خانه / مقالات / امتدادِ جنگ اوکراین و ختمِ رویاهای روسیه :طوس طهماسبی

امتدادِ جنگ اوکراین و ختمِ رویاهای روسیه :طوس طهماسبی

.
چرا معتقدم که اگر جنگ اوکراین یک تا دو سال دیگر با شدت متوسط ادامه یابد، حتی اگر اوکراینی‌ها نتوانند تمام سرزمین‌های خود را آزاد کنند، دیگر چیزی به نام «ارتش بزرگ روسیه» یا روسیه به‌عنوان یک «قدرت جهانی» وجود نخواهد داشت؟

مانور زاپادِ ۸۱ ارتش شوروی در آغاز دهه ۸۰ میلادی بزرگترین رزمایش یک نیروی زمینی در تاریخ بود که مربوط به دورانِ اوج قدرت نظامیِ شوروی، کمی پیش از آغاز روند اضمحلال آن. در آن زمان، شوروی ۵۰ تا ۶۰هزار تانک عملیاتی در اختیار داشت. پس از فروپاشی شوروی، روسیه بیش از ۳ تا ۵هزار تانک را نتوانست در خدمت نگه دارد. شوروی ۱۳هزار هواپیمای جنگی در اختیار داشت، حال آنکه هواپیماهای رزمی روسیه به یک‌هزار فروند هم نمی‌رسد.

اما آیا ارتش روسیه که همواره بر کَمّیّت متکی بوده، توانست که در مقابل چنین کاهشِ قدرت تکان‌دهنده‌ای، دکترین و فونداسیونِ نظامیِ جدیدی بر پایۀ کیفیت و فن‌آوریِ نظامی هوشمند بنا کند؟ به هیچ وجه…!

سطح فن‌آوری ارتش روسیه امروز تفاوت ناچیزی با ارتش شوروی ۳۳ سال پیش دارد. شکست‌های خردکنندۀ آنها در اوکراین، ریشه در همین واقعیت دارد.

شوروی کمونیستی ساختارِ صنعتیِ عظیمی به‌وجود آورد که بر پایۀ «منطق اقتصادی»، مفهوم «بازدهی» و «تناسب با کشش بازارها» بنا نشده‌بود. این ساختار زیان‌ده، به‌تدریج به‌معنای دقیق کلمه گندید و مضمحل شد. یلستین و پوتین ناچار شدند آن را تقریبا به تمامی تعطیل کنند.

روسیه برخلاف شوروی، یک «قدرت صنعتی» نبود و به یک «صادر کنندۀ مواد خام» تبدیل شد. روسیه با اختلاف، غنی‌ترین کشور جهان از لحاظ «منابع زیرزمینی» است، اما امروز در رده‌بندی اقتصاد جهانی، جایگاه یازدهم را  به‌خود اختصاص داده‌است، در حالی که شوروی پس از پیروزی در جنگ جهانی دوم، اقتصاد دوم جهان بود.

روسیه با یک دولت فاسد و مافیایی، به‌هیچ‌وجه قادر نشده تا اقتصاد و تکنولوژی خود را بر پایه‌ای جدید بنا کند.

روسیه در پارامترهای بنیادینِ توسعه و قدرت، تنها یک پیکرِ بدقواره، نیمه‌نصفه و زوار دررفته از دوران شوروی است. به همین سبب است که روسیه، قادر نشده در این سال‌ها، سلاح‌های واقعا جدیدی در اختیار نیروهای مسلح قرار دهد. به همین سبب است که سلاح‌های جدیدی نظیر سوخو پاکفا و تانکِ آرماتا، با این که ظاهرا تکمیل شده‌اند، اما عملا وجود ندارند؛ چرا که بنیۀ اقتصادی و تکنولوژیِ لازم برای تکمیل آنها وجود ندارد. هند که شریک برنامۀ جنگندۀ نسل پنجم پاکفا بود، دریافت که این پروژه پوچ و توخالی است و کناره‌گیری خود را اعلام کرد.

پوتین در طول بیش از ۱۰ سال دورۀ رونق ناشی از قیمت بالای نفت و گاز، توانست چند طرح نیمه‌کاره‌مانده از دوران شوروی را تکمیل کرده و در اختیار ارتش روسیه بگذارد. جنگنده‌های سوخو 30، 34 و 35، و نیز تانک‌های T90 شامل طرح قدیم و جدید در این دسته قرار می‌گیرند. بدین‌ترتیب، ۳۸۰ جنگندۀ جدید و حدود ۴۵۰ تانک جدید در اختیار ارتش روسیه قرار گرفت. امروز حدود ۶۰ فروند از این هواپیماهای جدید از بین رفته‌اند و رقمی که در مقابل تولید شده، حدود ۱/۸ تلفات است.

در مورد نیروی زمینی، وضعیت بارها و بارها بدتر است. روس‌ها نزدیک به ۵هزار تانک و بیشترِ خدمه زرهی زبدۀ خود را از دست داده‌اند. بیش از نیمی از تانک‌های جدیدِ کم‌تعداد از میان رفته‌اند. تولید نظامی روس‌ها تا اینجا، بسیار کم‌تر از تلفات بوده و به همین سبب، ناچار شده‌اند تانک‌های قدیمی تولیدیِ ۵۰ تا ۷۰ سال پیش را از انبارها و از حالت ذخیره بیرون بیاورند.

بررسی‌ها نشان داده با روند تولید و تلفات فعلی، روس‌ها یک‌سال دیگر تقریبا تانکی در میدان نبرد ندارند. از سوی دیگر، هر چه آنها به‌سوی تولید بیشتر جنگ‌افزارهای سنگین بروند، فشار بر اقتصاد غیرنظامی روسیه بیشتر شده و زمینه برای «فروپاش اقتصادی دومِ» امپراتوری مسکو فراهم‌تر می‌گردد.

تلفات در زمینۀ نفربرها، توپ‌های خودرانش و سیستم‌های پدافندِ موشکی زمین به هوا هم بسیار زیاد بوده‌است و در مجموع، رقمی حدود ۵هزار دستگاه را شامل می‌شود.

روس‌ها مشکل دیگری نیز دارند، آنها در زمینۀ فن‌آوری نظامیِ پیچیدۀ الکترونیک، خودکفا نیستند و در دو دهۀ اخیر، در این زمینه وابسته به قدرت‌های غربی، به‌خصوص فرانسه، بوده‌اند.

تحریم‌هایی که پس از اشغال کریمه، یعنی ۱۰ سال قبل اعمال شد، ارتش روسیه را دچارِ مشکلات جدی کرد. علت اینکه چرا روس‌ها نتوانستند برتری هوایی بر فراز اوکراین را بدست گیرند و نیروی هوایی کوچک اوکراین را نابود کنند، مربوط به همین عقب‌ماندگی در زمینه دانشِ پیشرفتۀ الکترونیک است.
زوال ماشین جنگی روسیه