خانه / سردبیر / یاد واره ای برای مهری هژبری, آزاده زنی که از میانمان پر کشید :محمد حسین توتونچیان

یاد واره ای برای مهری هژبری, آزاده زنی که از میانمان پر کشید :محمد حسین توتونچیان


,آدم های بزرگ قدشان بلند تر خانه شان بزرگ تر و ثروتشان بیشتر نیست
آنها قلبی مهربان نگاهی وسیع ودستانی بخشنده دارند و آرزو هایشان با خوشبختی و سعادت مردمشان گره خورده است. و مهری چنین بود. .
او
از اون دسته انسانهایی بود که قدر و منزلتشان بعد از نبودشان خیلی برجسته میشود ودلتنگی ها برایشان
.صحرای دل هارا می پوشاند
.اعتماد بنفس از او انسانی چند بعدی ساخته بود, .
هر آنچه داشت که کم هم نداشت جنگید تا بدست آورد از موقعیت اجتمایی تا شغل و تابعیت و بقیه مسائل . یک انسان خود ساخته به تمام معنا بود,
با ارتباط گسترده ای که با طیف های مختلف و بعضا متضاد ایرانیان داشت نشان داد که معیارش برای تعامل انسانیت است نه چیز دیگر.
آن زنی که من میشناختم مطمئن هستم که هر گز پیش کسی دست نیاز دراز نکرد , اما از کوچکترین محبتی قدر دانی شایسته میکرد نه یک بار که .بار ها
تعهدش به ایران و مردم زیر ستم از اولویت های خدشه نا پذیر ش بود, و همواره درد مردم را در دل داشت.نه فقط در تئوری که در عمل و در صحنه اجتمایی . سر پرستی یک خانواده بلوچ شامل یک مادر و سه دختر را در ,بلوچستان ایران بعهده داشت ،بچه ها بزرگ شدند یکی را راهی دانشگاه کرد و برای دو خواهر دیگر کارگاه راه انداخت و آنقدر کمکشان کرد که خودشان گفتند دیگه نیاز نداریم. اینمورد را من ازاین زاویه خبر دارم که برای شروع با من مشورت کرد و من از طریق آشنایی صحت فقر این خانواده را جستجو کردم. مطمئن هستم که بعد از اینها با کسان دیگری به این کارش ادامه داده . این کرامت انسانی است که انسان‌های بخشنده از آن بر .خوردارند
مهری دقیقا به آنچه اعتقاد داشت عمل میکرد اهل کتاب بود ود ر همه همایش های فرهنگی حظوری فعال داشت شخصا بسیاری از این موارد را از طریق او مطلع میشدم. از نمایشگاه کتاب تا شب شعر و سخنرانی. خودش نیز اهل شعر و ادبیات بود کتاب سال های رهایی یکی از سروده های اوست که در سال ۱۳۷۸ بچاپ رساند .
این ها را گفتم تا در پیشگاه تاریخ شهادت بدهم که او دینش را به مردم ایران ادا کرد و وظیفه اش رادر در قبال میهن انجام داد
تا شهادت بدهم که او در تمام سال‌های غربت حرمت زن اصیل ایرانی را با .رفتار شایسته اش. پاس میداشت ، با .شرافت زیست و با عزت کوچ‌کرد
تا شهادت بدهم که تا واپسین روزهای زندگیش دشمن ارتجاع حاکم بر ایران .باقی ماند
تا شهادت بدهم که او مرزبندی روشن و خدشه ناپذیری با رجاله ها و مزدوران صادراتی رژیم داشت و تا واپسین روزهای حیاتش آنرا حفظ کرد.
تا شهادت بدهم که خواهرم مهری از تبار زنان بزرگ ایران زمین بود.

پس بدرود خواهر گرامی
یک. روز قبل از پروازش ملاقاتش کردم فرشته ای را دیدم که بخوابی عمیق فرو رفته بود ،آن فرشته دیگر در میان ما نیست .
.خودش در کتاب سال های رهایی گفته بود .
من میدانم از حالا تا بعد
شاخه ها هر ساله باز هم جوانه میزنند
بر خاک کهنه مدفن پا خورده من.


تسلیت به دختر عزیزودلبندش مهسا .
تسلیت به خواهران دل سوخته اش پروین و توران و نسرین .
تسلیت به برادران عزا دارش بهرام و بهروز .
وتسلیت به همه دوستان و آشنایان غم زده اش .
محمد حسین توتونچیان

@AftabkaranAzadi