.
درخبرها آمده بود که طرحی برای مقابله با بیحجابی پیشنهاد شده که از این به بعد به جای جریمه کردن خانمهایی که حجاب را رعایت نمیکنند، آنها را به کلینیک روانشناسی دعوت کنند تا مشکلات آنها مورد بحث و گفتگو قرارگرفته و به آنها خودباوری را برگردانند…
این طرح که تحت عنوان کلینیک ترک ( اعتیاد ) بیحجابی مطرح شد واکنشهای زیادی به دنبال داشت و برخی آن را توهین به مردم تلقی کردند و در مطبوعات و فضای مجازی به نقد و تخطئه آن پرداختند.
خانم مهری دارستانی، رییس فعلی اداره زنان ستاد امر به معروف، گویا از حامیان آقای جلیلی که از مدافعان این طرح هستند در پاسخ به کسانی که گفتهاند چرا کلینیک ترک اختلاس و ترک رشوه و …. تأسیس نمیشود؟؟
گفته است اتفاقا” خبرهایی به زودی در این زمینه خواهید شنید.
به گفته ایشان طرح با همکاری مختصصان و دغدغهمندان در «ستاد امر به معروف و نهی از منکر» تهیه شده است.
نهادی که در بودجه سال ۱۴۰۳ رقم ۱۵۵ میلیارد تومان بودجه از ردیف بودجه عمومی و ۱۰۰ میلیارد تومان بودجه اختصاصی دریافت کرده است(اعتمادآنلاین).
حجتالاسلام دکتر محمدحسین طاهری آکردی، دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر کشور در گفتوگو با «صبح نو» اعلام کرده است:
هدف اصلی ما از این طرح، کار فرهنگی است،
نه اجبار. ریاست محترم جمهوری نیز بارها تأکید کردهاند که بحث عفاف و حجاب نباید امنیتی شود و باید از مسیر فرهنگی پیش برویم.
این طرح دقیقا در همین راستا طراحی شده است.
ایشان همچنین یادآورشده است:
ستاد امر به معروف همیشه آماده شنیدن صدای دوستان و منتقدان است.
معتقدیم که نقد منصفانه میتواند به بهبود عملکرد ما کمک کند.
دراین زمینه چند نکته به ذهن محدود نگارنده رسید که با ایشان و ناقدان محترم در میان گذارم:
1_ اول اینکه منتقدان دلسوز توجه کنند اینکه نهادی از اجبارمردم به نوعی پوشش و ایجاد فضای امنیتی و انتظامی درمعابر عمومی برای زنان و دختران و دستگیری آنها دست برداشته و به اینجا رسیده که «اجبار و تحمیل» کار اشتباهی بوده و باید از راه گفتگو و اقناع و آگاهی بخشی کارکرد، خود به نوعی پیشرفت و اصلاح است و باید به آنها تبریک گفت و از آن استقبال کرد.
2_ این نهاد به هرحال عده زیادی کارمند و مأمور استخدام کرده و همه آنها معیشتشان به این کار بستگی دارد.
بنابراین باید به فکر آنها هم بود و برایشان کاری پیشنهاد کرد که بیکار نشوند که بیکاری هم خود مفسده انگیزاست.
3_ با طرح کلینیک هم میتوان گفتگو کرد و از جمله پرسید آیا کسانی که گمان میکردند با زور و اجبار میتوان یک امرفرهنگی را بر مردم تحمیل کرد، خود نیاز به کلینیک و آگاهی ندارند؟
درحالی که این شیوه سالها قبل توسط رضاشاه پهلوی انجام شد و نتیجه منفی داشت،
در قرآن واسلام هم چنین شیوهای درباره حجاب تجویز نشده و بزرگانی چون آیتالله جوادی آملی و آیتالله مکارم و… هم این مسئله را متذکرشده و فتوای داده بودند، با همه این مسائل، باز کسانی برآن اصرار میورزیدند، آیا برای اینان نباید کلینیکی دایرکرد و مشکلاتشان را بررسی و درمان کرد؟
4_ آیا کسانی که زن و دختر و ناموس مردم را بخاطربیرون بودن موی سر از زیر روسری روی زمین میکشیدند و بی آبرو می کردند یا مأمور مرد آنها را بغل کرده و به داخل ون هل میداد که تصاویرش هست، نیاز به کلینیک ندارند؟؟؟
بویژه آن که رفتار آنان چه بسا در واکنش بانوان معترض به حجاب اجباری نقش برجسته ای داشته است.
5_ آنان که میگفتند با دیدن موی سر زنان تحریک جنسی میشوند و دین و ایمانشان را از دست میدهند، آیا نیاز به رواندرمانی ندارند؟؟؟
با توجه به اینکه درآیه حجاب سوره نور، قبل از حجاب، به چشم چرانی اشاره کرده و گفته از خیره شدن به زنان پرهیزکنید.
به نظرمیآید اگر کلینیک برای این آقایان دایرمیشد، خود به خود مسئله حجاب از اهمیت میافتاد.
6_ آیا بهترنبود قبل از طرح کلینیک ترک بیحجابی، برای اختلاسگران و مفاسد مالی و رشوهخواری و رانتخواری کلینیک یا بیمارستان یا هرراه حل دیگری ارائه میکردند تا اعتماد ازدست رفتهی مردم را به درستی و امانتداری خود باز میگرداندند و سپس به کارفرهنگی میپرداختند؟
7_ به این هم فکر کنیم آیا به جای پیچیده کردن مسائل و هر روز طرحی نو درانداختن، بهترنیست به این نصیحت مرحوم سیدجمال الدین اسدآبادی عمل کنیم که دو قرن پیش گفت بزرگترین خدمت مسلمانان به اسلام این است که به دنیا اعلام کنند ما مسلمان نیستیم تا آنها خود اسلام را بشناسند و به آن روی آورند؟