خنده یادآور خوشحالی وشادمانی ست
ولی بعضاً علت آن در انسانها با هم فرق میکند.
چگونه:
بعضی، لبخند را به نرخ روز می زنند که در جوهره اش تصنعی و مصنوعی است.
بعضی خنده ها حاکی از رضایت و موفقیت است.
خنده ای از صمیم قلب همانند خنده کودکان، بدون چشمداشت است و شادی در وجودش نهفته است.
اما… این روزها با خنده، تجارت هم می کنند.
با خنده چراغ سبز جنایت را روشن می کنند.
به عکسها نگاه کنید.
از کدامین نوع است!؟
آری! بوی خون می دهد.
دست دژخیمان را برای جنایت بیشتر باز می کند.
ازآن نوع خنده های اشتها آور که پیرکفتار جماران خمینی خون آشام، وقتی لاجوردی دژخیم آمار اعدامها را به او می گفت آثار رضایت در چشمان خون گرفته اش هویدا می شد.
آری!
خنده ای! برای تجارت خون.
آنها به کودکان، مادران، پدران شکنجه شدگان و اعدامی ها می خندند.
به ایران ویران شده می خندند.
به امنیت و حقوق بشر بر بادرفته مردم ایران می خندند
از جان و مال و رنج و خون مقاومت مردم ایران مایه می گذارند
به دنبال سرمایه های ایران
همه عشق و شور و نشاط و سرمایه و آینده ایران را پیشکش می کنند تا چند صباحی بر کرسی حکومت ایران بمانند.
راستی! آیا نمی دانند«الملک یبقی مع الکفر و لا یبقی مع الظلم» … حکومت با کفر می تواند بماند ولی باظلم هرگز نخواهد ماند؟!
شرم بر شما باد!
شرم بر معامله های خونین و ننگین تان باد.
معامله با خون مردم ایران ممنوع!
این خیانتها در تاریخ بی پاسخ نخواهد ماند.
خنده واقعی را مردم ایران خواهند زد آن هنگام که دیگر از رژیم ضد ایرانی آخوندی خبری نباشد و هلهله شادی از سرنگونیش به گوش افلاک برسد.
مماشات گران، معامله چی ها، خائنین، مزدوران، شکنجه گران و وابستگان به شیخ و شاه روسیاه تاریخ و مردم ایران خواهند شد.
دیر و زود دارد اما سوخت و سوز ندارد.
این قانون خدشه ناپذیر تاریخ است.
محمود نیشابوری