یارب ، قلیل قومی به غصب ،
دژخیم خوی و بد نهاد
در میهن ِ آریاییم
فرمانروایی میکنند
از ما نبوده ، نیستند
بر ما ولی با غیظ وقهر ،
چون عصر ِ ماقبل ِ حجر
والی گرایی میکنند .
دیریست که این قوم ِ غضب
پاشند به چشم ، خاک ِ ریا
زینرو به ما و من هنوز ،
سلطه گرایی میکنند .
ضحاک ِ دورانند وظلم ،
در ذاتشان ذاتی بود
گرگند و در کسوت ِ میش ،
اسلام پناهی میکنند
مکار و شیاد جملگی
بر دست ندارند پینه ای ،
با نقش ِ مُهر اندر جبین ،
بر خلق خدایی میکنند
از جیب ِ ایران ِ غنی
اوج ِ چپاول ، اختلاس
در شام و لبنان و غزه ،
حاتم گرایی میکنند
بحر ِ خزر ، نهر شد
عاری ز آب هر نهر شد
اندر خلیج ِ فارس کنون ،
یغماگرایی میکنند
در فکر ِ این نابخردان
ایران ندارد هیچ نشان
با خون ِ ایرانی ، ولی
کشورگشایی میکنند
فقر و فلاکت را فتوح ،
کردند در این دوران ِ کور
خود در رفاه غرقند و لیک :
ملت گدایی میکنند .
بر خرمن ِ انسانیت
آتش زدند در چار دهه
در جای جای این جهان ،
فرقه گرایی میکنند
خیزیم یکایک هموطن :
تا برکنیم ظلم از وطن
ورنه همین قوم ِ قلیل ،
کثرت سواری میکنند .
بهزاد بهره بر