مجلس نمایندگان و سنای ایالاتمتحده لایحه تحریمهای گسترده علیه رژیم حاکم بر ایران را با اکثریتی قاطع تصویب کردند به گونهای که رئیسجمهور امریکا اگر هم میخواست نمیتوانست آن را وتو کند۰
با امضای ترامپ این لایحه اکنون به قانون بدل شده است۰ مهمترین جنبه تحریمهای تازه قرار دادن سپاه پاسداران در شمار گروههای تروریستی است۰ از آنجا که سپاه و دولت و “بخش خصوصی” در ایران تحت حاکمیت ولایتفقیه اساسأ جدایی ناپذیرند، تحریم و مجازات همه افراد و مؤسسههایی که به نوعی به سپاه وابستهاند به معنای تحریم کل نظام اقتصادی، تجاری، و مالی ایران است۰ از این گذشته، نظر به سابقه وابستگی هر دو جناح میانهرو و تندرو به سپاه و سازمانهای وابسته همچون بسیج، هیچ بخشی از دولت “میانهرو” کنونی از دامنه شمول این تحریمها بیرون نیست۰ برای نمونه روحانی رئیسجمهور ولایتفقیه چندی پیش در دیدار با فرماندهان سپاه به سابقه عضویت خود در بسیج از سال ۱۳۵۹ اعتراف کرد و گفت که هنوز کارت عضویت بسیج را نزد خود نگه داشته است۰ بنابراین خود روحانی هم شخصاً به دلیل عضویت در بسیج که در آن زمان زیر مجموعه سپاه بود مشمول تحریمهای تازه است۰ از این رو، اجرای این قانون تحریمها همهی مرزبندیهای رایج در خصوص دستگاه ولایتفقیه همچون تمایز میان دولت و بخش خصوصی یا تفکیک میان تندرو و میانهرو را کنارمی زند و همه بخشهای این دستگاه اهریمنی را آماج مجازات ایالاتمتحده قرار میدهد۰
این همه بدان معناست که قانون تازه تحریمهای آمریکا سهمگینترین اقدام دیپلماتیک آمریکا علیه رژیم ایران است۰ آن چه در پی میآید مروری بر واکنش دستگاه ولایتفقیه به این اقدام جدی ایالاتمتحده و تحلیلی از دلیل لال مونی گرفتن مهرههای رژیم است۰
آذر ماه سال پیش مجلس نمایندگان و سنای آمریکا لایحه تحریمها علیه رژیم ایران را برای ده سال تمدید کردند۰ در آن هنگام که مهرههای ریز و درشت دستگاه ولایتفقیه آن تحریمها را نقض برجام دانسته و وعده تلافیجویی و واکنش قاطع در برابر آن دادند، در نوشتارم با عنوان ” چرا چنته جمهوری اسلامی در واکنش به تمدید ده ساله تحریمهای یک جانبه آمریکا خالی است؟” استدلال کردم که سخنان مقامهای جمهوری اسلامی همه از جنس “خالیبندی” است و دستگاه ولایتفقیه توان دست از پا خطا کردن در برابر آن تحریمها را ندارد۰ گذشت هشت ماه از وعده “پاسخ قاطع” و تلافیجویی درستی استدلال طرح شده در آن نوشتار مبنی بر توخالی بودن تهدیدهای تلافیجویی رژیم را آشکار کرده است۰
غرض نگارنده از یادآوری آن تحریمها و آن نوشتار در این جا مقایسهای است میان وضعیت امروز دستگاه ولایتفقیه با اوضاع رژیم در هشت ماه پیش۰ بر خلاف هشت ماه پیش که همه مهرههای ریز و درشت رژیم برای خوراک تبلیغاتی و مصرف داخلی هم که شده وعده اقدام قاطع و تلافیجویی در برابر آمریکا می دادند، امروز اما در برابر تصویب تحریمهایی به مراتب گزندهتر و فراگیر تر نه تنها از آن تهدیدها و لاف و گزاف ها در باره واکنش قاطع خبری نیست بلکه از صدر تا ذیل این دستگاه اهریمنی گویی دچار لال مونی شده اند۰
در واکنش به تحریمهای اخیر آمریکا روحانی در مراسم تحلیف به پند و موعظه متوسل شد و خطاب به آمریکا گفت “امروز روزگار رونمایی از مادر تحریمها نیست بیایید از مادر همکاریها رونمایی کنیم۰” دولت آمریکا قانونی را تصویب کرده است که مطابق آن هر فرد یا مؤسسهای که شکلی با سپاه و بخشهای دولت که دست اندر کار برنامه موشکی، حمایت از تروریسم، جنگافروزی در منطقه، و نقض حقوق بشر باشد مورد مجازات آمریکا قرار میگیرد آن وقت روحانی در پاسخ میگوید بیا همکاری کنیم! در ادامه و به مصداق ضربالمثل طرف را به ده راه نمیدهند سراغ خانه کدخدا را میگیرد روحانی میگوید “بیایید از مادر مذاکرات رونمایی کنیم مذاکرهای بزرگ بر سر جهانی جدید”! انگار نه انگار که تحریمهای تازه آمریکا سرتاپای دستگاه ولایتفقیه از جمله خود روحانی را در بر میگیرد۰
واکنش خامنهای هم بیشباهت به سخنان پرت و پلای روحانی نبود آن جا که در مراسم تحلیف دولت را به “تعامل گسترده با دنیا” نصیحت کرد و از درشتگوییهای معمول در باره آمریکا و تهدید و لاف و گزافگویی در سخنان خامنهای خبری نبود۰ این همان خامنهای است که دو سال پیش در مرداد ماه ۱۳۹۴ گفته بود “در سراسر دوره هشت ساله، وضع هر گونه تحریم در هر سطح و به هر بهانهای (از جمله بهانههای تکراری و خودساخته تروریسم و حقوق بشر) توسط هر از کشورهای طرف مذاکرات نقض برجام محسوب خواهد شد و دولت موظف است طبق بند ۳ مصوب مجلس اقدامهای لازم را انجام دهد و فعالیتهای برجام را متوقف کند.” اکنون همین خامنهای پس از این که آمریکا قانون تحریم گستردهای را تصویب کرده که همه دستگاه ولایتفقیه را شامل میشود، خواستار پایان دادن به برجام نیست که هیچ، حتی برای مصرف داخلی هم که شده سخن تهدیدآمیزی نگفته و به جای آن به “تعامل با دنیا” توصیه میکند۰
شمخانی هم اساسأ خود را به کوچه علی چپ زده و برای لاپوشانی درماندگی و چنته خالی دستگاه ولایتفقیه در برابر تحریمهای آمریکا، لال مونی گرفتن سران رژیم را از زرنگیشان دانسته و گفته است “این دولت آمریکاست که میخواهد ایران را به ترک برجام وا دارد ولی این فرصت را به آنها نمیدهیم۰” یعنی این که اگر ما واکنشی نشان نمیدهیم نشان زرنگی ماست نه این که خدای نا کرده درمانده باشیم و چیزی در چنته نداشته باشیم۰
جایزه خنده دارترین واکنش مهرههای ولایت به تحریمهای آمریکا را بدون تردید باید به ولایتی داد۰ ولایتی در جمع خبرنگاران ابتدا با اشاره به این که تحریمهای آمریکا نقض برجام است به شکل مضحکی مدعی شد “آمریکا حق ندارد آن را یک جانبه نقض کند۰” یکی نبود به این نابغه بگوید خوب حالا که مطابق سخن خودت برجام نقض شده است چه کار خواهی کرد۰ پس از آن هم در نهایت درماندگی و بدون کوچکترین اشارهای به واکنش احتمالی رژیم در پاسخ به تحریمهای آمریکا مدعی شد “اگر آمریکا برجام را نقض کند سایر اعضأ موظف هستند با آنها مقابله کنند۰” یعنی اگر آمریکاییها پس گردنشان را دیدند واکنش قاطع دستگاه ولایتفقیه در برابر تحریمها را هم خواهند دید! البته این به دلیل ضعف و درماندگی ولایت مداران نیست که لال مونی گرفتهاند بلکه از آن روست که اعتراض به آمریکا و مقابله با تحریمها اساسأ وظیفه “سایر اعضأ” است نه جمهوری اسلامی که بلانسبت همچون عضو زائد آپاندیس در بدن انسان اصولأ وظیفهای ندارد و همینجوری به یک جای روده چسبیده است!
چکیده سخن تا این جا این است که دستگاه ولایتفقیه در پاسخ به تحریمهای تازه آمریکا نه تنها همچون مورد تمدید تحریمها در آذر ماه سال گذشته توان تلافیجویی و اقدام جدی ندارد که هیچ، بر خلاف سال پیش اکنون توان “خالیبندی” و تهدید لفظی و لاف و گزاف برای مصرف داخلی را نیز از دست داده است۰
پرسش این است که چرا اکنون دستگاه ولایتفقیه توان تهدید و عربدهجویی معمول در پاسخ به سهمگینترین موج تحریمها را ندارد؟ کدام خطر بزرگتر و جدیتری است که زبان ولایتیها را بند آورده است؟ به باور نگارنده پاسخ این پرسش را باید در نیاز حیاتی دستگاه ولایتفقیه به حفظ برجام به عنوان سپر موجودیتی جست و جو کرد۰
همان گونه که سال پیش در تبیین برجام و کارکرد آن به عنوان سپر موجودیتی رژیم نوشتم ”
توافق هستهای ایران با ۱+۵ که سال پیش به سرانجام رسید برای بقای رژیم ایران اهمیت بنیادی داشته و دارد۰ روی آوردن ایران به مذاکرات، بر خلاف دیدگاه رایج در این باره که جنگ و جدال میانهروها و تندروها را در کانون این تغییر سیاست هستهای ایران میانگارد، نه در سال ۲۰۱۳ و با روی کار آمدن روحانی، بلکه در سال ۲۰۱۱ و در زمان ریاست جمهوری احمدینژاد “تندرو” صورت گرفت۰ دلیل این چرخش در سیاست هستهای ایران خطری بود که موجودیت رژیم ایران را تهدید میکرد۰ بر خلاف تحریمها که فلج کننده نبوده و مانع دستیابی ایران به منابع ضروری مالی و فناوری نیز نبودند، خطر حمله نظامی تهدیدی برای بقای رژیم بود که آخوندها برای ماندن در قدرت حاضر بوده و هستند که هر بهایی را برای رفع یا نامحتمل کردن آن بپردازند۰ آنچه مایه نگرانی جدی کارگزاران ولایتفقیه بود نه موضوع آثار احتمالی اقدام نظامی اسرائیل بر تأسیسات هستهای، بلکه انفجار آتشفشان نارضایتی داخلی به دنبال هر گونه رویارویی نظامی در درون مرزهای ایران است۰ از همین رو بود که دولت احمدینژاد با کنار گذاشتن بازی تندروی و با پا درمیانی سلطان عمان به سمت میز مذاکره با آمریکا دوید تا خطری موجودیتی را از سر نظام دور کند۰به همین دلیل، توافق هستهای با ۱+۵ نیز با نامحتمل کردن گزینه نظامی نقش سپر موجودیتی برای جمهوری اسلامی داشته و دارد۰ با اتکأ به همین سپر موجودیتی است که بلافاصله پس از دست یابی به برجام، اقدامهای بیثبات کننده آخوندها در سوریه، یمن و عراق شدت گرفت۰ نیز از همین روست که سرکوب در داخل کشور پس از برجام افزایش یافت۰”
این بدان معناست که توافق هستهای با تضمین امنیتی تلویحی برای رژیم همراه بود۰ حتی شاید این توافقها و تضمینهای امنیتی در بخش پشت پرده و پنهان توافق که مجلس نمایندگان و سنا خواستار بررسیشان بودند، مکتوب نیز شده باشند۰ به هر حال، در واقعیت و جدی بودن این تضمین امنیتی تردیدی نیست۰ نفس همین امر که رژیم ایران در مورد برنامه هستهای با قدرتهای جهانی به توافقی دست یافت، جدای از بالا بردن پرستیژ و اعتبار رژیم در منطقه و نا امید کردن اکثریت ناراضی در داخل، تضمینهای امنیتی برای رژیم به ارمغان آورد۰ این بدان معناست که تا این توافق پا بر جاست احتمال اقدام نظامی علیه ایران تقریبأ صفر است۰ دلیل اصلی هول و هراس این روزهای ولایت مداران نیز بیتردید همین احتمال بر هم خوردن توافق است۰ حتی دیگر برای مصرف داخلی هم که شده از عربدهجویی خامنهای و “تندروها” علیه آمریکا خبری نیست۰
دلیل دور برداشتن دستگاه ولایتفقیه و افزایش مداخلات منطقهای پس از برجام نیز دقیقأ همین اطمینان خاطر امنیتی رژیم بوده است ۰ دلیل نگرانی امروزشان هم این است که نکند با برهم خوردن توافق آن بیمه نامه امنیتی یا سپر موجودیتی را از دست بدهند۰ برای همین است که توان “خالیبندی” و تهدید برای مصرف داخلی را هم ندارند۰
سخن پایانی
دستگاه ولایتفقیه به دلیل نداشتن پشتوانه مردمی و اعتلای روزافزون مقاومت سازمان یافته از نظر داخلی بسیار متزلزل و آسیب پذیر است۰ توافق اتمی رژیم با ۱+۵ جدای از منافع سرشار مالی، اقتصادی، و دیپلماتیک برای دستگاه ولایت، اقدام نظامی علیه آن را نیز نا محتمل کرد۰ این بدان معناست که برجام نقش راهبردی سپری موجودیتی برای دستگاه ولایتفقیه دارد۰ این تضمین و بیمه نامه امنیتی حاصل از برجام، افزایش افسار گسیخته آتش افروزی های منطقهای رژیم و نیز سرکوب فزاینده داخلی بلافاصله پس از برجام را به خوبی توضیح میدهد۰ هول و هراس و لال مونی گرفتن مهرههای این دستگاه اهریمنی در واکنش به تحریمهای فراگیر اخیر در همین راستا قابل فهم و تبیین میشود۰ این امر همچنین نشان میدهد که مؤثرترین اهرم فشار بر رژیم ایران برای تغییر رفتارش تحریمها نیستند۰آن نگرانی و دغدغه اصلی که حاکمان ایران را به سکوت در برابر تحریمها واداشته است احتمال برهم خوردن توافق اتمی و از دست دادن بیمه نامه امنیتی است۰ مؤثرترین راه فشار بر دستگاه ولایتفقیه محروم کردن آن از سپر موجودیتی برجام است: توافقی که همه فایدهاش یک جا به جیب حاکمان چپاول گر ایران سرازیر شده و نصیب مردم ایران از آن تنها خسارتهای بیشتر ناشی از افزایش جنگافروزی در منطقه بوده است