همراه با جنبش دادخواهیِ شهیدانِ کشتار شصت و هفت
برادرانم یوسف نبودند
آنها را امّا به چاه در افکندم
در بیابانی که از آن کاروانی نمی گذشت
به سرزمینی که زلیخایش عاشق نمی گشت
زیر آسمانی که خدایش فراموشی داشت
و سیاهی سپاهش بود
برادرانم را به چاه درافکندم
آنها یوسف نبودند
چراغ بودند!
برادرانم را به چاه در افکندم
وَ بر من
شائبه ی حسادت بستند
رَشکی امّا در جانِ من نمی خلید
من،
نور را بر نمی تافتم!