
رهبران دیکتاتور منابع زیادی را صرف کنترل رسانهها و تبلیغات برای ایجاد شخصیت کاذب و جذاب از خود مینمایند. آنها به خصوص به خبرنگاران و روشنفکران خارجی علاقه زیاد دارند تا تصویری دلنشین از آنان بهعنوان رهبران مردمپسند، متفاوت و عمیق در بیرون ارائه نمایند که گویا برای نجات ملت خود از چنگ اسارت بیگانگان و وضعیت مصیبتبار اقتصادی و سیاسی به پا خاستهاند.
با این حال، مردم در کشورهای دیکتاتوری از وضعیت ناراضیاند. تصویر بیعیب و توصیفات اغراقآمیز از دستاوردهای دولت و حمایت مردم از رهبر هیچ رابطهای با واقعیت زندگی مردم ندارد.
دیکتاتورها بهجای اصلاح وضعیت و اعتراف به اشتباهات سهمیگن خود، «توهم رضایت و حمایت عمومی» از رژیم را بهواسطه دستگاه تبلیغات و سرکوب افکار عمومی خلق میکنند، ولی به همین اندازه نسبت به محبوبیت خود بیاعتمادند و نسبت به اطرافیان خود سوءظن دارند…
دیکتاتورها هرازگاهی دستگاه قدرت را از پیروان و سرسپردگان خود پاکسازی میکنند. آنها اطرافیان و وفاداران نظام را مجبور به دروغگویی و ستایشهای اغراقآمیز از خود میکنند. چون «وقتی همه دروغ بگویند، هیچ کسی نمیداند که چه کسی راست میگوید و به این ترتیب پیدا کردن همدست و سازماندهی کودتا دشوار میشود.»
دروغ و تظاهر ویژگی عمومی نظامهای دیکتاتوری است. همه بهخاطر حفظ جان و منافع خود در خیابانها به ماموران حکومت لبخند میزنند، شعارهای رسمی سر میدهند و به رهبران خود درود میفرستند. آن که در این تئاتر بیآبرویی و ریاکاری شرکت نکند، از دست رفتن امتیازات، زندان و حتا مرگ خفتبار را باید انتظار بکشد. هدف رژیم از این فضای کاذب حمایت عمومی «کشت تخم سردرگمی، از میان بردن درک عمومی از شرایط، منزوی کردن مردم و نابودی کرامت و عزت نفسشان است.»
نکته جالب، مسئولیتگریزی رهبران #دیکتاتور است که دستاوردها را به خود نسبت میدهند و اشتباهات و ناکامیها را به گردن زیردستان میاندازند. دستگاه تبلیغات رژیمهای دیکتاتوری به مردم وانمود میکنند که اعمال خلاف و ضدمنافع عمومی بدون آگاهی «رهبر ملت» انجام میگیرد. اما وی در واقع پشت پرده تمام تصمیمهای بزرگ و کوچک است. او نمیخواهد تصویرش به عنوان «رهبر خردمند و معصوم» خدشهدار شود.
مائو، رهبر کمونیست چین، که برنامههای بلندپروازانهای برای جهش صنعتی و کشاورزی مملکت در دهه شصت میلادی اجرا کرد، اما حاصل قحطی، گرسنگی و مرگ سی و چند میلیون چینی بود. مائو تحت فشار منتقدان تلاش کرد مقامات ارشد دولت مسئولیت پیامدهای فاجعهبار برنامههای او را به عهده بگیرند. برخی مانند چوئن لای و کی کنگشی، اعضای برجسته حزب کمونیست چین، برای دفاع از مائو با این منطق به میدان آمدند: «ما باید به رئیس مائو ایمان مطلق داشته باشیم؛ ما باید از او بیچون و چرا اطاعت کنیم.»
دیکتاتورها به نظام پارلمانی و انتخابات آزاد علاقه ندارند، چون می دانند که در انتخابات برنده نمیشوند.

.