبنانی وابسته به حزب‌الله برای بازسازی خانه‌های ویران و یک سال اجاره‌بها در حالی است که حقوق کارگران حداقل‌بگیر در ایران بین هشت تا ۱۰ میلیون تومان است که مجموع سالانه آن در بهترین حالت به ۱۲۰ میلیون تومان می‌رسد. حال‌ آنکه معادل ریالی کمک‌هزینه به هر خانواده لبنانی با احتساب دلار ۷۰ هزار تومانی، نزدیک به یک میلیارد است و این یعنی جمهوری اسلامی به هر لبنانی وابسته به حزب‌الله مبلغی معادل ۱۰ سال درآمد یک کارگر حداقل‌بگیر اعطا می‌کند.

درباره دیگر اقشار جامعه نیز وضعیت به همین ترتیب است. بر اساس مصوبه مجلس شورای اسلامی، حقوق بازنشستگان حداقل‌بگیر در سال ۱۴۰۴ به ۱۲ میلیون تومان هم نمی‌رسد. در‌ صورتی‌ که متوسط نرخ اجاره‌بها در شهرهای بزرگ ایران ۱۵ میلیون تومان است و حداقل‌بگیران بابت اجاره خانه کمک‌هزینه قابل‌توجهی دریافت نمی‌کنند.

این وضعیت به کارگران و بازنشستگان محدود نیست. حسین سیمایی، وزیر علوم، تحقیقات و فناوری، روز پنجشنبه اعتراف کرد که استادان دانشگاه در ایران با ۴۰ سال سابقه کار ماهانه کمتر از هزار دلار حقوق می‌گیرند. به‌ عبارت‌ دیگر، کمک‌هزینه‌ای که لبنانی‌های وابسته به حزب‌الله دریافت می‌کنند، حتی از حقوق سالانه یک استادتمام دانشگاه در ایران بیشتر است.

به‌ این موارد باید آمار مربوط به کودکان بازمانده از تحصیل، مدارس ناایمن، بیمارستان‌های فرسوده، کمبود و گرانی دارو و شیوع فزاینده فقر در جامعه را که به کوچک‌ شدن سفره‌های مردم منجر شده است، نیز افزود.

نبرد ایرانیان با فقر و فلاکت

کاربری در شبکه اجتماعی ایکس در واکنش به سخنان دبیرکل حزب‌الله لبنان، نوشت که گوشت و مرغ از مدت‌ها قبل از سفره‌ اقشار فقیر جامعه حذف شده و برایشان فقط اقلامی مانند تخم‌مرغ و سیب‌زمینی مانده بود که آن هم در حال حذف است. بعد در همین شرایط، خبر می‌رسد که جمهوری اسلامی معادل ده‌ها سال درآمد یک کارگر را به وابستگان حزب‌الله می‌دهد که خود شروع‌کننده جنگ پس از هفتم اکتبر بودند.

به‌تازگی، علیرضا رئیسی، معاون بهداشت وزیر بهداشت و درمان جمهوری اسلامی ایران، اعلام کرد که سرانه مصرف گوشت، شیر و لبنیات در ایران به کمتر از نصف میزان مجاز و نیاز طبیعی انسان رسیده است. پیش از او، احمد شاد، دبیر انجمن واردکنندگان فراورده‌های خام دامی، هم گفته بود که سرانه مصرف گوشت ایرانیان در سال به یک کیلوگرم هم نمی‌رسد.

به همین ترتیب، سرانه مصرف مرغ، لبنیات، میوه و برنج ایرانی نیز کاهش قابل‌توجهی داشته و رشد فزاینده بهای کالاهای خوراکی و کاهش قدرت خرید مردم امنیت غذایی بسیاری از ایرانیان را به خطر انداخته است.

بر مبنای گزارش‌های رسمی مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی، حدود ۲۶ میلیون نفر از مردم ایران توان براورده کردن نیازهای اساسی خود را ندارند. هرچند فعالان اجتماعی و اقتصادی تاکید دارند نرخ واقعی فقر و جمعیت فقرا از آنچه نهادهای رسمی اعلام می‌کنند، بیشتر است، حتی همین آمار نیز گسترش فزاینده فقر و فلاکت در جامعه ایران را نشان می‌دهد.

وزارت بهداشت جمهوری اسلامی در بازه زمانی ۲۰ آبان تا ۱۵ دی‌ ۱۴۰۲ طی طرحی به نام «پویش ملی سلامت»، پیمایشی انجام داد که داده‌های آن نشان می‌دهد میلیون‌ها ایرانی فشار خون، اضافه ‌وزن یا دیابت دارند یا در معرض ابتلا به این عوارض‌اند. این آمار که طبق ادعای وزارت بهداشت، از غربالگری ۴۶ میلیون ایرانی به دست آمده، نشان می‌دهد ایرانیان زیادی در مواجهه با خطر فزاینده فقدان پروتئین، کلسیم، ویتامین دی و دیگر مواد مغذی سالم قرار دارند و برای پر کردن سفره‌های خالی، به مصرف قند و نان روی آورده‌اند.

بر مبنای نتایج پیمایش وزارت بهداشت، ۲۲ درصد از جمعیت بالای ۱۸ سال در ایران یعنی حدود ۱۰ میلیون نفر مبتلا به فشار خون‌اند و بیش از ۱۴ درصد از مردم ایران که جمعیت آن‌ها به حدود هفت میلیون نفر می‌رسد، دیابت نوع ۲ دارند. آمار اضافه وزن در ایران هم بالاتر از میانگین جهانی است؛ به‌ طوری‌ که اعلام شده است حدود ۱۶ میلیون نفر اضافه وزن دارند.

مجموع این داده‌ها آشکار می‌کنند ابتلا به بیماری‌هایی که به‌طور مستقیم با تغذیه ارتباط‌ دارند، در حال افزایش‌ است؛ بیماری‌هایی که معمولا به دلیل عادات‌ غذایی ناسالم به‌ وجود می‌آیند و در نتیجه فقر و نبود غذاهای سالم به افراد تحمیل می‌شوند.

پیش‌تر افشین استوار، رئیس پژوهشگاه علوم غدد و متابولیسم دانشگاه علوم پزشکی تهران، درباره شیوع ۴۲ درصدی پوکی استخوان در جمعیت بالای ۶۰ سال ایران هشدار داده و گفته بود گرانی لبنیات و حذف کلسیم از سبد غذایی مردم موجب شده است که ایرانیان به‌طور فزاینده‌ در معرض خطر پوکی استخوان شدید قرار بگیرند.

فقر فزاینده و تنگناهای اقتصادی فقط سفره‌ ایرانیان را هدف نگرفته بلکه سلامتی و جان آنان را نیز به خطر انداخته است؛ به‌ طوری‌ که بسیاری از بیماران به دلیل ناتوانی از پرداخت هزینه‌ها به‌ناچار روند درمانشان را متوقف کرده‌اند و به داروهای موردنیاز دسترسی ندارند. وزارت بهداشت نیز همواره با ادعای «حمایت از تولید داخل» از واردات داروهای موردنیاز بیماران خودداری می‌کند.

وضعیتی که در نتیجه سیاست‌های تنش‌زای جمهوری اسلامی برای مردم ایجاد شده، حتی کودکان و نوجوانان را نیز هدف قرار داده است، به‌ طوری‌ که طبق اعلام وزارت آموزش‌ و پرورش و مرکز پژوهش‌های مجلس، بیش از سه میلیون دانش‌آموز در کلاس‌های فرسوده و ناایمن درس می‌خوانند؛ کلاس‌هایی که هر لحظه امکان فرو ریختن سقف و دیوارشان وجود دارد و فاقد تجهیزات گرمایشی و سرمایشی و حتی سرویس بهداشتی مناسب‌اند.

سهم ایرانیان از ثروت ملی: ناترازی

مسعود پزشکیان، رئیس دولت چهاردهم جمهوری اسلامی، از نخستین روزهای شروع به کار بر طبل «ناترازی» کوبید و با طرح این ادعا که حل مشکلات بدون «اصلاح ناترازی‌ها» ممکن نیست، تعرفه‌های آب، برق و گاز مشترکان خانگی را افزایش داد و حالا نیز در پی افزایش قیمت بنزین است. طی چهارماه اخیر و در ادامه روند صعودی همیشگی، قیمت بیشتر اقلام خوراکی از گوجه فرنگی و پیاز گرفته تا تخم‌مرغ و کره، افزایش یافته است. در چنین شرایطی، رهبر گروه حزب‌الله به‌صراحت از کمک‌های هنگفت جمهوری اسلامی پرده برمی‌دارد.

البته کمک‌های نقدی و غیرنقدی جمهوری اسلامی به حزب‌الله، حماس و دیگر نیروهای نیابتی تازگی ندارد و پیش از این نیز بارها اتفاق افتاده است. در حالی که مردم ایران همواره با سر دادن شعارهایی مانند «نه‌غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران» مخالفتشان را با این گونه اقدام‌ها اعلام کرده‌اند. به باور آن‌ها، این کمک‌ها صرفا به غیرنظامیان و آوارگان فلسطینی و لبنانی اختصاص نمی‌یابد و بخشی از حمایت جمهوری اسلامی از گروه‌های شبه‌نظامی حماس و حزب‌الله برای تنش‌آفرینی در منطقه است.

پیش‌تر، سید حسن نصرالله، دبیرکل پیشین حزب‌الله لبنان، هم گفته بود که این گروه را جمهوری اسلامی تامین مالی می‌کند.

مارک روته، دبیرکل ناتو، اخیرا در یک نشست خبری گفت: «جمهوری اسلامی ایران در ازای پهپاد‌های شاهد و موشک‌هایی که به روسیه می‌فرستد، پول می‌گیرد و این پول را برای تقویت حماس و دیگر نیروهای نیابتی در خاورمیانه و فرای آن هزینه می‌کند.»

محمود الزهار، عضو ارشد حماس، هم دی‌ماه ۱۳۹۹، در گفت‌وگو با شبکه العالم از کمک‌ ۲۲ میلیون دلاری قاسم سلیمانی، فرمانده سابق سپاه قدس، به حماس پرده برداشت و گفت: «در دیدار سال ۲۰۰۶ با قاسم سلیمانی در تهران، مشکل اساسی حقوق کارمندان و خدمات اجتماعی و کمک‌های دیگر به مردم غزه را توضیح دادم و حاج قاسم فورا درخواست ما را پاسخ داد. به‌گونه‌ای که روز بعد که پایان سفر بود، ۲۲ میلیون دلار در چمدان‌های مسافرتی دیدم. قرار بود مبلغ بیشتری پرداخت شود اما (هیئت حماس) ۹ نفره بود و ما نمی‌توانستیم بیش از این حمل کنیم، زیرا هر چمدان ظرفیت حمل ۴۰ کیلو داشت.»

این گفته‌های عضو ارشد حماس در همان زمان بازتاب فراوانی داشت و بسیاری از ایرانیان به آن واکنش نشان دادند؛ زیرا حالا دیگر بر کسی پوشیده نیست که کمک‌های مالی جمهوری اسلامی به گروه‌های نیابتی بسیار بیشتر از آن چیزی است که در خبرها فاش می‌شود.

این کمک‌ها که با هدف تحقق رویای حکومت اسلامی علی خامنه‌ای به جیب گروه‌های نیابتی منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای سرازیر می‌شوند، بخش هنگفتی از سرمایه و ثروت ملی ایران‌اند که هزینه‌کرد آن‌ها در داخل ایران می‌تواند از بسیاری مشکلات اقتصادی در داخل کشور گره بگشاید.