
در این کوتاه نوشته از ضمیر اول شخص مفرد استفاده می کنم. چون می خواهم تنها نظر خودم را بگویم و خودم مسؤل گفته ام باشم!
1 ـ برای ایران هیچ آفتی را ویرانگر از حاکمیت جمهوری اسلامی نمی دانم.این حاکمیت ضد ایرانی نه از 22 بهمن ، از 12 بهمن و لحظه ای که خمینی منحوس پای برخاک ایران نهاد، زندگی را بر مردم ایران حرام کرده و لحظه به لحظه در کار کندن بنیاد این کشور بوده است.
2ـ این حاکمیت جنایت کار که در عرصه بین المللی نه سر پیاز بوده و نه ته پیاز، از همان آغاز سلطه اش با شمشیر زنگ زده ی دین و سوار شدن بر اعتقادات مردم و گسترش خرافات و توسعه ی جهل، به جنگ سایر کشورها رفته است!
3 ـ جمهوری اسلامی، از بدو پا گرفتن خواستار نابودی آمریکا و حذف اسرائیل از روی زمین شده و در دشمنی با هر آنچه و هر آنکس که به خیالش غیر شیعه است، فروگذاری نکرده و کم نگذاشته است!
4 ـ جمهوری اسلامی در اعمال سیاست های توسعه گرانه اش، تا آنجا که توانسته و به قیمت فلاکت و بدبختی و ویرانی و آوارگی مردم ایران، در سرتاسر جهان دست به ترور، زده و هرجا توانسته جنگ های نیابتی راه انداخته و قبل از همه ایران را درگیر جنگ میهن سوز هشت ساله با عراق کرده است.
5 جمهوری اسلامی در عراق، سوریه، لبنان، یمن و فلستین (فلسطین)گروه های تروریستی را با پول و سرمایه مردم ایران مسلح کرده و مستقیم و غیر مستقیم جنگ و کشتار راه انداخته است!
6 ـ در نتیجه اتخاذ و اعمال این سیاستها و شیوه های ضد ایرانی ، کشور ما امروز در همه ی عرصه های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، و مناسبات جهانی با شتاب فزاینده رو به انحطاط گذاشته است.
7 ـ میلیاردها دلار سرمایه ایران را دزدکی و با فریب جامعه جهانی در حلقوم برنامه اتمی خودش چپانده. برنامه ای که از نقطه ی آغاز برای ساخت و تولید انبوه سلاح هسته ای بوده است. هدف اصلی آشکار و پنهانش هم کاربرد این سلاح برای محو اسرائیل در درچه نخست و گسترش ولایت منحوسش تحت نام شیعه است!
8 ـ جمهوری اسلامی با آن نیت و این سیاست های سراپا ضد ایرانی، کشور را درگیر جنگ مستقیم با اسرائیل کرده و سرزمین آفت زده ما را وارد مرحله ای کرده است که فرجام تاریکش قابل تصور نیست!
9ـ بنا بر این توضیح مختصر و یک از صدها هزار واقعیت، من نمی توانم جز سرنگونی تام و تمام جمهوری اسلامی چیزی بخواهم و جز کوشش و همت برای تحقق این سرنگونی، کاری انجام دهم!
10 ـ جنگ رژیم جمهوری اسلامی و اسرائیل جنگ من نیست. همچنان که جنگ هشت ساله ی خمینی و صدام حسین جنگ من نبود.
11ـ من دوست ندارم زیر سلطه ی جمهوری اسلامی و بخاطر برنامه های ایران سوز آن، حتا یک قطره خون یک ایرانی بر زمین بریزد.
12ـ مبارزه من با جمهوری اسلامی است و لاغیر. من نه با آمریکا ستیزی دارم نه با اسرائیل. من نه می خواهم عربستان را شیعه کنم و نه می خواهم کاخ سفید را حسینیه سازم.
من با کسی در رابطه با مساله ایران دشمنی ندارم جز با دشمن اصلی ایران یعنی حاکمیت آخوندی! بنا بر این جدا از آنچه که اکنون جریان دارد، نبرد اصلی من با این نظام ضد ایرانی نه تعطیل بردار است و نه در محاق خاموشی و سستی میافتد!