برای مجاهد قهرمان و پاکباز
و آفریدگار ترانه ها و سرودهای مجاهدین،
محمد سیدی کاشانی (بابا)
به هر گلِی خنده زد
حضور تو نشانه بود
به چشم هر شکوفه ای
نگاه تو جوانه بود
به دست تو سپرده ام
تمام آرزوی من
سلوک رد پای تو
تمام جستجوی من
برای شعر و قصه هام
تویی به جای صد کلام
میان هر نماز عشق
رو به تو می کنم سلام
فضیلت تو کرده بود
ترانه را بهار ما
کلام واپسین تو
سرود افتخار ما
مرا ببر مرا ببر
به بوسه گاه عشق ناب
که از شرار تو شود
ستاره های من شهاب
اگرچه گریه های من
به رنگ ارغوان شده
به همت غرور تو
ترانه ام جوان شده