
۱. او نه فقط برای کشورش اروگوئه، بلکه برای جهانیان، نماد فروتنی، انساندوستی و مبارزه بیوقفه با تبعیض و مصرفگرایی بود.
۲.«پپه» موخیکا از دهه ۱۹۶۰ به عنوان یکی از رهبران جنبش چریکی توپامارو، با الهام از چگوارا، علیه بیعدالتی در اروگوئه جنگید. او شش بار گلوله خورد، شکنجه شد، و ۱۴ سال در زندان انفرادی زندگی کرد؛ اما روحش را نفروخت و تفنگ را با کلمات عدالتخواهی عوض کرد.
۳.در دهه ۱۹۸۰، پس از آزادی، وارد مسیر سیاست قانونی شد و آرامآرام از یک چریک به یک اصلاحگر ملی تبدیل شد. او سناتور شد، وزیر کشاورزی شد، و در نهایت در سال ۲۰۰۹ با رأی مردم، به ریاستجمهوری رسید.
۴.اما آنچه پپه را از بسیاری از رهبران جهان متمایز میکرد، نه فقط گذشته مبارزاتیاش، بلکه شیوه زیست و نگرش انسانیاش بود. او زندگی در کاخ ریاستجمهوری را نپذیرفت و در عوض، در خانهای روستایی و ساده در حومه مونتهویدئو، پایتخت اروگوئه، با همسرش زندگی میکرد.
هر روز با خودروی فولکسواگن بیتل مدل ۱۹۸۷ خود به محل کارش میرفت و بیش از ۹۰ درصد از حقوق ماهانه ۱۲ هزار دلاری خود را به خیریهها میبخشید.
وقتی رسانهها او را «فقیرترین رئیسجمهور دنیا» نامیدند، لبخند زد و گفت: «فقیر کسی است که همیشه به دنبال بیشتر است. من فقیر نیستم، سادهزیستم. چون چیز زیادی نمیخواهم.»
۵. موخیکا نهتنها در گفتار، که در کردار نیز وفادار به آرمانهای عدالتخواهانهاش باقی ماند. در دوران ریاستجمهوری، کاروان تشریفاتی ریاستجمهوری را لغو کرد، میزبان یتیمان سوری شد و حتی به پنج زندانی آزادشده از گوانتانامو پناه داد. او از مخالفان سرسخت مصرفگرایی، فساد سیاسی و نظام سرمایهداری افسارگسیخته بود.
میگفت: «من دشمن مصرفگراییام. ما انسانها چیزهای اساسی را فراموش کردهایم، وقتمان را با کارهایی میگذرانیم که به خوشبختی ربطی ندارند.»
۶. همسر او، لوسیا توپولنسکی، از دیگر اعضای سابق توپامارو و از سیاستمداران مطرح چپ اروگوئه، نقش مهمی در همراهی با موخیکا داشت. او از سال ۲۰۰۰ بهعنوان نماینده مجلس نمایندگان، و از ۲۰۰۵ بهعنوان سناتور فعالیت کرد. در سپتامبر ۲۰۱۷ نیز بهعنوان نخستین زن معاون رئیسجمهور اروگوئه منصوب شد و تا مارس ۲۰۲۰ در این سمت باقی ماند.
۷. لوسیا و خوزه در سال ۲۰۰۵ ازدواج کردند و فرزندی نداشتند.
۸. موخیکا در سال ۲۰۱۵ دولت را در حالی تحویل داد که کشور از لحاظ اقتصادی و اجتماعی در وضعیت مطلوبی بود. پس از آن، به عنوان یک مرجع اخلاقی برای نسل جوان چپ در سراسر جهان باقی ماند.
۹. وایر دیویس، خبرنگار بیبیسی که با او دیدار کرده بود، دربارهاش نوشت:
«حتی اگر با دیدگاههای سیاسیاش موافق نباشید، نمیتوانید شیفتهی صداقت، بیریایی و انسانیت او نشوید. وفاداری او به اصول اخلاقی، چیزی نبود که تنها در سخنرانیها شنیده شود؛ او در تمام جنبههای زندگیاش همان بود که نشان میداد.»