احمدشاه درانی و برخورد او با امپراطوری‌های فارس و مغول بیژن عمرانی کارشناس تاریخ افغانستان

12 دسامبر 2019 - 21 آذر 1398

در هفته‌های اخیر نشر تریلر فیلم‌ پانی‌پت که موضوع آن هجوم احمدشاه درانی به هند است، واکنش‌های‌ گسترده را در افغانستان برانگیخت. احمدشاه درانی که به احمدشاه ابدالی نیز معروف است، بنیانگذار امپراتوری درانی که شامل سرزمین‌های افغانستان و پاکستان امروز می‌شود، است. از او به عنوان بنیانگذار افغانستان مدرن هم یاد می‌شود. در این مقاله بیژن عمرانی، کارشناس بریتانیایی تاریخ افغانستان که کتاب‌ها و پژوهش‌های زیاد روی افغانستان نوشته، نگاه اجمالی داشته به جایگاه احمدشاه درانی در تاریخ جهان.

بسیاری‌ها در افغانستان به احمدشاه درانی احترام می‌گذارند. او ‘بابای افغان – پدر ملت ‘ خوانده می‌شود. نماد شاهی او یک خوشه گندم بود که درویشی در سال ۱۷۴۷با آن خوشه او را تاج‌گذاری کرد.

این خوشه گندم پیوسته در پرچم و پول ملی افغانستان ظاهر شده است. کتب رسمی تاریخ‌ افغانستان او را بنیانگذار افغانستان مدرن و اولین پادشاه آن می‌دانند.

حتی برخی از مورخان غیر افغان هم در آثارشان این القاب احترام‌آمیز را به او داده‌اند. احمدشاه به ویژه مورد ستایش کارشناسان تاریخ استعمار بریتانیا قرار گرفته است. یکی از آنان سر اولاف کارو، گفت او یک “رهبر به دنیا آمده” است. سر الکساندر کانینگهام نوشت او یک “نابغه افغان ایده‌آل” بود.

از یک منظر، این‌ها داوری‌های معقولی هستند. احمدشاه درانی در واقع به دستاوردهای قابل توجه بسیاری دست یافت. او در حوالی سال‌ ۱۷۲۲ میلادی در هرات در دنیایی آشفته متولد شد.

سرزمین افغانستان و قبایل پشتون آن برای دو قرن توسط امپراتوری‌های همسایه اداره می‌شدند: امپراتوری پارس صفوی در غرب و امپراتوری مغولی هند در شرق.

هنگامی که احمد شاه به دنیا آمد، این امپراتوری‌ها رو به زوال گذاشتند و پشتون‌های اطراف قندهار و هرات تلاش می‌کردند جدا و مستقل باشند.

نام احمدشاه در جوانی به عنوان فرمانده نیروی نبرد نخبه پشتون که از ۶ هزار مرد جنگی تشکیل یافته بود و به نفع نادر شاه افشار جنگیده بود، پرآوازه شد.

نادر شاه افشار، جنگ سالار از ایل افشار بود که تاج و تخت پارس را به دست گرفته بود.

آغاز نمایش فیلم جنجالی پانی‌پت؛ آیا دلخوری افغان‌ها بجاست؟
سانجی دات در نقش احمدشاه درانی در فیلم 'پانی‌پت'
سفر به قندهار؛ 'شهر را متفاوت از روایت دو دهه پیش مخملباف یافتم'

هنگامی که نادرشاه در سال ۱۷۴۷ کشته شد، احمد شاه از این فرصت استفاده کرد تا پایگاه قدرت خود را بسازد. او الماس کوه نور را از اردوگاه پارس تصاحب کرد و به سمت قندهار به راه افتاد.

کمی پس از رسیدن، از خوش اقبالی، راه کاروانی را بست که حامل گنج بود. این کاروان درآمد سالیانه منطقه سند را حمل می‌کرد که بالغ بر ۲۰ میلیون روپیه بود.

فیلم پانی‌پت که به تازگی در سینماها اکران شده، نگرانی‌هایی را در میان افغان‌ها به وجود آورده که ممکن چهره‌های نامناسبی از احمدشاه درانی ارائه کند

احمدشاه به کمک تجربه نظامی، ارتش کوچک و ثروتی که به دست آورده بود، توانست سایر روسای قبایل پشتون را متقاعد کند که حاکمیت او بر منطقه تازه مستقل شده پشتون‌نشین را بپذیرند. او فقط ۲۵ سال داشت.

موضع احمدشاه ضعیف بود. پادشاهی جدید وی فقط مناطق قندهار، هلمند و فراه را در بر می‌گرفت. با وجود کاروان گنجی که در اختیار گرفته بود، کمبود پول داشت.

او سران سایر پشتون‌ها را ترغیب کرد از او حمایت کنند و قول داد قبایل آن‌ها مجبور به پرداخت مالیات نخواهند شد. همچنین تصور قرار گرفتن در زیر دست پادشاه قدرتمند مغول یا پارس، سران پشتون‌ را ناراحت می‌کرد.

احمدشاه برای حل کمبود بودجه و کمک به نگه داشتن سایر روسای پشتون در کنار خود، یک کارزار نظامی را برای تسخیر سرزمین‌های ثروتمند شمال هند و همچنین قلمرو پارس و آسیای میانه آغاز کرد.

مبارزات احمدشاه در هند از ۱۷۴۸ تا ۱۷۶۶ به طول انجامید. وی به تعدادی از شهرها از جمله لاهور و امریتسار حمله کرد. او همچنین دهلی را مجبور به تسلیم کرد.

نبردهای بسیاری علیه قدرت‌های مختلف هند از جمله مغول‌ها، سیک‌ها و ماراتا‌ها انجام داد.

نبرد او علیه ماراتا‌ها در پانی‌پت در سال ۱۷۶۱ بیشتر شناخته شده است. در آن نبرد بیش از ۷۰ هزار سرباز جان باختند و قدرت نظامی ماراتاها، که در آن زمان برابر مغول‌ها بود، شکسته شد. به این صورت احمدشاه موفق شد افغانستان را به یک امپراتوری بزرگ تبدیل کند.

غیر افغان‌ها به ویژه در هند احتمالاً به خاطر حملاتی که احمدشاه در هند به راه انداخت، نگاه خصمانه‌تری نسبت او دارند.

او بدون تردید مسئول بسیاری از اقدامات ظالمانه و وحشیانه در طول این مبارزات بود. به عنوان مثال، پس از نبرد پانی‌پت سربازان احمد شاه حدود ۴۰ هزار زندانی و نیز مردان بالای ۱۴ سال را سر بریدند. زنان و کودکان این شهر به بردگی گرفته شدند.

وقتی او برای اولین بار شهرهای لاهور و سرهند و همچنین شهرهای سبزوار و فردوس را در سال ۱۷۴۸ تصرف کرد دست به چنین کاری زد.

در تاریخ سیک‌ها، احمد شاه به ویژه به خاطر یک واقعه در سال ۱۷۶۲ که “کشتار بزرگ” نامیده می‌شود، شهرت دارد. او در آنجا دستور قتل کاروان بزرگی از خانواده‌های غیرنظامی را در نزدیکی امریتسار صادر کرد.

در این قتل عام بین ده تا سی هزار نفر کشته شدند. احمد شاه امریتسار شهر مقدس سیک را به تصرف خود درآورد، معبد طلایی را ویران کرد، اجساد مردگان و گاوهای کشته شده را به دریاچه مقدس آن انداخت و بسیاری معابد را ویران کرد.

در واقع، احمد شاه نیز برای حمله به هند یک انگیزه مذهبی داشت. شاه ولی‌الله روحانی مسلمان در هند، (که بعداً از جنبش افراطی دیوبندی الهام گرفت) خواستار حمله احمدشاه شد تا جلوی فرمانروایی هندوها و سیک‌ها بر مسلمانان هند را بگیرد. این خواست شاه ولی الله باعث شد که افغان‌ها علیه هند اعلام “جهاد” کنند.

هنگامی که احمد شاه دهلی را در سال ۱۷۵۷ فتح کرد، سیاست سنتی مغول‌‎ها مبتنی بر تحمل مذهبی را متوقف کرد. غیرمسلمانان دیگر اجازه پوشیدن “لباس مسلمانان” از جمله عمامه نداشتند و هندوها باید برای شناخته شدن، یک علامه (تیکه) روی پیشانی خود می‌داشتند.

این اعمال، احمدشاه را در نظر برخی از مورخان مدرن به یک چهره جنجالی تبدیل کرده است.

علی‌رغم کوشش‌ها و جنگ‌های فراوان، احمد شاه نتوانست بسیاری از سرزمین‌های زیر سلطه خود در هند را نگه دارد. با مرگ وی در سال ۱۷۷۲ افغان‌ها پنجاب را از دست دادند و فقط توانستند کشمیر، مولتان و پیشاور را نگه دارند.

علاوه بر این، احمدشاه در ایجاد تاسیسات ماندگار دولتی موفقیت زیادی نداشت. نتیجه این بود که تا دهه ۱۸۲۰ امپراطوری او شکسته شد. کشمیر و پیشاور برای همیشه از دست رفت و جانشینان او به سختی توانستند در قرن ۱۹ افغانستان را متحد سازند.

حملات وی به هند یک نتیجه ناخواسته جدی نیز داشت. تضعیف مغول‌ها از سوی احمدشاه سرانجام زمینه سلطه یافتن غیرمسلمانان بر هند توسط انگلیس‌ها و سیک‌ها را فراهم کرد.

بدون شک احمدشاه شخصیتی پیچیده بود. او علی‌رغم ماهیت جنگ طلبانه‌اش، شعر عاشقانه فارسی و پشتو نیز ‌می‌نوشت. او همچنین در ۱۰ سال آخر عمر خود به طرز وحشتناکی از ناحیه زخم بوته ای به بینی خود رنج برد، که آن را با یک پروتز آغشته به الماس پنهان کرد.

هنگام ارزیابی زندگی و رفتار وی، مهم است که به یاد داشته باشیم که بسیاری دیگر از رهبران آسیای میانه نیز در این دوره از وحشیگری شدید برای تأمین قدرت خود استفاده کردند. در واقع، از بعضی جهات، احمدشاه تصویر آینه یک فاتح دیگر هند است: اولین امپراتور مغول، بابر. هر دو برای تضمین فتوحات خود از خشونت و ریزش استفاده می کردند، اما هر دو شاعر برجسته زمان خود هم بودند.
موضوعات مرتبط