خانه / مقالات / .قدرت روحانیت: فرهاد قنبری/

.قدرت روحانیت: فرهاد قنبری/

در سال‌های اخیر بارها و بارها تصاویر و ویدئوهایی با مضمون توهین و حمله به روحانیون در شهرهای مختلف کشور مشاهده شده است…

در یک مورد هم دو سال پیش فردی در همدان روحانی نسبتا جوانی را در خیابان به جرم طلبه بودن به قتل رساند.

این شکل و صورت از حمله به روحانیون و نفرت بخشی از جامعه از آنها، محصول یکی دو دهه اخیر است و تاریخ نشان می‌دهد روحانیون نه تنها هیچگاه مورد نفرت عمومی نبودند، بلکه از اقشار مورد احترام مردم به شمار می‌رفتند.

در روزگاری نه چندان دور «روحانیت» قدرت سیاسی و اقتصادی چندانی نداشت، اما بر اذهان و قلب‌های بخش عظیمی از توده‌ها حکومت می‌کرد.

در جنبش تنباکو حکم یک خطی (بسم‌الله الرحمن الرحیم، الیوم استعمال تنباکو و توتون بِأَیِ نحوٍ کان در حکم محاربه با امام زمان علیه‌السلام است. حرره الاقل محمدحسن الحسینی.) از سوی یکی از مراجع شیعه کافی بود تا صدها هزار نفر قلیان‌های خود را بشکنند و مصرف توتون و تنباکو را برخود حرام بدانند. حکمی که قلمرو اجرا آن تا اندرونی شاه قاجار گسترده بود…

مردم در گذشته‌ای نه چندان دور گوش به فرمان روحانیت بودند و با کوچکترین بی‌احترامی به روحانیت کفن پوشیده و به خیابان می‌آمدند.(مهاجرت روحانیون از تهران در جنبش مشروطه یا حادثه سی تیر سال ۱۳۳۱ یا پانزده خرداد سال ۴۲)

در این میان حکومت‌ها هم از قدرت روحانیت آگاه بوده و سعی می‌کردند به هر طریقی که شده، رضایت خاطر آنها را جلب نمایند. آنها به‌خوبی می‌دانستند که در صورت نارضایتی روحانیون با مشکلات عدیده‌ای مواجه خواهند بود.

اما شرایط امروز «روحانیت» کاملا متفاوت است؛

روحانیون امروز اغلب پست‌های سیاسی و حساس کشور را در اختیار دارند، در همه مراکز نظامی، دانشگاهی، آموزشی، فرهنگی و… نمایندگانی از آنها حضور دائم و فعال دارند. از کمیته اخلاق فدراسیون فوتبال تا مدارس و ارتش و بانک و رسانه و سازمان اطلاعات و دور افتاده‌ترین روستاها و معادنی که صدها متر در زیر زمین قرار دارد، نمایندگانی از روحانیت حضور دارند و به‌عنوان عنصر تصمیم‌گیر مشغول به فعالیت هستند.

روحانیون امروزه نماینده اصلی ایدئولوژی حاکم شناخته می‌شود و مردم همه چیز را از چشم آنها می‌بینند. امروز در گرانی و فساد و اختلاس و هر بزه اجتماعی، روحانیت در صف اول اتهام و بازخواست مردم قرار دارند.

روحانیت امروز قدرت زیادی را به دست آورده است، اما جنس قدرت امروز آنها با جنس قدرت چندین دهه قبل متفاوت است…

روحانیون امروز به همان میزان که در کسب قدرت سیاسی موفق بوده است، قدرت معنوی و حکومت خود بر اذهان بخش عظیمی از جامعه را از دست داده است، جامعه‌ای که زمانی با فتوای یک خطی جنبش اجتماعی عظیمی را بر پا می‌کرد، امروزه نسبت به هشدارها و فتواها بسیار بی‌توجه است.

روحانیون طی این سال‌ها قدرت سیاسی را که هیچگاه در تاریخ این سرزمین نداشتند را به دست آورند اما در عوض آن بخش بزرگی از آن قدرت معنوی و احترامی را که در طول قرن‌ها در اختیارشان بود را از دست دادند…

.