قانون موسوم به «حجاب و عفاف» بعد از دو سال رفتوآمد و کشمکش در مجلس و شورای نگهبان، سرانجام مهرماه امسال تأیید شد و رئیس مجلس شورای اسلامی هم هفتهٔ اول آذرماه اعلام کرد که این قانون از ۲۳ آذرماه به رئیسجمهور ابلاغ میشود تا آن را امضا و برای اجرا ابلاغ کند.
طبق قانون مدنی، رئیسجمهور باید طی پنج روز قانون ابلاغشده از طرف مجلس را امضا و برای اجرا ابلاغ کند؛ یعنی مسعود پزشکیان بهعنوان رئیسجمهور تا ۲۸ آذر باید آن را امضا و ابلاغ میکرد.
این دو سال و این روزهای آذرماه آمدند و رفتند و سرانجام فقط از «تعویق» و مسکوت ماندن این قانون با تصمیم شورای عالی امنیت ملی کشور خبر منتشر شد. ماجرا از کجا شروع شد و چگونه نهایتاً چارهای جز مسکوت گذاشتن آن تا اطلاع ثانوی باقی نماند؟
شروع ماجرا
روز ۱۰ آذرماه ۱۴۰۳، جزئیات این قانون که عنوان کامل و رسمی آن «قانون حمایت از خانواده از طریق ترویج فرهنگ عفاف و حجاب» است، پس از تأیید شورای نگهبان منتشر شد. برجستهترین بخش این قانون، جرائم مالی سنگینی بود که وضع شده بود؛ بهطوریکه بسیاری آن را محملی برای کسب درآمد دولت هم توصیف کردند.
تهیه و تنظیم قانون «عفاف و حجاب» به سال ۱۴۰۲ بازمیگردد.
پس از جان باختن مهسا (ژینا) امینی در ابتدای پاییز سال ۱۴۰۱ در بازداشتگاه گشت ارشاد، اعتراضات گستردهای سراسر کشور را درنوردید که اعتراضات «زن زندگی آزادی» نام گرفت.
در پی این اعتراضات که بهشدت هم سرکوب شد و کشتههای بسیاری هم بر جا گذاشت، زنان ایران بهخصوص نسل جوان با حجاب اختیاری در اماکن عمومی حاضر میشدند. همزمان با این رویدادها ونهای موسوم به گشت ارشاد هم از خیابانها جمعآوری شد.
اما سرکوب اعتراضات خیابانی که پایان گرفت، پای تدوین قانون حجاب و عفاف به میان آمد.
این لایحه را ابتدا قوه قضائیه در ۹ ماده تهیه و ۹ اردیبهشت ۱۴۰۲ به دولت ابراهیم رئیسی ارسال کرد. هیئت دولت هم آن را به ۱۵ ماده افزایش داد و در ۲۷ اردیبهشت آن را تصویب کرد و به مجلس شورای اسلامی فرستاد.
در مجلس، کمیسیون قضایی و حقوقی لایحه را به ۷۱ ماده گسترش داد و نهایتاً اجرای آزمایشی سهسالهٔ آن را تصویب کرد. اما شورای نگهبان هر بار لایحهٔ مجلس را برای اصلاح جزئیاتی از آن رد میکرد تا سرانجام اوائل مهرماه امسال اعلام شد در شورای نگهبان هم تصویب و به مجلس فرستاده شده است.
«ابلاغ نکن»
همزمان با انتشار جزئیات این قانون، موافقان و مخالفان در صفوف جداگانهای مقابل هم قرار گرفتند. بهجز واکنشهای گستردهٔ عموم مردم که وعدههای انتخاباتی پزشکیان درخصوص اختیار در حجاب را یادآوری میکردند، رسانهها مبالغ جریمههای ذکرشده در قانون را محاسبه میکردند.
روزنامهٔ اعتماد در گزارشی محاسبه کرد که «طبق مادهٔ ۵۰ قانون عفاف و حجاب، زنانی که در انظار عمومی اعم از فضای حقیقی یا مجازی کشف حجاب کنند، در مرتبهٔ اول حدود ۵ میلیون تومان و در مراتب بعدی حدود ۱۶۵ میلیون تومان جریمه میشوند».
پیش از آن نیز جریمههایی برای زنانی که خودرویشان توقیف میشد، اعم از مالی یا محرومیتهای اجتماعی یا کار در غسالخانه، وضع شده بود.
همزمان در شبکههای اجتماعی هشتگ «ابلاغ نکن» خطاب به پزشکیان راه افتاد. تعدادی از زنان نیز تصاویر بدون حجاب خود را در شبکههای اجتماعی منتشر کردند تا اعلام کنند که اگر قرار است جدال حکومت علیه آنان و آزادی زنان ادامه پیدا کند، آنها پیش از ابلاغ قانون آمادهاند.
ساز مخالف دولت
مسعود پزشکیان در تبیلغات انتخاباتی خود بهصراحت در مورد گشت ارشاد و انتخاب حجاب موضعگیری کرده بود، اما شعارهای انتخاباتی در جمهوری اسلامی، اغلب پس از انتخابات تاریخ مصرفشان تمام میشود.
چنانکه ابراهیم رئیسی هم ادعا میکرد با موضوع گشت ارشاد مخالف است، اما آخرین فردی که به همین دلیل جان باخت، آرمیتا گراوند بود؛ یک نوجوان دبیرستانی که سال گذشته گزارش شد پس از برخورد مأموران حجاب با او در مترو جان خود را از دست داده است.
با این اوصاف، دولت پزشکیان پس از اعلام رئیس مجلس برای ابلاغ قانون، موضعگیری کرد. دستیار رئیسجمهور در امور «پیگیری حقوق و آزادیهای اجتماعی»، این قانون را «غیرعملی» خواند.
محمدباقر قالیباف اعلام کرده بود که قانون برای اجرا ابلاغ خواهد شد و طبق قوانین جمهوری اسلامی، عدم امضا و موافقت رئیسجمهوری تأثیری در اجرای قانون نخواهد داشت.
در شرایطی که فضای عمومی چندان به نفع پزشکیان نبود و شعار انتخاباتی او که «فرق میکند چه کسی رئیسجمهور باشد»، دستاویزی شده بود برای تحقیر کسانی که در انتخابات به او رأی داده بودند، پزشکیان موضعگیری کرد، اما صراحت و قاطعیت نداشت.
او در ۱۲ آذر در مصاحبهای تلویزیونی اعلام کرد که این قانون «از نظر اجرایی خیلی ابهام» دارد و افزود: «میخواهیم یک چیزی را درست کنیم، ممکن است با مداخله بدتر شود… از نظر من که باید اجرا کنم، خیلی از مسائل در این قانون جای سؤال دارد.»
سؤالات او بیشتر به موضوع مجریان بازمیگشت، درحالیکه خواستهٔ بخشی از زنان، آزادی در انتخاب پوشش بود. البته آقای پزشکیان در جایی هم اشاره کرد که «میخواستند در ابتدای دولت من این قانون را اجرا کنند».
او با توجه به شرایط اقتصادی و سیاسی حاکم بر جامعه میداند که انبار باروت، تاب جرقه ندارد؛ آن هم در روزهایی که هم دلار رکورد تاریخی بالاتر از ۷۰ هزار تومان را رد کرده بود و هم وضعیت برق به روزهای جنگ ایران و عراق در دهه شصت برگشته و آلودگی شدید هوا هم مزید بر علت شده و وضعیت گاز هم چندان مناسب نیست.
ظاهراً او نمیخواست خود را در مخمصهٔ بزرگی بیندازد، چراکه در نهایت مجری قانون محسوب میشود و عواقب اجرای قانون گریبانگیر دولت او میشد.
کانونها علیه قانون عفاف و حجاب
با انتشار جزئیات قانون حجاب و عفاف، نمایندگانی از جمله امیرحسین بانکیپور، نمایندهٔ مجلس که در طراحی لایحهٔ قانون حجاب و عفاف نقش پررنگی داشت، آن را فرهنگی و اقتصادی خواند.
او بهدرستی اشاره کرد که این قانون محلی برای کسب درآمد است. تنها خبر خوش او این بود که گشتهای ارشاد جمع خواهد شد و در مقابل، دوربینها چهرهها را شناسایی خواهند کرد. این بدان معنا است که شهروندان در همهجا تحت نظارت و رصد هستند.
قالیباف نیز معتقد بود که در این قانون نقش دستگاههای مختلف مشخص شده و تنها فراجا نقش نخواهد داشت. او پیشتر فرماندهی نیروی انتظامی را بر عهده داشته و شاید ترجیح میداد همهٔ فشار بر دوش نیروی انتظامی نباشد و در حوادث مشابه دیگر نهادها هم حضور داشته باشند.
در مقابل این موافقان، گروههای پرشماری از روزنامهنگاران، معلمان، سینماگران، جامعهشناسان و کانون نویسندگان ایران، با انتشار بیانیههای جداگانه، به این قانون اعتراض کردند و خواستار عدم ابلاغ آن شدند.
جمعی از جامعهشناسان این قانون را «شبهقانون» توصیف کردند و آن را دخالت آشکار در زندگی شخصی افراد و محدود کردن حقوق شهروندی، بهویژه زنان، دانستند که موجب ایجاد تبعیض و ناامنی در جامعه میشود.
این جامعهشناسان همچنین هشدار دادند که اجرای این قانون، به «ترویج خشونت و ناامنی اجتماعی» منجر خواهد شد.
هراس از «تبعات اجتماعی»
محمدباقر قالیباف گفته بود که ۲۳ آذرماه قانون عفاف و حجاب را ابلاغ میکند، اما ۲۳ آذرماه گذشت و هیچ قانونی ابلاغ نشد.
روز ۲۷ آذرماه و یک هفته پس از تاریخ تعیینی قالیباف، شهرام دبیری، معاون امور مجلس رئیسجمهور، اعلام کرد که پیشنهاد شده این قانون از طریق جلسهٔ سران قوا یا شورای عالی امنیت ملی بررسی و متوقف شود. او همچنین اذعان کرد که «شرایط فعلی کشور برای اجرای قانون فراهم نیست».
دبیری موضوع دیگری را هم مطرح کرد و آن «اصلاحیهٔ قانون حجاب» است که توسط مجلس و رئیس مجلس پیشنهاد شده بود. او گفت دولت تصمیم گرفته آن را نیز ابلاغ نکند.به نظر میرسد مذاکراتی میان مجلس و قوهٔ مجریه انجام شده بود و مجلس درخواست «لایحهٔ اصلاحی» از دولت کرده بود. حتی سیامک رهپیک، قائممقام دبیر شورای نگهبان، به خبرآنلاین گفته بود که «میتوان مصوبهای را از طریق طرح یا لایحه اصلاح کرد. منظور این است که روشهای قانونی موجود است و خیلی امر پیچیدهای نیست.»
شورای نگهبان و مجلس پس از تصویب قانون، یکباره نرمش به خرج دادند و حاضر شدند صدای دولت را که در قامت مخالف ظاهر شده بود، بشنوند. اما دولت هر دو را بیجواب گذاشت و ترجیح داد با مداخلهٔ شورای عالی امنیت ملی کشور اجرای قانون متوقف شود.
در واقع، با وجود اینکه بخشی از بدنهٔ حکومت همچنان بهدنبال اجرای قانون عفاف و حجاب ولو با اصلاحاتی بود، اما دولت، با توجه به چالشهای بیشمار اقتصادی و سیاسی و اجتماعی که با آن درگیر است، در پی توقف و تعویق آن بود.
علی ربیعی، دستیار اجتماعی رئیسجمهور، از این تصمیم بسیار راضی به نظر میرسید و در شبکهٔ اجتماعی ایکس نوشت: «سپاس از رئیسجمهور که اجرای این قانون را با توجه به تبعات اجتماعی آن در دستور کار شورای امنیت ملی قرار داد.»
توقف اجرای این قانون بهطور رسمی اعلام نشد، اما دو نمایندهٔ مجلس ۲۴ آذرماه گفتند که ابلاغ قانون، براساس تصمیم شورای عالی امنیت ملی کشور، «فعلاً» به تعویق افتاده است.
پس از آن، یادداشت تندی که روزنامهٔ کیهان ۲۸ آذرماه علیه این تصمیم منتشر کرد، در واقع تأیید خبر تعویق ابلاغ و اجرای قانون حجاب و عفاف بود.
به این ترتیب، قانون موسوم به «عفاف و حجاب» که بر پایهٔ کسب درآمد از جریمههای سنگین و تشویق و ترغیب مردم به اعلام گزارش بیحجابی از یکدیگر بنا شده بود، «فعلاً» قرار است مسکوت باقی بماند.
اعتراضات خیابانی و گستردهٔ «زن زندگی آزادی» بهشدت سرکوب شد، اما تأثیرات و پیامدهای این جنبش، کم یا زیاد و بهشکلهای گوناگون، همچنان در جامعه و رفتار حکومت دیده میشود.