آفتابكاران اخبار و مقالات دربارة ايران و مقاومت
نگاهی به نگاه ایرانیان مقیم آمریکا به دولت ترامپ!
در ادامه سیاست دولت ترامپ بر اعمال شدیدترین و بیسابقه ترین تحریم های مالی- اقتصادی-سیاسی بر رژیم آخوندها، ضروری است که بطور مختصر اشاره ای به نقش دولت آمریکا به رهبری ترامپ در تحولات آینده ایران بشود. در روند کنونی سیاستهای بین‌المللی و ارتباط تنگاتنگ کشورها و قدرتهای جهانی و منطقه ای میتوان گفت که متأسفانه و بر خلاف تحلیل و تفاسیر قدیمی، دیگر تنها خواست و اراده مردم برای تغییر وتحولات اساسی و از جمله به زیرکشیدن حکومت های ظالم-کافی نیست و اگر خواست و اراده مردم برای تغییر-بعنوان شرط لازم و مبنایی-نتواند اجماع جهانی و سیاست قدرتهای مؤثر و تعیین کننده و از همه مهم تر آمریکا را-بعنوان شرط کافی و تکمیل کننده- در راستای خواست خود، بسیج و هماهنگ کند بهمان نسبت شانس پیروزی آنها دشوارتر خواهد بود! اگر عده‌ای هنوز این واقعیت-نه چندان دلپذیر-را نپذیرند و بخواهند آنرا تحت عنوان باور به تئوری توطئه، تخطه کنند، این عدم واقعگرایی-ولو بطور ناخودآگاه و غیر مستقیم-احتمالا خود میتواند بخشی از تئوری توطئه-در آدرس عوضی دادن به مبارزات مردم در تکمیل آخرین بخش معادله سرنگونی آخوندها-باشد! این درست است که سرنگونی رژیم نهایتاً بایستی بدست مردم ایران انجام شود ولی برای همان مردم، این بسیار مهم و انگیزاننده است که بدانند قدرتهای بزرگ جهانی دیگر خواهان بقای رژیم نیستند و بخصوص آمریکا-بعنوان بازیگر اصلی تغییر و تحولات بین‌المللی-خواهان تغییر رژیم در ایران است! در چنین شرایطی است که برخورد و تنظیم رابطه ایرانیان مقیم آمریکا و دارای رای، با دولت ترامپ از اهمیت بسیاری برخوردار است در این میان آنچه که مهم است نه شخص ترامپ، که بیشتر سیاستی است که او بعنوان سخنگو و مسئول اجرای آن میباشد سیاستی که بسی بزرگتر از قد و وزن فردی ترامپ است که در یکی از جنجالی ترین انتخابات ریاست جمهوری بطور غیر منتظره انتخاب شد اگر به ترامپ بطور انتزاعی و تنها در محدوده سیاستهای داخلی و جدا از سیاست خارجی آمریکا در مقابله با آخوندها، نگاه کنیم بدلایل مختلف شاید او را شخصیتی مقبول و ایده ال نیابیم ولی در عین حال باید توجه داشت که در دنیای فعلی و واقعی، سیاستمداران برای کسب منزلت قداست و مقام امامت وارد مبارزات انتخاباتی نمیشوند که از آنها انتظار معصومیت و عصمت داشت همه آنها-و از جمله ترامپ- نیز کم و بیش مانند بقیه انسان‌ها جایز الخطا و درگیر تناقضات و تضادهای فردی خود هستند بهمین دلیل برای ایرانیان مقیم آمریکا-که هنوز دل در گرو وطن و هموطنان خود دارند- اهمیت و استمرار سیاست رادیکال ترامپ در مقابله با آخوندها، میتواند بسیاری از سیاستهای داخلی و مسائل و مشکلات احتمالی یا واقعی ترامپ را، در افق و چشم انداز سرنگونی رژیم و آزادی 70-80 میلیون ایرانی ، کمرنگ و تحت الشعاع قرار بدهد! هر چند تأکید این مسأله لازم است که این نوع برخورد به دولت ترامپ، مشروط به استمرار سیاست فعلی او در تغییر رفتار رژیم آخوندها و نهایتاً ارتقای آن به سیاست تغییر رژیم در ایران میباشد!
اتخاذ سیاست قاطع ترامپ در برابر رژیم آخوندها باعث عکس‌العمل‌های متفاوتی در میان ایرانیان مقیم آمریکا شده است:
1-هواداران کم رو و پر روی آخوندها-که به برکت کارت سبزهای اهدایی اوباما، با ماموریت های مختلف راهی سرزمین شیطان بزرگ شده بودند- بطرق مختلف در دفاع از آخوندها به مخالفت با ترامپ برخاستند که: یا ایها الناس ترامپ قصد دخالت در امور داخلی و نابودی ایران را دارد و بر آن است که ایران را مثل سوریه و لیبی با خاک یکسان کند و . . ! طبیعی است که بنا به مثل معروف-المامور معذور-چیزی غیر از این، از حامیان قد و نیم قد آخوندها و بورسیه خواران بیت المال انتظار نمیرود!
2-ایرانی-آمریکایی و دو پاسپورتی هایی هستند که در اتحاد با مارکسیست های سرخورده آمریکایی و نفوذ در چپ های باقیمانده از دوران جنگ سرد-مانند کاسه های داغتر از آش-تحت عنوان مخالفت با امپریالیسم آمریکا و سیاستهای داخلی و خارجی ترامپ، موذیانه میکوشند رژیم آخوندها را از زیر ضربه خارج کنند اینان در ژست دشمنی با آمریکا و دوستی با آخوندها حتی تلویحاً اظهار آمادگی میکنند که در صورت وقوع جنگ آمریکا با آخوندها، حاضرند که دوشادوش برادران سپاه با سربازان آمریکایی بجگندند! این 1/2 ایرانی و 1/2آمریکایی هایی که-همزمان هم از خزانه دولت آمریکا و هم از کیسه خلیفه میخورند-با پاسپورت آمریکایی در جیب، از شوق خدمت به نظام نامقدس آخوندها، یادشان رفته که در موقع دریافت سیتزن شیبی آمریکا، قسم خورده اند که در صورت نیاز بعنوان شهروند آمریکایی، میبایستی سلاح بر دوش، دوشادوش سربازان آمریکایی با دشمنان آمریکا بجنگند! اینکه چگونه میتوان با دو پاسپورت، همزمان در دو جبهه متخاطم جنگید شاید تنها در توان دو زیستانِ دو رویی باشد که بخوبی بلدند چطور عرق شان را در آمریکا کوفت و نمازشان را در ایران به کمر بزنند!
3-جدا از دو مورد ملال آور فوق، در اینجا بیشتر ایرانیان مقیم آمریکا و احیاناً دموکراتی مورد نظر هستند که بدون داشتن هیچگونه رابطه و لاس زدن با آخوندها و احتمالاً از مواضع حزب دموکرات امریکا، ترامپ جمهوری خواه را تنها در محدوده سیاستهای داخلی آمریکا ارزیابی میکنند در برخورد و مخالفت ایرانیان مقیم آمریکا با ترامپ و نادیده گرفتن اهمیت مواضع رادیکال او در برابر آخوندها، بایستی توجه داشت که آمریکا کشوری است دموکراتیک و با دینامیزم بالای اجتماعی-سیاسی و ریاست جمهوری در آن هیچگاه مادام العمر نیست و بهمین دلیل صدمات احتمالی سیاستهای داخلی ترامپ در دو سال و یا شش سال آینده، به سادگی و با روی کار آمدن رئیس جمهور بعدی آمریکا، قابلیت تغییر و تصحیح و ترمیم دارد حال آنکه تأثیرات تعیین کننده سیاست رادیکال دولت ترامپ در مخالفت با آخوندها و همراهی و همزمانی آن با مبارزات مردم در داخل، برای مردم ایران شاید فرصتی باشد نادر و تکرار نشدنی!
در رابطه با تأثیر امور مادی در انتخاب و رأی مردم در آمریکا میگویند اکثر مردم معمولاً با کیف پول و تأثیری که رأی آنها در زندگی مادی دارد رأی میدهند با توجه به تأثیر انتخابات در امور مادی، خوشبختانه به نظر میرسد که موقعیت مادی و زندگی اکثر ایرانیان مقیم آمریکا طوری است که کلاً از جذر و مَد انتخابات بدور و از بالا و پایین رفتن سطح زندگی، در دوران دموکراتها و یا جمهوری خواهان، مصونیت نسبی دارند! در حالیکه برعکس برای مردم ایران، تغییر سیاست رادیکال ترامپ در برابر آخوندها و جایگزینی آن با سیاستی سازشکارانه، حکم استمرار دیکتاتوری و یا استقرارآزادی را دارد! در چهل سال گذشته هیچگاه سیاست آمریکا در برابر رژیم-بهر دلیل و بهانه و نفع-مانند امروز با مبارزات مردم در داخل موازی و همسو نبوده است و این همان ترسی که این شبها خواب را از چشمان ناپاک آخوندها ربوده است! راز بقای داخلی رژیم تا کنون بر دو پایه سرکوب و سحر اصلاح طلبان بوده است! از خرداد 76 تا دیماه 97 در کنار سرکوب، این اصلاح طلبان دروغین بودند که با سراب اصلاح رژیم و اهلی شدن گرگها، مبارزات مردم را منحرف و رژیم را از خطرناکترین گذرگاه ها عبور دادند! تا اینکه سرانجام مبارزات مردم در دیماه 97-دیر ولی نهایتاً-توانست خود را از بختک و خندق اصلاح طلبان بیرون کشیده و پایان بازی اصلاح طلب-اصولگرا را فریاد بزنند! فریادی که انعکاس آنرا میتوان همزمان در دوری جستن دولت ترامپ-بر خلاف اوباما-از سیاست مماشات و سازش و فریب اصلاح و سر براه شدن رژیم دید. رژیمی که با رو شدن دست اصلاح طلبان، دیگر کارتی برای ادامه بازی زیر عبا ندارد و دیر یا زود باید غزل خداحافظی ابدی با منبر قدرت را سر داده و در دادگاه های ذیصلاح پاسخگوی چهل سال جنایت و غارت باشند! با آرزوی آنروز و روزهای بهتر برای مردم ایران و ایرانیان مقیم خارج که-شکرانه خروج و عدم زندگی تحت حکومت آخوندها را-با حمایت از مبارزات هموطنان خود در داخل بجا آورده و در انتخابات مختلف آمریکا، با عشق به هموطنان داخل در دل و سرنوشت آینده آنان در ذهن رأی میدهند! کمک و همیاری همیشه و در هر زمانی تاثیر و نتایج یکسان نداشته و گاهی قدم و کمک های کوچک-اما بموقع و در لحظات حساس و سرنوشت ساز- بسی موثرتر و کارساز ترند از کمک های بزرگ، ولی در مواقع عادی و غیر ضروری!
محمد هادی-آمریکا
