.
شد وطن بر باد ای مردم خدا را بس کنید
خنجری تا ته به حلقوم همین ناکس کنید
هموطن آخوند ایران را به یغما برد و رفت
پولهای مملکت را بیشرافت خورد و رفت
نفت و آب و خاک و حتا نان مردم را فروخت
این وطن از جهل دین و مذهب و ملا بسوخت
دیگر از این خواب خرگوشی بپاخیز و ببین
که چه آوردند شیخان بر سر این سرزمین
جای دانشگاه، مسجد شد بنا در هر طرف
قاتل علم است و آگاهی، شیخ بیشرف
هموطن بیدارشو بیدارشو بیدارشو
سوخت ایران و نمیبینی چرا؟! هشیارشو
تا بهکی به ذلت و این بردگی تن میدهی؟
خاک و ناموس وطن را دست دشمن میدهی؟
این سکوت تلختان مُهری به رای بندگیست
لببهلب از وحشت و جهل و شیوع بردگیست
بسکه گفتم بسکه نشنیدید دیگر خستهام
خستهام از اینکه دل بر این جماعت بستهام
چه دلیلی دارد این حجم سکوت تلختان
یادتان آخر نمیآید چرا پیوندتان
کشور ایران که روزی بود خورشید زمان
بود ماه آسمان و آفتاب این جهان
روبه نابودیست ای یاران عزیزان همدمی
«دل ز تنهایی بجان آمد» رفیقان مرهمی