خانه / مقالات / لطفا فوتبال را لجنزار نکنید …: ستاره . پژوهشگر مطالعات اجتماعی

لطفا فوتبال را لجنزار نکنید …: ستاره . پژوهشگر مطالعات اجتماعی

فوتبال، یکی از پرطرفدارترین رشته‌های ورزشی در اکثر جوامع بشری محسوب می‌شود. امروزه جامعه شناسان، فوتبال را یک پدیده اجتماعی می دانند. این پدیده توانسته گروهای مختلف سنی را در ایران، بدون در نظر گرفتن تفاوت جنسی به خود مجذوب نماید. اما متاسفانه این پدیده در ایران مورد سوء استفاده برخی جریان های غیرورزشی و صرفا سیاسی قرار گرفته و می گیرد.

فوتبال ایران با هواداران بیشمارش، که در آرزوی فرهنگی واقعی همانند اروپایی ها هستند، همچنان در حسرت افکاری مثبت و به دور از حاشیه در فوتبال هستند. هوادارانی که به دلیل خشونت طلبی مستمر و رو به افزایش می بایست با چندین و چند نیروی نظامی و انتظامی کنترل شوند تا از بروز فاجعه انسانی جلوگیری شود!

علاوه بر آن، خشونت و طبع نامهربان و بعضا غیرانسانی بازیکنان در زمین مسابقه نشان از لزوم نیاز به روانشناس ماهر در تیم ها دارد که بتواند رفتار آن ها را کنترل و درمان نماید، در غیراینصورت مشخص نیست در روزهای آتی چه افتضاحی بر ورزش ایران سایه افکند.

در ابعاد دیگر، می توان به حضور عوامل حکومتی و غیرورزشی، مانند مدیران کانون هوادارن پرسپولیس و استقلال در بطن این دو تیم پرطرفدار و سایر باشگاه ها اشاره کرد.

جایی که عباس‌اسماعیل بیگی، از مدافعان حرم ساختگی و با سابقه حکومتی به عنوان مشوق تیم ملی در جام جهانی 2018 روسیه انتخاب و اعزام می شود تا در آنجا نیز اهداف شوم خود را دنبال کند و یا سیفعلی سرابی؛ که در ازای دریافت حق السکوت های مستمر، فسادهای مالی فتح الله زاده را انکار و به صورت سفارشی بر طبل تشویق این مدیرنمای دزدصفت در وزشگاه ها می کوبید و یا افشار لفظی که، کم از خاطرات خود در نشست و برخاست‌ها با سران نظام حرف نزده، از عوامل نشر شعارهای ضدقومیتی هستند و در ازای حق الزحمه قابل توجه اقدام به این گونه اعمال ضد ورزشی می‌کنند.

این‌ها وظیفه دارند در پوشش مشوقین تیم های محبوب، اهداف شومی که برای آن ها تعریف می شود را دنبال کنند و در ازای آن حق الزحمه دریافت کنند. همین سرنخ را که دنبال کنیم، به اشخاص دیگر و مدیران کانون هواداران سایر باشگاه ها در رشته های مختلف بر می خوریم و به اطلاعات جالبی دست می یابیم.

نمونه دیگر، حضور شخصی است با نام مستعار موسی سلامت! که سال هاست با حضور در تمرینات پرسپولیس، خود را هوادار 2 آتشه این تیم معرفی کرده! و با هماهنگی رسانه های حکومتی، در همین پوشش به شهرت رسیده و از امکانات و تسهیلات متنوع مادی و معنوی بهره مند شده و اخیرا نیز با استفاده از همین نفوذ نسبت به افزایش درصد جانبازی – بخوانید معلولیت – و باالتبع افزایش حقوقش اقدام نموده است!

شخصی که هیچ توجیه قانونی و عرفی برای قرار گرفتنش در کنار نیمکت تیم پرسپولیس وجود ندارد، اما به دلیل همان نفوذی که عرض شد، بدون دردسر، کنار نیمکت تیم جاخوش می‌کند! البته اخیرا به دلیل فساد مالی که این روزها در ایران نقل محافل شده و هر لحظه از چندین رانت و اختلاس رونمایی می شود، جهت جلوگیری از تشکیل جو ضدحکومتی، با درخواست حراست سازمان لیگ، مجوز نزدیک‌نشینی‌اش به نیمکت باطل و حتی ممنوع التصویر نیز شده است.

این ها کسانی هستند که اگر به اصطلاح شهید می شدند، به یک نحو پول نفت را می بلعیدند و حالا که زنده ولی ناقصند، به طرز دیگری در امور غیرمرتبط نفوذ کرده و منافع مالی خود را دنبال می کنند! قطعا عکس انداختن‌های مستمر با تصویر دیگرکشته شده‌های جنگ و استوری گذاشتن‌های مستمر هم منافع ویژه ای دارد که در شرح وظایف این باصطلاح ورزشدوست! گنجیده است!

سوءاستفاده از فضای ورزش و آلوده‌کردن آن به همین سادگی امکانپذیر است. همین اشخاص و امثال این‌ها، با وارد شدن به عرصه ورزش نیز، آن را به ویروس فساد و رانت و غارت منابع آلوده می کنند.

این انتصاب‌های رابطه‌ای با حضور افراد غیروزشی و سوءاستفاده‌چی، روز به روز در همه رشته‌ها و همه سطوح در حال افزایش است و با این روند، قطعا آینده تاریکی در انتظار ورزش ایران و ورزشکارانش است.

شایان ذکر است، پیشینه آلوده‌کردن فضای ورزشی به خزعبلات و اراجیف، در زمینه‌های دیگر نیز سابقه ظهور و بروز دارد، آنجایی که کم نیستند ورزشکارنماهایی که با فشار دستگاه های حکومتی، در ابراز شادی پس از گل، یا پیروزی در میدان مسابقه و یا کسب مقام، از متن و اذکار مذهبی و یا عکس تروریست‌های وطنی استفاده می‌کنند، که نشان از فقر شدید فرهنگی ورزش ایران، از وزارت ورزش گرفته تا باشگاه و مدیران و ورزشکاران در رشته ها و سطوح مختلف دارد.

از منظر جامعه شناسی، این اقدام ها، روش ها، منش ها، برخوردها و رفتارها بی هیچ شباهتی به فضای ورزش، فقط و فقط در حال تبدیل کردن رشته محبوب فوتبال به لجنزاری متعفن است …