خانه / مقالات / نه پهلوان نه قهرمان: دکترمحمدرضاافخمی 

نه پهلوان نه قهرمان: دکترمحمدرضاافخمی 

نقل شده که در زمان درگیری مرحوم آقای منتظری با آقای خمینی و انتقادات ایشان به نحوه برخورد با مخالفان و شیوه اداره کشور ، از سوی برخی دلسوزان به ایشان گفته شد:
شما قائم مقام رهبری هستی و آقای خمینی هم که بیمار است و عمری برایش نمانده ؛ صبر کنید و فعلا چیزی نگویید* ؛ بعد از فوت ایشان که به رهبری رسیدید هر چه فکر می کنید درست است انجام دهید.
پاسخ تاریخی آقای منتظری این بود که:
اگر من زودتر از آقای خمینی از دنیا رفتم چه* ؟
آن وقت در آن دنیا اگر از من بپرسند چرا در برابر آن چه ظلم می دانستی سکوت کردی چه بگویم؟

این پاسخ تاریخی صرفنظر از وجه مذهبی آن یک اصل اساسی را در مواجهه با رویدادهای تاریخی نشان می دهد و آن این که اگر در این مواقع در سمت درست تاریخ نایستی ممکن‌است هرگز فرصت‌ جبران خطای خود را پیدا نکنی .

بازیکنان تیم ملی فوتبال در بحبوحه وقایع سال ۱۴۰۱ وقتی سنبه حکومت را پرزور دیدند علیرغم برخی تحرکات اولیه دست از حمایت معترضان که به نظر می رسید اکثریت مردم ایران را تشکیل می دادند برداشتند وحتی تصاویر شادی و خنده آنها در اوج درگیری ها و کشته شدن معترضان در رسانه ها منتشر شد و آتش خشم مردم را نسبت به آنان تیزتر کرد.
کار بدانجا کشید که به دنبال باخت تیم به آمریکا مردم به خیابان‌ها ریختند و شادی کردند و جالب این که در گیلان یکی از هم بازیان سابق یکی از ملی پوشان کشته شد اما آن بازیکن حتی یک تسلیت ساده به صورت رسمی و  آشکار به خانواده آن مرحوم نگفت و در نهایت بازیکنان تیم ملی فوتبال از چشم مردم افتادند و به عبارتی شاید بتوان گفت عشق مردم به آنها حتی به نفرت تبدیل شد .

مسابقات جام ملت‌های آسیا این ذهنیت را در بازیکنان تیم فوتبال ایجاد کرد که شاید بتوانند با موفقیت در این مسابقات حوادث سال گذشته را به دست فراموشی بسپارند و جایگاه قبلی را در دل مردم به دست آورند.
بعد از پیروزی غیر منتظره در برابر ژاپن ، ستارگان تیم در مصاحبه های خود تاکید می کردند که فقط به دنبال خوشحال کردن هموطنانشان هستند و بس و جالب است که هیچ صحبتی از خوشحال کردن مسئولان ارشد کشور و تقدیم‌ پیروزی به فلان شخصیت نظام یا فلان مقام رسمی و … نمی کردند ؛ کاملا‌ مشخص بود که به دنبال باز گرداندن آب رفته به جوی بودند و در پی دلجویی از مردمی که ناامیدشان کرده بودند.
آنان می خواستند اگر نتوانسته بودند برای ملتشان پهلوان باشند حداقل قهرمانشان باشند و بمانند .

اما زمانه بی رحم و سنت تاریخ سرنوشت دیگری از جنس عبرت برای آنان تدارک دیده بودند. آنان در نیمه نهایی به قطر میزبان که هرگز در جام ملت ها به آن نباخته بودند باختند و همه رویاهایشان بر باد رفت و کارشان در جام تمام شد و با توجه به سن و سال بالای اکثر آنها فرصت جبران را برای همیشه از کف دادند!
آنگاه که باید در سمت و سوی ملت می ماندند با تطمیع – وارد کردن خودرو لوکس – و تهدید پا پس کشیدند و به عافیت و البته بدنامی پناه بردند و اینک سنت خداوند و قانون تاریخ گریبانشان را گرفت و درسی آزادوار بدانان داد تا بدانند که فرصت‌ها مثل ابر می گذرند و می روند و خوشا به حال آنان که آنها را غنیمت می شمرند و برای خود خوشنامی و عاقبت بخیری می خرند . ملی پوشان ما نه پهلوان شدند و نه قهرمان ماندند.
ستارگان ما می توانند با درآمدهای کلانشان تا پایان عمر زندگی مرفه و راحتی داشته باشند اما داغ ننگ بی توجهی و بی اعتنایی به رنجهای ملتشان، همانان که در اوج سختی های زندگی همواره حامی و پشتیبانشان بودند را تا زمانی که زنده هستند بر پیشانی بلندشان! خواهند داشت .
دکتر محمدرضاافخمی  
دکتر محمدرضا افخمی متخصص اعصاب و روان