سه شنبه دوم و چهارشنبه سوم اوت، نانسی پِلوُسی، رئیس مجلسِ نمایندگان آمریکا، در سفری دو روزه به تایوان و دیدار با رئیس جمهور آن کشور، خشم رهبران چین را برانگیخت چنان که به نشانۀ اعتراض روابط خود را با آمریکا به حداقل رساندند
سه شنبه دوم و چهارشنبه سوم اوت، نانسی پِلوُسی، رئیس مجلسِ نمایندگان آمریکا، در سفری دو روزه به تایوان و دیدار با رئیس جمهور آن کشور، خشم رهبران چین را برانگیخت چنان که به نشانۀ اعتراض روابط خود را با آمریکا به حداقل رساندند
سه شنبه دوم و چهارشنبه سوم اوت، نانسی پِلوُسی، رئیس مجلسِ نمایندگان آمریکا، در سفری دو روزه به تایوان و دیدار با رئیس جمهور آن کشور، خشم رهبران چین را برانگیخت چنان که به نشانۀ اعتراض روابط خود را با آمریکا به حداقل رساندند و در آسمان و آبهای پیرامون جزیرۀ تایوان دست به رزمایش گستردۀ نظامی زدند که چندین روز به طول انجامید. گفته میشود پس از سفر نانسی پِلوُسی نیروهای نظامی چین عملاً تایوان را به محاصرۀ خود درآوردند.
رهبران چین پس از انتخاب خانم «تْسای اینگ وِن» به ریاست جمهوری تایوان در ماه مه ۲۰۱۶ کوشیدند این کشور کوچک و جمعیت ۲۳ میلیونی آن را بیش از پیش در تنگنا قرار دهند. خانم «تْسای اینگ وِن» در ژانویۀ ۲۰۲۰ برای دومین بار به ریاست جمهوری تایوان انتخاب شد. او عضو حزبی است استقلال طلب به نام «حزب دموکرات ترقیخواه » و از همین رو رهبران چین حضور او را در مقام رئیس جمهور تایوان برنمیتابند.
چین و تایوان در پایان جنگ داخلی چین که از ۱۹۲۷ تا ۱۹۴۹ به طول انجامید، از هم جدا شدند. در آن جنگ نیروهای دولتیِ ملیگرا به رهبری «چیانگ کایشِک» و نیروهای حزب کمونیست به رهبری «مائوتسه تونگ» باهم میجنگیدند. سرانجام کمونیستها پیروز شدند و در سال ۱۹۴۹ جمهوری خلق چین را بنیان گذاشتند. چیانگ کانشِک و آنچه از حزب ملیگرای او به نام «کئوُمینتانگ» باقی مانده بود به تایوان گریختند و در آنجا «جمهوری چین» را اعلام کردند.
امروز هر یک از این دو جمهوری خاک دیگری را از آن خود میداند. جمهوری خلق چین در پی الحاق جزیرۀ تایوان به خاک خود است و جمهوری چین نیز چین قارهای را بخش جدا شده از خاک خود میداند. رهبران جمهوری خلق چین که بر چین قارهای فرمان میرانند، اختیار جزیرۀ تایوان را در دست ندارند اما میخواهند از راه مسالمت آمیز و فشار بر جامعۀ بینالمللی بر آن سرزمین دست یابند.
این وضع نتیجۀ «پارادوکس» یا ناسازهای است پدید آمده از «اصل چین واحد» که جمهوری خلق چین آن را به صورت یک اصل بی چون و چرا به جهانیان اعلام کرده است. برپایۀ این اصل که شالودۀ سیاستی راهبردی است، «جمهوری خلق چین» یگانه و تجزیهناپذیر است. بنابراین، جمهوری خلق چین با کشورهایی که از این اصل پیروی نمیکنند روابط دیپلماتیک و تجاری برقرار نمیکند، به ویژه با کشورهایی که تایوان را به رسمیت میشناسند. در نتیجه، کشورهای جهان ناگزیرند از دو جمهوریِ چین یکی را انتخاب کنند.
سازمان ملل متحد در سال ۱۹۷۱ با تصویب قطعنامهای تایوان را اخراج و کرسی چین را به پکن واگذار کرد. از سال ۱۹۵۰ کرسیِ چین در سازمان ملل به تایوان اختصاص داشت. البته در ۱۹۷۱ قطعنامۀ اخراج تایوان و واگذاری کرسیِ چین به پکن با ۷۶ رأی موافق، ۳۵ رأی مخالف و ۱۷ رأی ممتنع به تصویب رسید.
امروز از ۱۹۳ کشور عضو سازمان ملل تنها ۱۳ کشور تایوان را به رسمیت میشناسند. با این حال، آن کشور با ۵۸ کشور جهان از جمله فرانسه و ایالات متحد آمریکا روابط دولتی غیر دیپلماتیک و غیر رسمی دارد. از ۵۰ کشور مستقل یا وابستۀ قارۀ اروپا دست کم ۴۷ کشور در جزیرۀ تایوان دفاتر اقتصادی، تجاری و فرهنگی دارند.
اگرچه جمهوری خلق چین میکوشد جزیرۀ تایوان را هرچه بیشتر منزوی کند، اما کشورهای غربی دست کم از نظر اقتصادی پشتیبان آن جزیره هستند. برای مثال، چندی پیش در ایالات متحد آمریکا قانونی زیر عنوان «ابتکار بینالمللی برای حفاظت و تقویت متحدان تایوان» به تصویب رسید، یا فرانسه در ۲۰۲۰ دومین دفتر نمایندگی تایوان را افتتاح کرد که به نوعی کنسولگری غیررسمی آن کشور در فرانسه است.
ابتکارهایی از این دست به تایوان امکان میدهد تا به مبادلات بینالمللیاش ادامه دهد. جالب اینکه خود جمهوری خلق چین با تایوان روابط اقتصادی دارد و بزرگترین شریک تجاری آن کشور است. در سال ۲۰۲۱ مبادلات تجاری دو چین ۲۶ درصد افزایش پیدا کرد و به ۳۲۸ میلیارد دلار رسید.
و اما تهدیدهای نظامی چین را چگونه میتوان توضیح داد؟ به عقیدۀ بسیاری از کارشناسان، اشغال نظامی تایوان به دلیل موقعیت جغرافیایی و استراتژیکش کار سادهای نیست. گرداگرد آن جزیره را در حدود ۱۶۶ جزیرۀ کوچک فرا گرفتهاند. تایوان در میانۀ «چهارگان» یعنی چهار کشور درگیر در «گفت و گوهای چهارجانبه برای امنیت» قرار گرفته است که عبارتند از ایالات متحد آمریکا، ژاپن، استرالیا و هند.
از سوی دیگر، دو کشور از چهار کشور عضوِ این «چهارگان» یعنی آمریکا و ژاپن به عمد مفهوم ناروشنی را زیر عنوانِ «ابهام راهبردی» بر زبانها انداختهاند که گویا به پایداری وضع موجود کمک میکند. «ابهام راهبردی» به این معناست که در صورت حملۀ نظامی جمهوری خلق چین به تایوان، واکنش ژاپن و آمریکا پیشبینی ناپذیر است.
وانگهی، تایوان، چنان که گفتیم، یکی از بزرگترین شرکای اقتصادی جمهوری خلق چین است. کارشناسان معتقدند که تسلط تایوان بر بازار «نیمه هادیها» جمهوری خلق چین را از ماجراجویی نظامی برضد آن باز میدارد. نیمه هادی ها اصلیترین عنصر سازندۀ وسایل و دستگاههای الکترونیکی اند. بنابراین، جمهوری خلق چین اقتصاد عظیم خود را با حملۀ نظامی به تایوان به خطر نمیاندازد.
کوتاه سخن اینکه، کارشناسان معتقدند که رزمایش گستردۀ نظامی جمهوری خلق چین در آبهای پیرامون تایوان که در چند روز گذشته تا ۲۰ کیلومتری مرزهای آن کشور رسید، «اعمال فشار نظامی» است ولی اعلان جنگ به تایوان نیست.