خانه / اعتراضات مردمي / غارتگری مدرن در ایران با موسسات مالی و چاره کار

غارتگری مدرن در ایران با موسسات مالی و چاره کار

موسسه کاسپین

مؤسساتی با تابلوهای رنگارنگ و ساختمانهایی شیک و با تبلیغاتی سرسام‌آور اما بدون مجوز و چ‍پاولگر! این مؤسسات به چه کسانی وابسته هستند؟  ابتدا به این شعارها حرفهای مردم غارت شده در تظاهراتهای مختلف توجه کنید:

– تظاهرات غارت شدگان کاسپین در مقابل بانک مرکزی ۷ اسفند ۹۵: ”مرگ بر سیف مرگ بر سیف (با ریتم مرگ بر شاه)، ای سیف خائن آواره کردی، تو این مردم رو بیچاره کردی بردی تو مال این مردم الله اکبر مرگ بر سیف مرگ بر سیف”

تظاهرات غارت شدگان میزان: ”بیا پایین دزد بیا پایین، تهران سعادت آباد پول مردمو بردن”، ”مرگ بر میزان مرگ بر میزان ”

این فریاد مردمی است که همه‌دار و ندارشان به اسم مؤسسات مالی و به پشتیبانی بانک مرکزی غارت شده است

فهرستی از اعتراضات این مالباختگان گستردگی این غارت را نشان می‌دهد:

تجمع اعتراضی شبانه روزی غارت شدگان مؤسسه کاسپین در سعادت آباد تهران، ۳۰اسفندماه ۹۵همزمان با حلول سال ۱۳۹۶ مالباختگان کاسپین بنری که در آن هفت سینی از چپاول اموالشان از سوی این مؤسسه را نشان می‌داد به نمایش گذاشتند.

۱۹فروردین۹۶ جمعی از غارت‌شدگان مؤسسه کاسپین برای چندمین‌بار مقابل ساختمان بانک مرکزی تجمع اعتراضی برگزار کردند.

یکشنبه ۲۰ فروردین۹۶ عده زیادی از غارت شدگان مؤسسه کاسپین در مقابل درب ورودی وزارت اقتصاد و دارایی تجمع اعتراضی برگزار کردند. غارت شدگان پروژه مسکونی آریانا روز یکشنبه ۲۰فروردین ۹۶ در اعتراض به غارت پولهایشان دست به اعتراض زدند. واقعیت این است که تعداد این مؤسسات مالی عمق فاجعه را بیشتر نشان می‌دهد. به گفته حمیدرضا تهرانفر، معاون سابق نظارت بانک مرکزی، در کشور حدود ۷ هزار مؤسسه مالی و صندوق قرض الحسنه غیرمجاز فعالیت دارند. در این میان و به گفته تهرانفر مؤسسه مالی ثامن‌الحجج و میزان مجوز ندارند، از اول هم نداشتند، در نهایت هم مؤسسه ثامن‌الحجج در دی ماه امسال تمامی ۴۷۰ واحد خودش را تعطیل کرد و مال و اموال هزاران نفر را بالاکشید. (سایت بانک مردم ۲۸آذر ۱۳۹۵)

میزان یکی دیگر از مؤسساتی است که‌دار وندار یک میلیون نفر را بالا کشید، در حالی‌که این مؤسسه از اول هم مجوز نداشت و بعد هم اعلام ورشکستگی کرد و زندگی یک میلیون ایرانی را نابود کرد.

یک پیرمرد غارت شده مؤسسه موسوم به ثامن‌الحجج مقابل مجلس در روز ۱اسفند ۹۵ گفت: ”من اینجا ماندم سران مملکت چرا ساکت موندند این پول ما رو خوردند چرا من این رو میخوام من بیسواد باید جواب من رو بدهند این قوه قضاییه چه جوری من رو زیر سؤال باید ببره؟ هان؟ هان؟ اینها دشمن این مملکت اند اینها دشمن این مملکت اند، من پولم رو میخوام دستهای من رو باید دست‌بند بزنند؟ هان… لعنت خدا به اینها اینها دشمن این مملکت اند خون مملکت رو ریختند آقا من پولم رو میخوام جرمه؟. خدا ازشون نگذره اینها دشمن خدا و پیغمبرند اینها امام حسین رو نمی‌شناسند“. سوالی که این‌جا مطرح می‌شود این است که پیشینه این مؤسسات مالی چیست و از کی شروع به ورشکستگی کردند؟

بنیان این موسسات به تاسیس سازمانی به نام سازمان اقتصاد اسلامی، بر میگردد، اما به‌طور عمده مؤسسات مالی و تأسیس آنها به اوایل دهه ۷۰ بر می‌گردد که پاسداران از طریق چنگ‌اندازی به شرکتها و مؤسسات مختلف و همچنین راه‌اندازی مؤسسات اعتباری، دست به کار شدند. در دهه ۸۰ دست اندازی سپاه شتاب بیشتری گرفت، اما با افزایش درآمدهای نفتی، و زیر پوش این درآمدها، فساد و غارتگری سپاه پاسداران پوشانده می‌شد. زمانی غارتگری این طور بود که دزدها سر گردنه کمین می‌گذاشتند تا هر کاروانی که رد می‌شود غارت کنند، اما در شکل مدرنش اینها با مؤسسات شیک و مدرن اقدام به چپاول اموال مردم می‌کنند. از جمله مؤسسه مالی و اعتباری ثامن‌الحجج توسط پاسدار ابوالفضل میرعلی، داماد امام جمعه سبزوار در سال ۱۳۸۰ تأسیس گردید و از سال ۱۳۸۶ فعالیت خود را گسترش داد. این مؤسسه مجوز بانک مرکزی را نداشت و سرانجام در سال ۱۳۹۵ به‌دلیل عدم توان مؤسسه در بازپرداخت سپرده‌ها و ورشکستگی، دادستان تهران از تصمیم بانک مرکزی و وزارت تعاون برای انحلال این مؤسسه اعتباری خبر داد و اعلام شد که طبق ماده ۵۵ قانون تعاون، هیأت تسویه، امور مالی این تعاونی اعتباری را برعهده خواهد گرفت. حالا هیأت تسویه یعنی چه؟ معنای تسویه امور مالی چیست؟ مبهم بود اما علی القاعده معنای آن این است که این دو وزارتخانه کار صفرصفر صورتحسابهای مالی این تعاونی را به عهده می‌گیرند و حساب طلبکارانش را می‌پردازند. از اوایل پاییز ۱۳۹۴ به‌دنبال عدم توان مالی این مؤسسه برای بازگرداندن سپرده‌های مردمی مشکلات این مؤسسه آشکار شد. موارد گوناگون از عدم پرداخت وجه درخواستی از طرف سپرده‌گذاران مشاهده شد که سپرده‌گذاران موفق به دریافت وجه نقد از مؤسسه نمی‌شدند و مؤسسه سقفی به میزان ۵ یا ۱۰ میلیون تومان برای پرداخت به سپرده‌گذار را اعلام کرد. معنای این حرف این است که فی المثل یک سپرده‌گذار ۱۰۰میلیون تومان سپرده‌گذاری کرده و حالا که فهمیده این مؤسسه ورشکست شده، می‌خواهد سپرده‌اش را بردارد، اما مؤسسه اجازه نمی‌دهد و سقف برداشت از حسابهای سپرده‌گذاران را ۵ تا ۱۰ میلیون تومان اعلام کرده است. به این ترتیب خشم مردمی که فهمیده‌اند کلاه سرشان گذاشته‌اند را برانگیخت و تظاهرات مستمر آنها برای دریافت سپرده‌های غارت شده آنهاست.

همچنین طبق تصمیم بانک مرکزی عاملیت باز پرداخت طلب سپرده‌گذاران تعاونی اعتباری ثامن‌الحجج به عهده بانک پارسیان گذاشته شد. یعنی بانک پارسیان باید ثامن‌الحجج را زیر پوشش و حمایت مالی خودش قرار دهد و مابازای این مؤسسه مسائل دخل و خرج و بدهکاران و طلبکاران را حل کند، چون این مؤسسه ورشکست شده و پلمپ شده است. در مرحله اول سپرده‌های سه‌میلیونی، پنج‌میلیونی و ۱۰ میلیون‌تومانی به صاحبان آنها پرداخت خواهد شد. در مراحل بعدی با دریافت فهرستهایی که بانک مرکزی به بانک پارسیان ابلاغ خواهد کرد، به ترتیب مابقی سپرده‌ها نیز پرداخت خواهد شد. به شرط این‌که روی کاغذ نباشد چون همه دعوای مردم این است که بعد از آنهمه تظاهرات و کتک خوردن و مشکلات، بانک مرکزی تصمیم گرفت بانک پارسیان را به‌عنوان بانک عامل در مسائل ثامن‌الحجج معرفی کند، اما این نیز تماماً پوشال و دروغ بود و همه حرفهای امروز سپرده‌گذاران این است که چرا خلف وعده می‌کنید و شعارهایشان علیه سیف رئیس بانک مرکزی نیز به همین دلیل است.

همچنین دادستان تهران از تصمیم مشترک بانک مرکزی و وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی مبنی بر انحلال تعاونی اعتباری ثامن خبر داد و اعلام شد طبق ماده ۵۵ قانون تعاون، هیأت تصفیه امور مالی این تعاونی اعتباری را برعهده خواهد گرفت. این دادستانی همچنین اعلام داشت که با آغاز فروش اموال توسط بانک مرکزی، الباقی وجوه سپرده‌گذاران مسترد گردد. منتها همه اینها روی کاغذ و برای بستن دهان مالباختگان غارت شده بود.

واقعیت این است که بانک مرکزی اعلام کرده که از این مؤسسات حمایت می‌کند و خیلی از این مؤسسات هم با برچسب «بامجوز بانک مرکزی» کارشان را شروع کردند و در واقع برخی از مردم هم از سر ناچاری به نوعی به این برچسب اعتمادکردند. اما خیلی از این مؤسسات مجوز بانک مرکزی را ندارند، مؤسسات بزرگی مثل ثامن‌الحجج و میزان از آن دسته اند بر اساس آمار بیش از ۷۰۰۰ مؤسسه مالی غیرمجاز در کشور وجود دارد که اساساً هم توسط پاسداران به غارت مردم مشغولند. در حالی که جناح روحانی به اینها معترض است که شما مالیات نمی‌دهید و از امکانات دولتی هم استفاده می‌کنید. بنابراین در دعواهای حناحی هم سر این موضوع و سهم بری بیشتر از این غارتگری با هم گلاویز شده‌اند و البته باز هم این مردم کم‌درآمد هستند که زیر پای اینها له می‌شوند و زندگیشان بر باد می‌رود.

جالب توجه این است که نزدیک به ۳۰ درصد نقدینگی کشور دست همین مؤسسات مالی غیرمجاز است یعنی از ۱۲۰۰ تریلیون تومان نقدینگی، ۴۰۰ تریلیون تومان یا ۴۰۰۰ میلیارد تومان آن دست این مؤسسات است که همه آنها از عوامل حکومت هستند که با زورگویی مال مردم را بالا کشیده‌اند.

حالا با این وضعیت فی الواقع تکلیف مردم چیست؟

واقعیت این است که هیچ غارتگری به خودی خود حاضر به دست برداشتن از اموال مردم نیست، بلکه باید از حلقومشان بیرون کشید. طی سال ۹۵ ما شاهد بودیم که بارها مالباختگان جلو بانک مرکزی شب تا صبح خوابیدند، با نیروی انتظامی درگیر شدند، پاشنه در مجلس را درآوردند، در برخی موارد هم آنها را به عقب‌نشینی وا داشتند.

وزیر کشور گفت در سال گذشته تنها در خراسان، مالباختگان ۲۰۰ حرکت اعتراضی داشته‌اند. بنابراین حق گرفتنی است و این واقعیت را هم مردم غارت شده با گوشت و پوستشان لمس می‌کنند و قطعاً به اعتراضات خود ادامه می‌دهند.