بیا ای دوست اینجا در وطن باش
شریک رنج و شادیهای من باش
زنان اینجا چو شیر شرزه کوشند
اگر مردی، بیا اینجا و زن باش…!
سیاووش! آی بیژن! آی فرهاد!
منیژه یا نسیم و یاسمن باش…!
اگر مردی بیا ایران چو زنها
حریف اژدها و اهرمن باش…!
ببین اینجا سپاه کرگدنهاست
اگر شیری، حریف کرگدن باش…!
اگر رودابهای، در جنگ شیخان
نه یک تن، بلکه صدها تهمتن باش…!
به پیش صد حریف ناجوانمرد
چو یک زن، اهل جنگ تنبهتن باش…!
به هر گوشه کمین کرده گرازی
مهیّای ز هر سو تاختن باش…!
به جنگ گرگِ تا دندان مسلح
زره وا کرده، یکتا پیرهن باش…!
به دست دشمنان تیغ و اسید است
بیا آماده بهر سوختن باش…!
ز سوز آتش سطل اسیدش
بیا بیچشم و بینی، بیدهن باش…!
کهن شد شیر آهنکوهِ مردی
بیا تو شیر آهنکوه زن باش…!
دفاع از خویش کن پیش مهاجم
سپس در رقص، آویز از رسن باش…!
جوانمردی دگر رسمی کهن شد
جوانزن باش و هم سنّتشکن باش…!
“دلیری” این زمان در یک کلام است
اگر مردی بیا ایران و زن باش…!
.