خانه / شعر و ادبیات / در هوای دیار ) 11( بهزاد بهره بر

در هوای دیار ) 11( بهزاد بهره بر

بهزاد بهره بر

با بهاران باید اما ، جملگی رویش کنیم
همچو غُنچه بر سر ِهر شاخه آرایش کنیم
سرو مانند ، ایستاده سبز ِ سبز بالا بلند
در سپهر ِ میهن ِ در بندمان شورش کنیم .

 ********************

صد هزاران لاله در سبز ِ وطن آذین شده
سُرخی هامون نیز با آبی ِ بحر ِ خزر آگین شده
وز تفاوتهای ِ قومی در دیاری ماندگار
در سما رنگین کمانی بی بدیل تزئین شده .

  ********************

در فضای اختناق و جبر در هر مرز و بوم ،
طالب ِ حق بودن از هیچ ظالمی معقول نیست
حق را باید گرفت با چنگ و ناخن از ددان
گوشه َعُزلت گزیدن ذلت است، مقبول نیست .

********************

در ذات ِ بشر دادن ِ تغییر ، مرام است
زینرو زهمه خلقت ِ خالق مُرجح و تمام است
تغییرگری جوهر ِ نوع ِ بشریست ،هان :
ورنه که حیات ِ بشری نارس و خام است .

بهزاد بهره بر