اسناد و اطلاعات اختصاصی رسیده به ایراناینترنشنال نشان میدهد دستگاه قضایی ایران با تن دادن به خواست نهادهای امنیتی، مدارک و شواهدی را که موید انساندوستانه بودن فعالیتهای پخشان عزیزی در شمال شرق سوریه است نادیده گرفته و او را در خطر تایید حکم اعدام قرار داده است.
عزیزی یکی از دهها زندانی سیاسی محکوم به اعدام در ایران است که با توجه به اظهار نگرانی وکلایش از روند رسیدگی به پرونده او در دیوان عالی کشور، بیم میرود حکم اعدام او بدون در نظرگرفتن اسنادی که نشاندهنده بیگناهی اوست، تایید شود.
امیر رئیسیان، یکی از وکلای عزیزی، ۱۵ آذر با انتشار اسنادی از فعالیتهای بشردوستانه موکل خود در شبکه اجتماعی ایکس، نوشت مدارک و مستندات ارائهشده علیه او به قدر کافی بیاعتبار است و باید موجب رفع اتهام «بغی» از ایشان شود.
این وکیل دادگستری در ادامه نوشته با وجود اینکه بیگناهی و برائت نیاز به اثبات ندارد، وکلای پرونده برای اثبات بیگناهی پخشان عزیزی مدارک معتبری به دیوان عالی کشور ارائه کردهاند، اما به آنها توجهی نشده است.
بازداشت و شکنجه
پخشان عزیزی نخستینبار در سال ۱۳۸۸ در جریان یک تجمع دانشجویی بازداشت و پس از چهار ماه با تودیع وثیقه آزاد شد.
عزیزی ۱۳ مرداد ۱۴۰۲برای بار دوم در تهران بازداشت شد و اواخر آذر ماه همان سال با پایان بازجوییها و پس از تحمل ماهها شکنجههای روانی و جسمی و تحمل انفرادی به بند زنان اوین منتقل شد.
این زندانی سیاسی ۳۱ تیر ماه ۱۴۰۳ در نامهای از زندان اوین با اشاره به شکنجه خود به دست نهادهای امنیتی نوشت: «بارها به دست بازجویان به دار کشیده شدهام.»
عزیزی پس از بازداشت حدود چهار ماه در سلول انفرادی در بند ۲۰۹ زندان اوین (زیر نظر وزارت اطلاعات) نگهداری شد و به مدت ٣۶ روز در اعتصاب غذا بود.
فشار وزارت اطلاعات به دستگاه قضایی و تغییر بازپرس پرونده
اطلاعات اختصاصی رسیده به ایراناینترنشنال نشان میدهد، فردی به نام مظلوم، بازپرس نخست پرونده پخشان عزیزی در پایان ماه اول بازداشت او، حاضر به تمدید قرار بازداشت نشده و پس از ملاحظه پرونده و مستندات وزارت اطلاعات، اقدام به صدور قرار آزادی پخشان عزیزی کرد.
اما پس از مخالفت وزارت اطلاعات با این قرار و تن دادن دادستانی به فشار نهادهای امنیتی، به دستور دادستانی دادسرای عمومی و انقلاب تهران، پرونده از بازپرس نخست گرفته شد و به علی قناعتکار در شعبه اول دادسرای اوین سپرده شد.
طبق همین اطلاعات، قناعتکار نیز دلیلی بر مجرمیت پخشان عزیزی و ضرورت تمدید قرار بازداشت او نمیبیند و دستور آزادی عزیزی با قرار وثیقه را صادر کرد و در متن قرار صادر شده نوشت: «ادامه بازداشت مصلحت نبوده و پیشنهاد فک قرار بازداشت موقت و صدور قرار تامین قرار وثیقه را دارم.»
منابع ایراناینترنشنال تایید کردهاند این مددکار زندانی تن به اعتراف اجباری نداده و در دفاعیات خود تصریح کرده اتهامات وارده و ادعاهای وزارت اطلاعات پروندهسازی است.
بنا بر دفاعیات مکتوب پخشان عزیزی و مستنداتی که وکلا به دادگاه ارائه دادهاند او از سال ۱۳۹۳ تا ١۴٠٢ در حوزه مددکاری و حوزه زنان در روژآوا (منطقه تحت کنترل نیروهای سوریه دموکراتیک در شمال شرق این کشور) فعالیت داشته است و طی این مدت هیچکدام از فعالیتهایش مربوط به ایران نبوده و تنها در حوزه کمک به مردم فراری از چنگ داعش کار مددکاری کرده است.
تلاش وزارت اطلاعات برای از بین بردن شواهد بیگناهی پخشان عزیزی
طبق اطلاعات رسیده به ایران اینترنشنال، در جریان بازداشت پخشان عزیزی و تفتیش منزل خانواده او ساعاتی پس از بازداشت، یک لپتاپ و تلفن همراه از او ضبط شده است که محتویات آن به دادگاه ارائه نشده است.
منابع ایران اینترنشنال میگویند در لپتاپ ضبط شده از عزیزی، تصاویر و مدارک بسیاری مربوط به کار او در کمپهای هلالاحمر در سوریه و سازمانهای مددکاری دیگر فعال در روژآوا وجود دارد که به دادگاه تحویل داده نشده و در صورتجلسه نیز به آن اشاره نشده است.
اقدامی که به گفته منابع ایراناینترنشنال، با هدف پروندهسازی برای عزیزی و فشار بیشتر بر او از سوی وزارت اطلاعات صورت گرفته است.
آسو عزیزی، برادر پخشان عزیزی با اشاره با اینکه خواهرش از ۵۰۰ روز پیش در بازداشت بهسر میبرد، به ایراناینترنشنال گفت: «پخشان در زمان دستگیری همراه با خانواده و در منزل پدری واقع در شهرک خرازی تهران دستگیر شد و همراه او پدرم، خواهرم، دامادم و خواهرزاده زیر سنم نیز حضور داشتند. در گزارش وزارت اطلاعات آمده زمانی ماموران به خانه پدرم مراجعه میکنند، هیچ وسیله خاصی به دست ماموران وزارت اطلاعات، کشف و ضبط نشده و توقیف اموال از این راه انجام نگرفته است.»
او با تاکید بر اینکه «هیچگونه سلاح گرم یا سردی وجود نداشته و کشف و ضبط نشده»، اضافه کرد: «تلفنهای اعضای خانواده و خودرو پدرم ضبط شد. لپتاپ پخشان نیز ضبط شد، اما متاسفانه به هر دلیلی صورتجلسه ضبط آن تنظیم نشده و به دادگاه تحویل داده نمیشود. بسیاری از مدارک که نشان میدهند پخشان مشغول کار مددکاری در کردستان سوریه و در کمپ آوارگان فراری از چنگال داعش بودهاند، در لپتاپ ایشان موجود بود که در اختیار دادگاه قرار نگرفته است.»
صدور حکم اعدام
پرونده عزیزی پس از پایان مراحل بازپرسی با ماده ۲۸۸ قانون مجازات اسلامی که مجازات آن حداکثر ۱۵ سال حبس است، به دادگاه انقلاب ارجاع داده شد.
طبق اطلاعات رسیده، در ادامه و با فشار وزارت اطلاعات، اتهام او در دادگاه به ماده ۲۸۷ قانون مجازات اسلامی (بغی) که مجازات آن اعدام است، تغییر داده شد.
بغی در فقه اسلامی که قوانین جمهوری اسلامی بر اساس آن بنا شده، به معنی تجاوز و تعدی به حقوق دیگران یا شورش علیه «امام» یا حاکم اسلامی است.
عزیزی، دوم مرداد امسال با حکم ایمان افشاری، رییس شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران، به اتهام «بغی» به اعدام محکوم شد.
طاطایی و رئیسیان، سوم مرداد به «شبکه شرق» گفتند حکم اعدام عزیزی به آنها ابلاغ شده و در حال تدارک لایحه فرجامخواهی و ثبت اعتراض به آن هستند.
سه تن از اعضای خانواده عزیزی شامل پدر، مادر و داماد خانواده نیز در این پرونده هر کدام به یک سال حبس محکوم شدند. حکم حبس آنها در دادگاه تجدید نظر استان تهران عینا شد.
اسناد و مدارک فعالیتهای مددکاری پخشان عزیزی
در اسناد رسیده به ایران اینترنشنال که امیر رئیسیان، یکی از وکلای او، هم پیشتر منتشر کرده نامههایی از «سازمان هلال احمر کُردی در منطقه شمال شرق سوریه» و «سازمان توانبخشی و توسعه شمس در منطقه شمال شرقی سوریه» دیده میشود.
در این نامهها بر فعالیتهای عزیزی در حوزه کمکهای انساندوستانه از جمله برگزاری کارگاهها و جلسات آگاهیبخشی و آموزش به آوارگان و پناهندگان در سوریه، تاکید شده است.
در نامه «سازمان هلال احمر کُردی در منطقه شمال شرق سوریه» از عزیزی به عنوان یک مددکار اجتماعی ایرانی که در بازه زمانی آذر ۱۳۹۳ تا مرداد ۱۳۹۶، بدون دریافت دستمزد در کمپ نوروز فعالیت داشته، نام برده شده است.
این سازمان با اشاره به اینکه عزیزی در فعالیتهای خود عمدتا بر کمک به بازماندگان و قربانیان داعش که در کمپ نوروز در شهر دیرک (مالکیه) اقامت داشتند، تمرکز داشت، بر مهارت حرفهای او در زمینه مددکاری اجتماعی هم شهادت داده شده است.
در نامه «سازمان توانبخشی و توسعه شمس در منطقه شمال شرقی سوریه» هم از عزیزی به عنوان یک مددکار اجتماعی که در زمینه کمکهای انساندوستانه، به آوارگان و پناهندگان در کمپ الهول فعالیت داشته و برای ارائه حمایت و خدمات اساسی به زنان و کودکان آسیبدیده از اثرات درگیریها و بهبود شرایط آنها تلاش کرده، یاد شده است.
این سازمان در بخشی از نامه خود تاکید کرده که عزیزی در بازه زمانی شهریور ۱۳۹۶ تا دی ۱۴۰۰ بهعنوان مددکار اجتماعی داوطلب در کمپ الهول فعالیت کرده و تنها حق سکونت و تغذیه از این سازمان دریافت کرده است.
به نوشته این سازمان، فعالیتهای عزیزی بر کمک به آوارگان و پناهندگان سوری و عراقی در کمپ الهول در شمالشرقی سوریه تمرکز داشته است.
تاییدیه سازمانهای جهانی برای فعالیت مددکاری پخشان عزیزی
طبق سند رسیده به ایراناینترنشنال، سازمان مدیکو اینترنشنال سوئیس در تاییدیهای نوشت که عزیزی در اردوگاه نوروز با هلال احمر کردستان همکاری میکرد و بهصورت داوطلبانه بر روی کارهای اجتماعی برای زنان و کودکان از جامعه شنگال تمرکز داشت.
این سازمان غیرانتفاعی بشردوستانه سوئیسی که در بخش بهداشت در کشورهای مختلف، از جمله شمال شرق سوریه فعالیت میکند، از عزیزی به عنوان کسی که تعهدش به حمایت از جمعیتهای آسیبپذیر بسیار شایسته تقدیر بود، یاد کرد.
مایا هس، رییس سازمان مدیکو اینترنشنال سوئیس در این نامه که در تاریخ ۲۹ شهریور ۱۴۰۳ صادر شده است، تاکید کرده که عزیزی به طور ویژه به زنان و کودکانی ناچار به ترک خانههای خود شده بودند، به ارائه خدمات اجتماعی پرداخته است.
رئیسیان و مازیار طاطایی، دیگر وکیل عزیزی، ۱۲ آذر در گفتوگو با وبسایت امتداد از احتمال «رسیدگی شتابزده» به پرونده موکلشان در در دیوان عالی کشور ابراز نگرانی کردند و خواستار توجه دیوان به «مدارک متقن» ارائه شده شدند.
در ۱۷ آبان امسال هفت زندانی سیاسی همبند پخشان عزیزی در نامهای از زندان اوین یادآوری کردند که این زندانی سیاسی کُرد سالهای طولانی از عمر خود را در کمپهای آوارگان جنگی به امدادرسانی به زنان و کودکان جنگزده که از حملههای داعش جان به در برده بودند، سپری کرد.
آنها در این نامه با بیان اینکه صدور حکم مرگ برای یک مددکار که به امدادرسانی به قربانیان داعش برخاسته بود را خالی از غرض نمیبینید و نگران عواقب آن هستند، حکم اعدام صادر شده برای عزیزی را پاسخی از سوی جمهوری اسلامی به خیزش زنان دانستند و تاکید کردند که امدادرسانی به جنگزدگان جرم نیست.
در مهر ماه نیز سازمان عفو بینالملل با انتشار یک درخواست اقدام فوری از غلامحسین محسنی اژهای، رییس قوه قضاییه جمهوری اسلامی خواست حکم اعدام عزیزی را لغو و بدون قید و شرط او را آزاد کند.
عفو بینالملل تاکید کرد که عزیزی تنها به دلیل فعالیتهای صلحآمیز بشردوستانه از جمله کمک به زنان و کودکان آواره در شمالشرق سوریه، در یک دادگاه ناعادلانه به اعدام محکوم شده است.
پیش از آن در ۱۹ شهریور، ۲۶ نهاد حقوق بشری در بیانیهای مشترک با اشاره به فعالیتهای پخشان عزیزی در زمینه مددکاری اجتماعی و حمایت از حقوق زنان یادآوری کردند که او در روندی ناعادلانه و با محرومسازی از حقوق اولیه خود، به اعدام محکوم شد.
مریم یحیوی، زندانی سیاسی نیز ۱۲ شهریور در نامهای از زندان اوین از عزیزی به عنوان یک مددکار و فعال در حوزه زنان که سالها برای پایان دادن به تبعیض علیه زنان فعالیت داشته و «در کمپ آوارگان رهیده از داعش در شمال و شرق سوریه (روژآوا) از هیچ تلاشی فروگذار نکرده»، نام برد.
مدارک و اسناد رسیده به ایراناینترنشنال نشان میدهد که عزیزی در رشته مددکاری اجتماعی تحصیل کرده است. او در ایران در زمینههای مددکاری اجتماعی و مطالعات زنان هم فعالیت داشته است.
در یکی از این اسناد که در تیر ۱۳۹۱ صادر شده است، آمده که عزیزی با مدرک تحصیلی کاردانی مددکاری اجتماعی و کارشناسی آسیبشناسی اجتماعی، به مدت یک سال در بخش انکولوژی بیمارستان هفتم تیر تهران، به عنوان مشاور و مددکار اجتماعی مشغول به کار بوده است.
دیگر اسناد رسیده به ایراناینترنشنال نیز نشاندهنده فعالیتهای انساندوستانه عزیزی در ایران است.
به گقته منابع ایران اینترنشنال، دیگر مدارک ارائه شده از سوی وکلای پخشان عزیزی نیز با وجود تایید از سوی ادارات و سازمانهای مختلف در ایران از جمله فرمانداری و بهزیستی، از سوی دیوان عالی کشور نادیده گرفته شده است.
ادامه فشارها بر پخشان عزیزی در زندان
او در مهر امسال نیز در پروندهای دیگر همراه با چهار تن از همبندیهای خود به دلیل اعتراض به اعدامها محاکمه و به شش ماه حبس محکوم شد.
آسو عزیزی در پاسخ به سوال ایراناینترنشنال در خصوص نگرانیهای مطرح شده درباره روند رسیدگی به پرونده خواهرش در دیوان عالی کشور گفت: «پخشان بیش از چهار ماه در انفرادی و بدون حق دسترسی به وکیل، تماس و ملاقات بود و در این مدت، طی ۱۵ روز اول، اعضای خانواده نیز دستگیر شدند و تحت شدیدترین فشارها بودند، اما پخشان هیچگاه چیزی را قبول نکرده و مدرکی هم علیهش وجود ندارد.»
او اضافه کرد: «اکنون، با توجه به این شرایط، شخصی با چنین سابقهای در ارائه خدمات به مردم آسیبدیده، محکوم به اعدام شده است. جالب اینجاست که به جای برائت ایشان، از وکلای پخشان میشنویم که مرجع رسیدگی به پرونده در این مقطع به مدارک ارائه شده توجه نکرده است! ما نیز به عنوان خانواده، واقعا نگرانیم که به مدارک ارائه شده توجهی نشود و به جای تبرئه و آزادی ایشان، نتیجهای خلاف آن به دست آید.»
عزیزی از نزدیک به ۱۶۰ روز پیش از ملاقات حضوری با خانواده و وکلای خود محروم شده و طی این مدت تنها برای مدتی محدود امکان تماس با خانواده داشته است.
صدور حکم اعدام برای عزیزی، طی نزدیک به پنج ماه گذشته اعتراضات فراوانی را در میان فعالان مدنی و سیاسی، گروهها و سازمانهای حقوق بشری بینالمللی و زندانیان سیاسی در زندانهای مختلف ایران برانگیخت.
با وجود این اعتراضات و با در نظر گرفتن روند ناعادلانه رسیدگی به پرونده عزیزی، وکیلان او نسبت به خطر تایید حکم در دیوان عالی کشور هشدار دادهاند.
اکنون بیم آن میرود که نهادهای امنیتی و قضایی جمهوری اسلامی، قتل حکومتی یکی دیگر از شهروندان بازداشت شده در میانه خیزش انقلابی ایرانیان علیه جمهوری اسلامی را داشته باشند.