روز سه شنبه (۱۷ژانویه)، جلسهیی تحت عنوان «تحولات خاورمیانه، رویکرد فرانسه و اروپا» در مجلس ملی فرانسه، با حضور مریم رجوی، برگزار شد.
در این جلسه شماری از نمایندگان مجلس و شخصیتهای فرانسوی در مورد سیاست فرانسه در قبال ایران به بحث و تبادل نظر پرداختند.
مریم رجوی طی سخنانی در این جلسه گفت:
پارلمانترهای محترم، خانمها و آقایان، دوستان عزیز!
بهترین تبریکاتم را به مناسبت سال ۲۰۱۷ را به همه شما تقدیم میکنم.
در شرایطی جمع شدهایم که سالی پر از تحولات در پیش داریم: از انتخابات در فرانسه، تا نمایش انتخابات در ایران، و تحولات بیسابقه در خاورمیانه و در سطح بینالمللی. آرزو میکنیم که این وقایع در خدمت منافع مردم ایران و همچنین مردم فرانسه و منطقه و سایر نقاط جهان باشد.
همانطور که میدانید، مقاومت ایران موفق به انتقال تمامی مجاهدان لیبرتی به اروپا و بهخصوص آلبانی شده است. مایلم از کمیته پارلمانی برای یک ایران دمکراتیک و همه پارلمانترهایی که در این کارزار شرکت کردند، تشکر کنم. حل مساله استقرار این نفرات، بهلحاظ مالی برای مقاومت بسیار سنگین است. بهخصوص درمان بیماران و مجروحینی که مدتها از درمان محروم بودند. اما ما بر این مشکلات به لطف حمایت مردم ایران و دوستانمان فائق خواهیم آمد.
خانمها و آقایان!
سال ۲۰۱۷، با نگرانیهای بزرگ برای رژیم آخوندی آغاز شده است. با مرگ رفسنجانی، یکی از دو پایه رژیم فروریخت و رژیم در تمامیت خود به سرنگونی نزدیکتر شد. رفسنجانی در ۳۸ سال گذشته، نقش تعیینکنندهیی در سرکوب و صدور تروریسم و تلاش برای دستیابی به بمب اتمی داشت. او همواره نفر شماره ۲رژیم و وزنه تعادل قدرت در درون رژیم بود.
دیکتاتوری مذهبی به این ترتیب، در تمامیتش ضعیفتر شد. خامنهای و هارترین باندهای رژیم به سمت انقباض بیشتر و صدور افراطیگری و تروریسم و پروژههای اتمی حرکت میکنند.
حکومت دیکتاتوری مذهبی که چنین تضعیف شده، امروز از قیام مردم به شدت وحشت دارد بهخصوص که نمایش انتخابات ریاست جمهوری در ماه اردیبهشت آینده را در پیش دارد.
خاطره قیامهای سال ۸۸ باعث ترس حکومت است. اعتراضات مردمی و جنبشهای اجتماعی افزایش مییابند. هزاران تظاهرات و جنبش اعتصابی که در سال گذشته به وقوع پیوست، امسال گسترش خواهد یافت. از جمله تظاهرات کارگران، بازنشستگان، معلمین، پرستاران، دانشجویان و خانوادههای زندانیان سیاسی،
تضعیف رژیم ولی فقیه باعث دلگرمی مردم میشود، زندانیان سیاسی، بیش از پیش صدای خود را از سلولهایشان به گوش همه میرسانند، صداهایی که بهطور گسترده به یمن شبکههای اجتماعی پژواک مییابند. خانوادههای قربانیان به پا میخیزند و بابت تمامی جنایات رژیم بهخصوص قتل عام ۳۰هزار زندانی سیاسی در سال۱۳۶۷ حسابرسی میکنند. مردم خواهان پایان اعدامها در ایران و همچنین پایان دیکتاتوری هستند.
به مناسبت تولد کوروش کبیر، بنیانگذار اولین بیانیه حقوق بشر، هزاران تظاهرکننده به یک آینده بدون آخوندهای جنایتکار فراخوان دادند. چند هفته پیش به مناسبت روز دانشجو، تظاهرکنندگان خواستار آزادی زندانیان سیاسی شدند.
خانمها و آقایان!
مردم ایران از برجام بهرهیی نبردند، بر عکس این توافق تنها باعث شد که جیب ولی فقیه و پاسدارانش پر شود و ماجراجوییهای مرگبار آنها در سوریه و منطقه را تأمین مالی کند.
اتفاقا جهان این را درک کرده است که رژیم آخوندی، سپاه پاسداران و حزب الله و دیگر مزدران شبهنظامی آنها در سوریه، نقششان مبارزه با افراطگرایی و داعش نیست ، بلکه هدفشان نجات دیکتاتور دمشق است.
آنها منبع اصلی گسترش تروریسم و بیثباتی در منطقه هستند. در حقیقت آنها با حضورشان در سوریه، ادامه سلطه ننگین خودشان را تضمین میکنند. خامنهای چندی پیش گفت اگر در سوریه نمیجنگیدیم «باید در تهران، فارس، خراسان و اصفهان جلوی آنها را میگرفتیم» و زمانی هم که آتش بس برقرار میشود، رژیم آخوندی با تمام قوا درصدد خرابکاری در آن است. به گفته رهبران اپوزیسیون سوریه، تنها طرفی که هیچگاه از در صلح و سازش در نمیآید رژیم ایران است که به چیزی کمتر از حفظ بشار اسد در قدرت رضایت نمیدهد.
تا وقتی که پاسداران و شبهنظامیانش در خاک سوریه حضور دارند، هیچ راه حل سیاسی وجود ندارد. پس اگر خواهان صلح هستیم باید از اخراج رژیم از سوریه شروع کرد. باید گفت بازنده اصلی یک آتشبس و صلح در سوریه رژیم ایران خواهد بود.
خانمها و آقایان!
سیاست سازش و تسلیم دولت آمریکا دلیل اصلی ادامه تراژدی سوریه و سلطه آخوندها بر این جنگ است. رژیم ایران روی مماشات غرب حساب باز کرده تا افراطگرایی خود را تحت نام اسلام، صادر کند. من در اینجا میخواهم به سیاست پرزیدنت فرانسوا اولاند در قبال مردم سوریه درود بفرستم. این سیاستی درست در مقابل رها کردن سوریه توسط دولت آمریکا بود.
پایان دوران رئیس جمهور فعلی آمریکا، امید کمی برای رژیم تهران باقی میگذارد که بتواند با دست باز هر طور که میخواهد عمل کند. این وضعیت از زمان حمله به عراق در اسفند ۱۳۸۱، شدت یافته است. و ولی فقیه رژیم برنده اصلی آن در عراق و سوریه بود. امیدواریم که این فرصت که برای آخوندها بسیار مغتنم بود، به زودی پایان یابد. اما بهر حال مطمئن هستیم که هیچ چیز مثل قبل نخواهد بود.
با توجه به شکست سیاست استمالت، برای پایان دادن به رنج مردم سوریه و مهاجرت و آوارگی آنها، تغییر سیاست ضروری است. لازمه صلح و آرامش در منطقه و جهان این است که در مقابل اقدامات تروریستی سپاه پاسداران و نقش مخرب آن در منطقه، قاطعیت بهخرج داده شود.
با این چشمانداز و در حالی که انتخابات ریاست جمهوری در فرانسه در پیش است، من مسئولین سیاسی فرانسه را دعوت میکنم که به این واقعیتها توجه کنند و بهخصوص روی رژیم آخوندها حساب باز نکنند چرا که از هم اکنون آنها به گذشته تعلق دارند، من آنها را دعوت میکنم که روی نیروهای آینده حساب باز کنند، ایرانی که دیگر عامل بحران نخواهد بود بلکه عامل ثبات در منطقه خواهد شد. برای ریشهکن کردن افراطگرایی نمیتوان با افراطگرایان دیگری متحد شد. افراطگرایی تحت نام اسلام، اعم از شیعه و سنی، به لحاظ وحشیگری تفاوتی با یکدیگر ندارند و هیچکدام اسلام را نمایندگی نمیکنند بلکه نوعی فاشیسم مذهبی هستند. به همین خاطر به بهانه یک سیاست امنیتی نمیتوان با ملاها متحد شد. همچنین به خاطر منافع اقتصادی، نمیتوان اصول را فراموش کرد و چشمان را بر نقض حقوق بشر و حقوق زنان در ایران بست.
ایران امروز، دارای آلترناتیوی با یک برنامه دمکراتیک مبتنی بر احترام به آزادی مذهب، آرا و عقاید، جدایی دین و دولت و برابری زن و مرد است. بایستی که حرف این آلترناتیو شنیده شود.
راه حلی که این آلترناتیو پیشنهاد میکند میتواند دوران جدیدی را برای مردم ایران، منطقه و البته برای اروپا به ارمغان بیاورد. کافی است به ارزشهای دمکراسی پایبند باشیم.