کانال دانشجویی «خبرنامه امیرکبیر» روز شنبه ۱۲ آبان خبر داد که ماموران حراست دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات تهران که مدتی است بر سر اعمال حجاب اجباری، با دانشجویان دختر برخورد میکنند و از ورود آنها به دانشگاه جلوگیری مینمایند، طی یک برخورد مشابه، با یک دختر دانشجو که ظاهرا مقنعه بر سر نداشتهاست، درگیر شده و بخشی از لباس او را پاره میکنند.
در پی این اقدام، دختر دانشجو مابقی لباسهای خود را به نشانه اعتراض درمیآورد و در محیط دانشگاه شروع میکند به راه رفتن. بنا بر این گزارش، در پی این اقدام، نیروهای حراست با ضرب و شتم شدید که منجر به خونریزی شدید سر او شد، این دانشجوی دختر را سوار خودرو کرده و به محلی نامعلوم میبرند.
بسیاری از مخالفان نظامی سیاسی حاکم، اقدام این دختر را ستودند. اما شاید برخی دیگر، اقدام اعتراضی او را تندروی بنامند، اما فارغ از همه این داوریها، به چند نکته میباید توجه نمود:
1️⃣ از همین ابتدا همچون روز روشن است که اگر او زنده بماند، حامیان جمهوری اسلامی و نهاد بازداشتکنندهی او و دستگاه قضایی، او را تحت فشار شدید، وادار به اعتراف اجباری خواهند کرد و او را روانی، فریبخورده و یا مزدبگیر اجانب معرفی خواهند نمود.
2️⃣ نظام سیاسی حاکم، فشار بر روح و روان جامعه و خشونت و بیتوجهی به خواست اکثریت مردم و بخصوص زنان را به حدی رسانده که آنها برای بدست آوردن حداقل حقوق و آزادیهای عرفی، عقلانی و جهانی خود، وادار به چنین اعتراضاتی میشوند که احتمالاً هزینهی زیادی برای آنها خواهد داشت.
3️⃣ حرکت نمادین و ساختارشکن این دختر دانشجو را چه بستاییم و چه تندروی بپنداریم، از حقانیت آن و فریاد تاریخی پشت آن، هیچ نخواهد کاست. قدم زدن او با بدن نیمهعریان در محوطۀ دانشگاه، عبور تمامقدِ زنِ مدرن ایرانی از روی جسد و ایدئولوژی رو به پایانِ حکومت اسلامی بود و نشان داد که ایران مدرن، به پیش از جنبش مهسا باز نخواهد گشت.
کار کنشگرِان آزادیخواه و مطالبهگر- چه دیندار و چه بیدین- میباید حمایت کامل از او و نافرمانی مدنیِ او باشد؛ چرا که آشکار است او و زنان مدرن ایران را به چنان مرز خفگی و سرکوب رساندهاند که چارهای جز آشکارسازی تن برای گذر بیمهابا از ساختار شرّ نمیبینند.