خانه / شعر و ادبیات / دلا بسوز که سوز تو کارها بکند: حافظ

دلا بسوز که سوز تو کارها بکند: حافظ

دلا بسوز که سوز تو کارها بکند
نیاز نیم شبی دفع د بلا بکند

عتاب یار پری چهره عاشقانه بکش
که یک کرشمه تلافی صد جفا بکند

ز ملک تا ملکوتش حجاب بردارند
هر آن که خدمت جام جهان نما بکند

طبیب عشق مسیحادم است و مشفق لیک
چو درد در تو نبیند که را دوا بکند

تو با خدای خود انداز کار و دل خوش دار
که رحم اگر نکند مدعی خدا بکند

ز بخت خفته ملولم بود که بیداری
به وقت فاتحه صبح یک دعا بکند

بسوخت حافظ و بویی به زلف یار نبرد
مگر دلالت این دولتش صبا بکند

❤️معنی لغات غزل:

نیاز : دعا ، تمنا و حاجت، احتیاج
عتاب: ناز کردن ، خشمگینی ، سرزنش کردن ، ملامت کردن
کرشمه: غمزه ، ناز و رفتار دلبرانه با اشارت چشم وابروی، عشوه ، خشم تؤأم با ناز و ادا
عاشقانهبکش:مانند عاشقان با میل ورضا تحمل کن
ملک :عالم ماده ، کنایه از این دنیا ، عالم محسوسات
ملکوت: عالم معنا ، عالم غیب.
حجاب: پرده ، مانع ، روپوش.
جام جهان نما: جام جمشید ، جام جم ،ر جام کیخسرو با نگاه کردن در آن هفت کشور را می دید و بعضی بر آنند که دل کیخسرو صاف و فاقد حجاب بود و بینش وسیعی داشت ( به غزل ۱۳۷رجوع شود. )و در اصطلاح عرفا : قلب انسان و محل تجلی عشق الهی .
طبیب عشق: ( اضافه تشبیهی ) عشق به طبیب تشبیه شده .
مسیحا: در زبان سریانی مسیح را مسیحا تلفظ می کنند
مسیحا دم :دم ونفس مسیح که مرده را زنده می کرد.
با خدای خود انداز : به خدای خود واگذار کن .
مدعی :صاحب ادعا ی ناروا
بخت خفته: بنا به عقیده قدما بخت ودولت هر کس ممکن است ، خفته یا بیدار باشد و کسی که بختش بیدار باشد . با دولت و خوشبختی قرین است.
بیداری :یک نفر بیدار .
فاتحه : سوره الحمد که نماز با آن شروع می شود ، آغاز .
وقت فاتحه صبح: به هنگام نماز صبح .
بوئی:اثر ونشانه یی ، رایحه یی.
دلالت: راهنمایی.

❤️معنی غزل شماره ۱۸۷

(۱) ای دل بسوز و بگداز که از سوز وگداز تو کارها بر می آید . یک دعای نیمه شب صد گونه بلا را دفع و برطرف خواهد کرد.

(۲) سرزنش وناز یار زیبا رو را مانند عاشقان با میل و رضا تحمّل کن زیرا یک غمزه وعشوه و رفتار شیرین اوتلافی صد بار بی مهری اورا خواهدکرد.

(۳) همه حجاب و موانع از عالم محسوس خاکی تا عالم بالا از پیش چشم کسی که در خدمت صفا و جلا دادن جام جهان نمای قلب خود باشد برداشته خواهد شد.

(۴) عشق، طبیعی مهربان و صاحب نَفَس روح بخشی مسیحیایی است اما چون تو درد عشق نداری او چه کسی را معالجه کند؟

(۵) کارت را به خدای خود واگذار و امیدوار باش که اگر مخالفان به تو رحم نمی کنند خدا به تو رحم خواهد کرد.

(۶) ازاین بخت به خواب رفته دلتنگم . آیا می شود که سحر خیز بیدار دلی به هنگام نماز صبح در حق من دعایی بکند( تا بخت خفته من بیدار شود).

(۷) حافظ در آتش دوری گداخت و نشانی وبهره و بویی از گیسوی یار نصیبش نشد. شاید باد صبا اورا به این دولت راهنمایی کند.

@AftabkaranAzadi