باید رها کنم خط دندان قروچه را جمشید پیمان، 29 دسامبر 2018 شعر و ادبیات دردِ نشسته بر دل و جانم عیان کنم ننگ است در لفافه ی شعرش نهان کنم باید رها کنم خط دندان قروچه را باید که هم نفس بشوم شورِکوچه را باید که خورده شیشه ی اشکم شود تفنگ باید رها شود دلم از پنجه ی درنگ در پیش این تباهیِ … ادامه»