چهل و شش سال سازوکار مافیایی جمهوری اسلامی، با تصمیمگیریهای ضد ایرانی و سیاستهای ضدتولید، میهن ما را به میدان تاختوتاز تاجرباشیها و رانتخوارانی تبدیل کرده که سرمایههای ملی را بلعیده و صنعت و تولید را به زوال کشاندهاند. رانتهای کلان ارزی که بهجای تقویت تولید، به فساد و وابستگی بیشتر انجامیدهاند، نهتنها جلوی پیشرفت فناوری و اشتغالزایی را گرفتهاند، بلکه زیرساختهای اقتصادی را هم نابود کردهاند. محمد بحرینیان، پژوهشگر توسعه، گفته «جمهوری اسلامی با سیاست «کوتولهپروری» بهجای اقتصاد مقیاس، فساد و رقابت مخرب را نهادینه کرده و صنایع کلیدی کشور را به مرز فروپاشی رسانده!»
مدیران مافیای جمهوری اسلامی به تجربههای موفق جهانی مثل کره جنوبی مطلقا بیاعتنا هستند. کرهایها با تمرکز بر تولیدات استراتژیک، رشد اقتصادی خود را تضمین کردند، اما جمهوری اسلامی در مسیری معکوس، منابع ارزی عظیمی را به تولید ناکارآمد و واردات بیهدف اختصاص داده. آیا میدانید که مثلا یخچالی که تولید میکنیم، مواد اولیه آن را از عربستان و کشورهای دیگر وارد میکنیم؟ تکنولوژیهایی که با هزینههای سنگین به کشور آورده میشوند، به دلیل بیبرنامگی به نابودی کشیده شده و با زنجیرهای از صنایع متکی به «خارج» مواجه هستیم؟
بحرینیان ادامه داده «صنعت خودروی کشور، بهعنوان نماد بیکفایتی جمهوری اسلامی، درگیر بحرانهای جدی است. تصمیمگیریهای غیرعقلانی مدیران، نظیر تغییرات مدیریتی در پایان سال و تأخیرهای طولانی در پرداخت مطالبات قطعهسازان، این صنعت را به بنبست رسانده. چگونه میتوان انتظار داشت کیفیت و بهرهوری افزایش یابد وقتی اساساً نگاه مدیران به صنعت، نه برنامهمحور که رانتمحور است؟»
واردات بیرویه هم بهعنوان یک سیاست تخریبگر دیگر، بهجای حل مشکلات، بحرانها را تشدید کرده. آیا واردات خودرو در دهه ۷۰ به بهبود کیفیت منجر شد؟ خیر، بلکه بدهیهای سنگین و کاهش اعتبار مالی کشور را به دنبال داشت. کیفیت نه با واردات بلکه با برنامهریزی و تقویت زیرساختها به دست میآید؛ امری که جمهوری اسلامی نهتنها قادر به آن نیست، بلکه با سیاستهای ضدتولیدی خود، مانع از هرگونه رشد واقعی شده.
در جمهوری اسلامی که قوانین و عملکردهای اجرایی، ضدتولید هستند، انتظار رشد اقتصادی و صنعتی غیرمنطقی است. مافیایی که اولویت خود را خرید محبوبیت و مدیریت نمایشی قرار داده، نه تنها تولید داخلی را نابود کرده، بلکه میهن ما را به وارداتمحوری، فساد سیستماتیک و اتلاف منابع سوق داده. این همه، شواهد روشنی بر ناکارآمدی مطلق جمهوری اسلامی و ضرورت گذار از این سیستم فاسد است برای بازسازی کشور و احیای صنعت، تولید و اقتصاد ملی. جنبش حسابرسی اجتماعی مشعل روشنگر این مسیر در خدمت ملت ایران است.