خانه / اخبار مهم روز / آیا ترامپ را می‌توان با هیتلر مقایسه کرد؟

آیا ترامپ را می‌توان با هیتلر مقایسه کرد؟

درگیری لفظیِ ترامپ و زلنسکی در روز جمعه ۲۸ فوریه در کاخ سفید جهانیان را شگفت‌زده کرد. روابط آن دو از چند هفته پیش به ویژه پس از گفت و گوی تلفنی ترامپ با پوتین در ۱۲ فوریه رو به تیرگی گذاشته بود. ماه‌هاست تحلیل‌گران و اندیشه‌گرانی در چهارگوشۀ جهان با اشاره به همانندی‌هایی میان رفتار ترامپ و رفتار هیتلر در سال‌های پیش از جنگ جهانی دوم، رئیس جمهور آمریکا را بی‌هیچ پروایی با رهبر آلمان نازی مقایسه می‌کنند.

مقایسۀ ترامپ با هیتلر را ناظران و تحلیل‌گران از نخستین دور ریاست جمهوری او آغاز کردند. روز یکشنبه دوم مارس سرمقاله‌نویس روزنامۀ معتبر لوموند در مقاله‌ای با اشاره به بعضی رویدادهای چند هفتۀ اول ریاست جمهوری ترامپ از واقعیت یافتن کابوس «چرخش ایالات متحد آمریکا به سوی فاشیسم» سخن گفت. البته از مدت‌ها پیش بعضی از پژوهشگران شعارهای انتخاباتی ترامپ را نسخه بَدَل شعارهای هیتلر می‌دانستند. او در سخنرانی‌هایش از مخالفان خود با عنوان «حشرات موذی» یاد می‌کرد که می‌بایست ریشه‌کن شوند و مهاجران را «مسموم کنندۀ خون آمریکایی» توصیف می‌کرد.

در سال ۲۰۲۰ نوآم چامسکی در مصاحبه با روزنامۀ ایندیپندنت گفت: اگر انتخابات آمریکا به پیروزی ترامپ بینجامد، کرۀ زمین با فاجعه‌های زیست‌محیطی بسیار بیشتری رو به رو خواهد شد. او سپس افزود: بدترین مثالی که در تاریخ به ذهنم می‌رسد، آدولف هیتلر است که مردی بسیار پلید بود اما او قصد از میان بردن سازمان‌یافتۀ جامعۀ بشری را بر روی زمین نداشت.

اما تحلیل‌گرانی معتقدند که با همۀ این همانندی‌ها میان رفتار سیاسی ترامپ و رفتار سیاسی هیتلر، مقایسۀ ترامپ با هیتلر منطقی نیست و نمی‌توان آن دو را یک کاسه کرد. به گفتۀ آنان، هیتلر در تحقق بخشیدن به شعارهایش درنگ نمی‌کرد، اما ترامپ هنوز گامی در جهت ریشه‌کن کردن «حشرات موذی» برنداشته و دست به کشتار سازمان یافتۀ مهاجران نزده است.

با این حال، آنچه روز جمعه در کاخ سفید روی داد یادآور یکی از دل‌آزارترین صحنه‌های تاریخ آلمان نازی بود. به گفتۀ بسیاری از رهبران سیاسی جهان، رئیس جمهور اوکراین سزاوار رفتاری نبود که ترامپ و معاونش، جی دی وَنس، در کاخ سفید با او کردند. هم‌اکنون ۲۰ درصد خاک اوکراین در تصرف روس‌هاست. ترامپ معتقد است که روس‌ها برای تصرف آن سرزمین‌ها کشته داده‌اند. درنتیجه، دور از انتظار است که بتوان آن‌ها را به اوکراین بازگرداند.

از سوی دیگر، ترامپ خواهان دسترسی به «عناصر کمیاب خاکی» در اوکراین است. این عناصر کمیاب در صنایع گوناگون از جمله تلفن‌های همراه، سامانه‌های موشکی، تجهیزات الکترونیکی، انرژی‌های تجدید پذیر، صنایع دفاعی و نیز در زمینۀ تندرستی و بهداشت کاربُرد دارند. زلنسکی در «طرح پیروزی» خود که در سپتامبر گذشته به ترامپ ارائه کرد، این درخواست ترامپ را پذیرفت به شرطی که آمریکا به حمایت خود از اوکراین ادامه دهد.

بخشی از این مواد کمیاب در مناطقی از خاک اوکراین یافت می‌شوند که روسیه آن‌ها را تصرف کرده است. به همین سبب، ولادیمیر پوتین در روزهای گذشته وعده داد که آمریکایی‌ها می‌توانند برای بهره‌برداری از منابع طبیعی در مناطق اشغال‌ شدۀ اوکراین سرمایه گذاری کنند.

اوضاع و احوال غم‌انگیز اوکراین از بسیاری جنبه‌ها یادآور وضع برآشفتۀ دولت فدرال اتریش در سال‌های دهۀ ۱۹۳۰ میلادی است که به هیتلر امکان داد تا با تهدید و ارعابِ صدراعظم آن کشور، «کورت شوشنیگ»، سرانجام اتریش را ضمیمۀ خاک آلمان نازی کند.

در سال ۱۹۳۶ اتریش در بدترین وضعیت اقتصادی قرار داشت. بیکاری ۲۰ درصد افزایش یافته بود و بی‌ثباتی سیاسی کشور را تهدید می‌کرد، چنان که کورت شوشنیگ برای مقابله با این وضع فاجعه‌بار ناگزیر شد در ۱۱ ژوئیه ۱۹۳۶ قراردادی با هیتلر امضا کند. نزدیکی با آلمان هیتلری را سفیر آلمان در اتریش به او توصیه کرده بود. برپایۀ آن قرارداد آلمان متعهد شد تحریم‌ها برضد اتریش را لغو کند و استقلال آن کشور را به رسمیت بشناسد. در عوض، صدراعظم اتریش نیز تعهد کرد تعقیب متهمان نازی را متوقف کند و دو وزیر طرفدار نازی‌ها را در کابینۀ خود بپذیرد.

صدراعظم اتریش که از استقلال کشورش مطمئن شده بود به توصیۀ سفیر آلمان به نازیسم اجازه داد تا در قدرت سهیم شود. در سال ۱۹۳۷ شوشنیگ برای پایان دادن به بی‌ثباتی سیاسی خواست با بازگرداندن آخرین ولیعهد اتریش-مجارستان به کشور، سلطنت را در اتریش احیا کند. اما با مخالفت هیتلر و موسولینی رو به رو شد. از سوی دیگر، موسولینی که «دوست بزرگ» اتریش نامیده می‌شد و از آن کشور در برابر تهاجم آلمان در ۱۹۳۴ دفاع کرده بود، پس از ایجاد محور «رم-برلین» از هرگونه حمایت از اتریش خودداری کرد. اتریش که پشتیبانی فرانسه و بریتانیا را از دست داده بود، ناگهان خود را تنها و در انزوای سیاسی دید.

در اوایل سال ۱۹۳۸ معلوم شد که طرفداران نازی‌ها سوءقصدی برضد شوشنیگ طراحی کرده‌اند. شوشنیگ سپس متوجه شد که هیتلر قصد ندارد به تعهدات خود عمل کند. بنابراین، کوشید به سوسیال دموکرات‌ها نزدیک شود. اما بسیار دیر شده بود. در ۱۲ فوریه ۱۹۳۸ پیشوا او را بی‌هیچ تشریفاتی به شهری در بایرن احضار کرد و به او دستور داد وزارتخانه‌های کشور و جنگ را به هواداران نازی‌ها بسپارد و همۀ زندانیان نازی را آزاد کند.

شوشنیگ ناامیدانه به دنبال راه حل می‌گشت تا که سرانجام در ۹ مارس اعلام کرد که می‌خواهد دربارۀ مسئله استقلال اتریش یک همه‌پرسی برگزار کند. هیتلر که سخت خشمگین شده بود، در ۱۱ مارس از شوشنیگ خواست استعفا دهد و وزیر کشور را به جانشینی خود منصوب کند. روز بعد، ۱۲ مارس ۱۹۳۸ اتریش به سادگی ضمیمۀ خاک آلمان نازی شد.

هیتلر کورت شوشنیگ را در وین زندانی کرد. در سال ۱۹۴۴ شوشنیگ و همسرش را به زندان داخائو منتقل کردند. در ۴ می ۱۹۴۵، در آخرین روزهای رایش سوم، حکم اعدام او صادر شد. اما آمریکایی‌ها در عملیات آزادسازی اردوگاه کار اجباری داخائو او را نیز نجات دادند.

با توجه به همۀ این همانندی‌هاست که بعضی از کارشناسان و مورخان اوضاع و احوال کنونی اوکراین را با اوضاع و احوال اتریش در دهۀ ۱۹۳۰ مقایسه می‌کنند و رفتار رئیس جمهور آمریکا و معاونش را با رئیس جمهور اوکراین کم و بیش همانند رفتار هیتلر با صدراعظم اتریش در آن سال‌ها می‌دانند.