ایران بریفینگ/ حسین علیزاده، دیپلمات پیشین وزارت خارجه ایران: چهارسال پیش، هنگامی که حسن روحانی دور نخست ریاست جمهوری اش را آغاز می کرد، کمتر کسی خبر داشت که کاخ سفید (اوباما) دیپلماسی پنهانی را با ایران کلید زده است. بعدها، علی اکبر صالحی، پرده از آن برداشت که باراک اوباما از طریق عمان پیام محرمانه ای را برای رهبر جمهوری اسلامی فرستاده و خواستار حل و فصل پرونده هسته ای شده بود. آیت الله خامنه ای نیز محرمانه مذاکرات اولیه را با طرف امریکایی در عمان آغاز کرده بود. نوبت به دولت روحانی رسید، آیت الله خامنه ای در یک موضعگیری صریح فرمان نرمش را صادر کرد و گفت این به منظور “دفع شر” است. اما،اینک تنها یک روز پیش از آغاز دور دوم ریاست جمهوری حسن روحانی، کاخ سفید (ترامپ) قانون تحریم های گسترده ایران را (در کنار روسیه و کره شمالی) ۲ آوست ۲۰۱۷ به اجرا گذاشت. مفاد این مصوبه حول سه محور مهم چرخ می زند:
یکم؛ متوقف کردن برنامه موشکی ایران به گونه ای که علیه هر شخص یا نهادی که به نوعی به برنامه موشکی بالستیک ایران یا به فروش و انتقال تجهیزات نظامی خاص به ایران کمک مالی یا فنی کند، تحریمهای توقیف اموال و محرومیت از تجارت با آمریکا وضع خواهد شد.
دوم؛ هدف قرار دادن ستون فقرات ایران یعنی سپاه پاسداران از طریق توقیف اموال و منع تبادلات مالی و بانکی آن.
سوم؛هدف قراردادن ناقضان حقوق بشر در ایران به گونه ای که هر شخصی که وزارت امور خارجه آمریکا او را به عنوان ناقض حقوق بشر در ایران معرفی کند در فهرست سیاه تحریم قرار گرفت. (بدیهی است چنین فهرستی می تواند شامل بسیاری از مقامات و نهاد جمهوری اسلامی شود که گستردگی آن حتی می تواند از گستردگی تحریم موشکی بسیار بسیار فراخ تر باشد.)
بدین ترتیب، حسن روحانی دور نخست خود را با مشکل هسته ای و اینک دور دوم خود را با تحریم های که هدف از آن تضعیف سپاه پاسداران و تضعیف توان موشکی ایران است، آغاز کرده است. تنها تفاوت عمده این است که این تحریم های موسع امریکا هنوز به شکل تحریم های چند ملیتی تبدیل نشده و متحدان امریکا از جمله اتحادیه اروپا بر آن نقد جدی دارند. اما، به نظر می رسد همانطور که ترامپ بدون توجه به ناخرسندی هم پیمانان امریکا، کشورش را از معاهده اقلیمی پاریس بیرون برده، در تحریم های جدیدش علیه ایران نیز توجهی به ناخرسندی هم پیمانان امریکا ندارد.
به این ترتیب، اگر گستردگی حضور سرطانی سپاه را در اقتصاد ایران به یادآوریم، تضعیف سپاه مستقیما تضعیف اقتصاد ایران نیز خواهد بود. به بیان دیگر اگر همین تحریم ها بر ارتش ایران وضع شده بود، نتیجه آن چیزی جز تضعیف توان نظامی ارتش نبود زیرا ارتش ایران جز در حوزه تخصصی خود ورود نکرده است.
صحت هشدار آنان که همواره سپاه را از ورود در حوزه های غیر تخصصی خود برحذر می داشتند، اینک ثابت خواهد شد. به این ترتیب، می توان پیش بینی کرد که با تحریم سپاه، روند توسعه کشور دچار اختلال جدی خواهد شد چرا که بر کسی پوشیده نیست که سپاه پاسداران از بورس و فرهنگ و ورزش و فرهنگ گرفته تا اقتصاد و بانکداری و صنایع پایین دستی و بالا دستی از جمله در سدسازی، پالایشگاه، نیروگاه و خطوط گاز، زیرساختهای ریلی و جاده و آزادراه حضور پررنگ دارد. با تحریم سپاه تمامی این عرصه ها دچار اختلال جدی خواهند شد.
اگرچه تاکنون سپاه به گفته تک تک روسای جمهور کنونی و پیشین (روحانی، احمدی نژاد و خاتمی) به هیچ کس پاسخگو نبود جز رهبر جمهوری اسلامی، با تحریم جدید که بر او وضع شده از این پس خود را پاسخگو در برابر امریکا می بیند.
افزون بر این، اگر دخالت مقامات سپاه را در سرکوب ها داخلی به یادآوریم احتمال دو چندان دارد که مقامات درجه یک سپاه از سوی امریکا در فهرست تحریم های حقوق بشری نیز قرار گیرند که این نیز بر دشواری های سپاه خواهد افزود.
در موثر افتادن تحریم ها بر سپاه چه جای تردید وقتی به یادآوریم که در سپتامبر ۲۰۱۶ عبدالله گنجی، مدیرمسئول روزنامه جوان (وابسته به سپاه) اعلام داشته بود که دو بانک ایرانی یعنی بانک سپه و بانک ملت طی مکاتبه رسماً به اطلاع قرارگاه خاتم الانبیاء رسانده اند که از این پس ناگزیرند که ارائه خدمات ارزی به این قرارگاه را متوقف سازند. او گفته:« “با تحریم قرارگاه خاتم الانبیا توسط بانکهای ملت و سپه (و احتمالا چند بانک دیگر در آینده) نتایج برجام ملموستر میشود.» به این ترتیب ابعاد آنچه تاکنون رخ داده به شرح زیر است:
یکم؛ به گفته مدیر مسئول روزنامه جوان (نزدیک به سپاه) تاکنون دو بانک ایرانی به نظام تحریم ها پیوسته اند.
دوم؛ نهاد مورد هدف این تحریم ها سازمان های همچون داعش و القاعده و طالبان و امثال آن ها نیست. هدف این تحریم قرارگاه خاتم الانبیاء سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است که در سال ۱۳۶۸ به دستور آیت الله خامنه ای تأسیس شد. (در ژوئن ۲۰۱۰ شورای امنیت با صدور قطعنامهای این قرارگاه و ۴۰ شرکت های تابعه آن را در فهرست تحریمهای خود قرار داد)
سوم؛ به اذعان مدیر مسدول روزنامه جوان، گمان بر این است که افزون بر بانک های سپه و ملت، دیگر بانک های کشور (اعم از دولتی و خصوصی) به صورت یکپارچه به نظام تحریم قرارگاه مزبور بپیوندند.
چهارم؛ نامبرده چنین رویدادی را «نتایج ملموس برجام» توصیف کرده است.
پر واضح است که تا همین جا، پرسش مهمی که اذهان را به خود مشغول می سازد این است که راز این خبر بی سابقه چیست؟ با توجه به نفوذی که سپاه پاسداران در ارکان نظام دارد چگونه متصور است که دو بانک داخلی جرأت خودداری از ارائه خدمات ارزی به قرارگاه مزبور را به خود راه داده باشند؟
توافقی بین ایران و گروه ویژه اقدام مالی
در ۲۴ ژوئن ۲۰۱۶، گروه ویژه اقدام مالی (FATF) طی اطلاعیهای اعلام داشت که محدودیتهای نظام پولی و مالی این نهاد بر نظام بانکی ایران را به مدت ۱۲ ماه به حالت “تعلیق” درآورده است. این اطلاعیه روشن ساخت که تا پیش از این محدودیت های سنگینی بر نظام بانکی ایران تحمیل شده بود. این اطلاعیه و فرصت ۱۲ ماهه به ایران در پی آن صورت گرفت که مقامات بانک مرکزی ایران با گروه ویژه به توافقی (به نام «برنامه اقدام») در زمینه مبارزه با پولشویی و مبارزه علیه تروریسم دست یافتند. ایران متعهد شد که برای نشان دادن تعهدات خود، برنامه اقدام را به اجرا گذارد.
جالب اینکه جزئیات تعهدات ایران در برنامه اقدام از آن مقطع تاکنون اعلام نشده تا اینکه برای نمونه اخیراً خبر امتناع دو بانک ایرانی از ارائه خدمات ارزی به قرارگاه خاتم سپاه به عنوان خبر شوکه کننده منتشر شده است. نمونه از تحریمی که اینک توسط بانک های داخلی علیه قرارگاه خاتم رخ داده را می توان از سایت تندرو رجا نیوز دریافت. این سایت با انتشارتصویر دو نامه از بانک های سپه و ملت روشن ساخت که این بانک ها از ارائه خدمات ارزی به قرارگاه خاتم امتناع ورزیده اند. حال اگر سپاه در درون ایران مورد تحریم بانکهای داخلی قرار گرفته، تصور اینکه پس از تحریم های جدید امریکا، قرار است کدامین تحریم های کمرشکن بر سپاه تحمیل شود، دشوار نیست.