اشک دختر رَز : رحمان کریمی

رحمان کریمی2

همصدا با جنبش دادخواهی

پرسیدم از دختر رَز*
شبی در وصال او :
از چه گریه می کنی مدام ؟
گفتا :
ازین ولایت خراب و آنهمه
شهیدان سر به دار باغ عاشقان
ای نفرین بر این فقیهان و
« ولیّ » نابکارشان .

*دختر رَز کنایه است از شراب . انگور