خانه / دادخواهي / اعتصاب کامیون‌داران ,پژواک نارضایتی ساختاری و ضرورت تغییرات بنیادین: ی. صفایی

اعتصاب کامیون‌داران ,پژواک نارضایتی ساختاری و ضرورت تغییرات بنیادین: ی. صفایی

اعتصاباتی همچون اعتصاب اخیر کامیون‌داران، دیگر صرفاً بازتاب مطالبات اقتصادی و صنفی نیستند. این صداهای معترض، پژواکی از یک بن‌بست عمیق در ساختار سیاسی و اقتصادی ایران‌اند؛ بن‌بستی که در آن حکومت نه‌تنها توان حل بحران‌ها را ندارد، بلکه خود سرچشمه‌ی بسیاری از نابسامانی‌هاست.
در چنین شرایطی، امید بستن به «گفت‌وگو» و «راه‌حل» از سوی حاکمیت، توهمی خطرناک است. تجربه‌های پیشین نشان داده‌اند که در نظام‌های تمامیت‌خواه، هر گفت‌وگویی صرفاً ابزاری برای کنترل خشم عمومی و تثبیت قدرت است، نه گامی به سوی اصلاح یا تحول. واقعیت این است: بقای چنین حکومت‌هایی در گرو حفظ وضع موجود است. هر تغییری که اقتدار آنان را تهدید کند، با سرکوب شدید مواجه خواهد شد. اعتصاب کامیون‌داران، گرچه ظاهراً اقتصادی است، در بطن خود ریشه در همین بحران‌های ساختاری و سیاسی دارد. بدون خشکاندن این ریشه‌ها، هر راه‌حل مقطعی در نهایت به شکل بحرانی تازه بازخواهد گشت.
از این رو، تحلیل این اعتراضات باید از سطح مطالبات صنفی فراتر رود و به جست‌وجوی راه‌کارهایی ریشه‌ای برای عبور از بن‌بست موجود بپردازد. راه‌کارهایی که نه در گفت‌وگو با عامل بحران، بلکه در فشار مردمی، سازماندهی مستقل و همبستگی سراسری نهفته‌اند. اعتصاب کامیون‌داران نباید به حرکتی منزوی بدل شود. پیوند با معلمان، کارگران، بازنشستگان و سایر اقشار معترض، می‌تواند این حرکت را به یک جنبش اجتماعی فراگیر بدل کند. گستردگی و تداوم اعتراضات، هزینه‌ی سرکوب و حفظ وضع موجود را برای حاکمیت بالا می‌برد. هم‌زمانی اعتصاب در بخش‌های کلیدی اقتصاد می‌تواند ضربه‌ای سهمگین به نظام اقتصادی وارد کرده و حکومت را تحت فشار بی‌سابقه‌ای قرار دهد.
در مواجهه با خشونت دولتی، لازم است مردم به اشکالی از دفاع جمعی و خلاقانه بیندیشند. هرچند پرخطر، این اقدامات در بلندمدت می‌توانند هزینه‌ی سرکوب را افزایش داده و توان سرکوبگر را فرسوده کنند. برای پیشبرد این مسیر، اتکا به نهادهای دولتی یا تشکل‌های وابسته بی‌معناست. ایجاد شوراهای مستقل و مردمی در سطوح محلی و صنفی، با انتخابات مستقیم معترضان، می‌تواند پایه‌ای برای رهبری آلترناتیو و دموکراتیک فراهم کند. این شوراها قادر خواهند بود مطالبات را تدوین، استراتژی‌ها را تعیین و به عنوان نمایندگان واقعی مردم عمل کنند.
در کنار آن، شکل‌گیری شبکه‌هایی امن، پنهانی و غیرمتمرکز برای هماهنگی میان کنشگران ضروری است. چنین ساختاری، با کاهش وابستگی به مراکز آسیب‌پذیر، دوام مقاومت را افزایش می‌دهد. هر جنبش رادیکالی نیاز به آینده‌ای ملموس دارد. این چشم‌انداز باید شامل یک نظام دموکراتیک، عدالت‌محور و آزاد باشد؛ نظامی که پاسخ‌گوی مطالبات مردم در سطوح سیاسی، اقتصادی و اجتماعی باشد و انگیزه‌ای پایدار برای تداوم مبارزه ایجاد کند.
در سطحی دیگر، هم‌صدایی با نهادهای بین‌المللی، از جمله نهادهای حقوق بشری و سازمان‌های کارگری جهانی، می‌تواند فشار مضاعفی بر حاکمیت وارد کند. البته این اقدامات باید با دقت طراحی شوند تا بهانه‌ای برای مداخله‌ی خارجی یا تشدید سرکوب فراهم نکنند. نیروهای سیاسی و مدنی ایرانی در خارج از کشور نیز وظیفه‌ای مهم در پشتیبانی از مبارزات داخلی بر عهده دارند. تشکیل صندوق‌های حمایتی، اطلاع‌رسانی گسترده و هم‌افزایی با جنبش‌های جهانی، می‌تواند موتور اعتراضات داخل را تقویت کند. همبستگی آن‌ها با مردم داخل کشور، اگر هدفمند و سازمان‌یافته باشد، می‌تواند در عبور از این مرحله‌ی بحرانی تأثیرگذار باشد.
اعتصاب کامیون‌داران بار دیگر نشان داد که نارضایتی عمومی از وضعیت موجود تا چه اندازه عمیق و گسترده است. اگر باور داشته باشیم که حکومت خود عامل اصلی این نارضایتی‌هاست، آنگاه دیگر چاره‌ای جز حرکت به‌سوی یک دگرگونی بنیادین باقی نمی‌ماند. این تحول، نیازمند سازماندهی هوشمندانه، مقاومت جمعی، و پیوند خوردن اعتراضات پراکنده به یک جنبش فراگیر است. در این مسیر، هدف گفت‌وگو با حکومت نیست؛ بلکه وادار کردن آن به تسلیم در برابر اراده‌ی مردم یا کنار رفتن کامل از قدرت است.

این راه، بی‌شک دشوار، پرخطر و نیازمند فداکاری است. اما برای آنان که ریشه‌ی بحران را در ساختار کنونی می‌دانند، این تنها راه واقعی برای ساختن ایرانی بهتر و آینده‌ای آزادتر است. تغییر، ممکن است پرهزینه باشد؛ اما ماندن در این وضع، بهایش بسیار بیشتر است.

ی. صفایی
۳۱ می ۲۰۲۵

کانال شعرها، نوشتارها و مقالات ی. صفایی
https://t.me/j_safaei