ميرم بابا بخرم محمود نيشابوري 21 آوریل 2018 مقالات, مقالات روز هوا آنقدر سرد بود كه آدم فكر مي كرد چونه هاشو داخل يك گيره محكم بسته اند و گويي دهان و دندانها و فكها روي هم قفل شده اند.بدنم از سرما رخت شده بود, انگشتان پاهايم بي حس شده بود و اگر مي بريدي دردي احساس نمي كردم. كفشهاي پاره … ادامه»