خانه / شعر و ادبیات / هزار سختی اگر بر من آید، آسان است: سعدى

هزار سختی اگر بر من آید، آسان است: سعدى

یکم اردیبهشت
روز بزرگداشتِ شیرین سخن دورانسعدی شیرازی است…
این روز را گرامی بداریم…

.

هزار سختی اگر بر من آید، آسان است
که دوستی و ارادت هزار چندان است

سفر دراز نباشد به پای طالب دوست
که خار دشت محبت گل است و ریحان است

اگر تو جور کنی جور نیست، تربیت‌ست
و گر تو داغ نهی داغ نیست، درمان است

نه آبروی، که گر خون دل بخواهی ریخت
مخالفت نکنم آن کنم که فرمان است

ز عقل من عجب آید صوابگویان را
که دل به دست تو دادن خلاف در جان است

من از کنار تو دور افتاده‌ام نه عجب
گرم قرار نباشد که داغِ هجران است

عجب در آن سر زلف مُعَنْبَرِ مَفتول
که در کنار تو خسبد چرا پریشان است؟

جماعتی که ندانند حظ روحانی
تفاوتی که میان دَواب و انسان است

گمان برند که در باغ عشق سعدی را
نظر به سیب زنخدان و نار پستان است

مرا هر آینه خاموش بودن اولى‌تر
که جهل پیش خردمند عذر نادان است

وَ ماٰ اُبَرِّی وَلا اُزَکّیها
که هر چه نقل کنند از بشر، در امکان است

.