
روزنامه گاردین با انتشار گزارشی تحلیلی نوشت اقدام علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، در گره زدن امنیت نظام به گروههای نیابتی «یک اشتباه محاسباتی بسیار بزرگ» بود.
گاردین یکشنبه ۲۵ خرداد نوشت حمله اسرائیل به خاک ایران جدیدترین حلقه در زنجیرهای از رویدادهاست که با حمله حماس به اسرائیل در هفتم اکتبر ۲۰۲۳ آغاز شد.
مجموعه این تحولات، بهویژه از منظر نظامی، به تضعیف مستمر موقعیت منطقهای جمهوری اسلامی و تحکیم مواضع اسرائیل منجر شد.
بدون وقوع این رویدادها، انجام عملیات نظامی مستقیم اسرائیل علیه ایران که از بامداد جمعه ۲۳ خرداد آغاز شده، امری بعید به نظر میرسید.
نخستین حلقه این زنجیره، عملیات نظامی اسرائیل در نوار غزه بود. این عملیات گرچه به کشته شدن دهها هزار فلسطینی انجامید، اما تنها طی چند هفته توان رزمی حماس را چنان کاهش داد که این گروه مورد حمایت تهران دیگر تهدیدی جدی و فعال علیه اسرائیل محسوب نمیشود.
حماس بهعنوان یکی از بازیگران کلیدی «محور مقاومت»، نقش مهمی در راهبرد منطقهای جمهوری اسلامی ایفا میکرد. تضعیف این گروه پیامدهایی فراتر از غزه داشت و توازن راهبردی در خاورمیانه را به نفع اسرائیل تغییر داد.
محور مقاومت عنوانی است که مقامها و رسانههای جمهوری اسلامی برای گروههای مسلح مورد حمایت تهران در منطقه، نظیر حماس، جهاد اسلامی، حزبالله، حشد شعبی و حوثیهای یمن، استفاده میکنند.
تضعیف حزبالله و سرنگونی اسد
در فروردین ۱۴۰۳، اسرائیل به سفارت جمهوری اسلامی در دمشق حمله کرد که به کشتهشدن هفت تن از فرماندهان و افسران ارشد سپاه پاسداران انجامید.
در واکنش، جمهوری اسلامی برای نخستین بار بهطور مستقیم خاک اسرائیل را هدف قرار داد؛ عملیاتی که از نظر نظامی ناموفق ارزیابی شد.
بدین ترتیب، رویارویی طولانیمدت ایران و اسرائیل که سالها از طریق نیروهای نیابتی، ترورها و حملاتی خارج از مرزهای اسرائیل دنبال میشد، به مرحله علنی و مستقیم رسید.
در پاییز همان سال و در پی تضعیف حماس، اسرائیل تمرکز خود را متوجه حزبالله کرد؛ قدرتمندترین گروه نیابتی جمهوری اسلامی و یکی از ارکان اصلی «محور مقاومت».
در جریان این عملیات، اسرائیل فرماندهی ارشد حزبالله را بهطور کامل هدف قرار داد و بخش بزرگی از زرادخانه موشکی این گروه را منهدم کرد.
در واکنش، جمهوری اسلامی بار دیگر حملهای هوایی علیه اسرائیل ترتیب داد که همچون حمله قبلی ناکارآمد بود. اسرائیل نیز در پاسخ با مجموعهای از حملات هوایی، بخش عمدهای از سامانه پدافند هوایی حکومت ایران را نابود کرد؛ اقدامی که مسیر را برای حمله گسترده اخیر هموار ساخت.
تضعیف شدید حزبالله باعث شد این گروه نتواند در دفاع از حکومت بشار اسد، یکی دیگر از متحدان کلیدی جمهوری اسلامی، در برابر حمله گسترده مخالفان وارد عمل شود.
سقوط اسد به دههها روابط نزدیک میان تهران و دمشق پایان داد. این رخداد بیش از پیش «محور مقاومت» را در هم شکست، نیروهای نیابتی جمهوری اسلامی در سوریه را در معرض آسیب قرار داد و مسیر جنگندههای اسرائیلی را برای رسیدن به اهداف آسیبپذیر در خاک ایران هموارتر کرد.
در این شرایط، گروههای شبهنظامی مورد حمایت تهران در سوریه و عراق که پیشتر بارها اسرائیل را تهدید به حمله کرده بودند، به این نتیجه رسیدند که عملیکردن این تهدیدها نهتنها سودی ندارد، بلکه میتواند خسارات بیشتری به همراه داشته باشد.
بدین ترتیب، تنها حوثیهای یمن بهعنوان آخرین عضو فعال «محور مقاومت» درگیر نبرد با اسرائیل باقی ماندند. این گروه با حملات موشکی و اخلال در مسیر کشتیرانی دریای سرخ به ناامنی و بیثباتی دامن زد، اما نتوانست از منظر راهبردی آسیب قابلتوجهی به اسرائیل وارد کند.
بهرهبرداری نتانیاهو از ضعف گروههای نیابتی
گاردین در ادامه مطلب خود نوشت بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، با در نظر گرفتن تحولات چند ماه اخیر به این نتیجه رسید که «فرصتی گذرا» برای ضربه زدن به جمهوری اسلامی به وجود آمده است.
پنج دور از مذاکرات تهران و واشینگتن برای حل و فصل پرونده هستهای جمهوری اسلامی به نتیجهایختم نشد و مهلت ۶۰ روزه ترامپ به حکومت ایران به پایان رسید. اکنون شرایط برای نتانیاهو فراهم بود تا به عملیات نظامی بزرگ خود دست بزند.
نتانیاهو ۲۳ خرداد در پیامی خطاب به مردم ایران گفت امیدوار است عملیات نظامی اسرائیل «مسیر دستیابی شما به آزادی را هموار کند».
حتی اگر هدف اسرائیل بازگرداندن شرایط به دوران پیش از انقلاب ۱۳۵۷ نباشد، نوع اهداف نظامی انتخابشده در این عملیات بهگونهای است که میتواند در عمل به تضعیف شدید یا حتی فروپاشی ساختار جمهوری اسلامی منتهی شود.
گاردین در پایان نوشت اگرچه بازگشت حکومت ایران به مواضع همسو با اسرائیل یا ایالات متحده پس از پایان این جنگ بسیار بعید به نظر میرسد، اما آنچه محتمل و قابل پیشبینی است، تضعیف جدی و شاید حتی فروپاشی کامل قدرت نسل حاکمانی است که پس از سرنگونی شاه در سال ۱۳۵۷، سکان رهبری جمهوری اسلامی را طی دهههای گذشته در دست داشتهاند.