نمیدانم آیا میتوانم موضوع انقلاب را که تا قبل از ممنوعالتدریسی، سالها در یک ترم دانشگاهی تدریس کردهام در یک متن کوتاه بهگونهای بنویسم که خوانندگان با گرایشها و نگاههای متفاوت آن را آنگونه که مقصود نویسنده است درک کنند؟
۱. بارها گفته و نوشتهام:«کسی انقلاب نمیکند. انقلاب میشود. انقلاب محصول انسداد تمامی راههای اصلاحی توسط حکومت هاست» و رژیم شاه چنین کرد.
۲. انقلاب پدیدهای نیست که عدهای، هزار نفر، دههزار نفر و بیشتر دور هم جمع شوند و تصمیم بگیرند انقلاب کنند که امروز بسیاری از نسلی که در آن شرایط نبودند خواستار عذرخواهی و یا حتی تنبیه کسانی شوند که در انقلاب شرکت کردهاند.
انقلاب یک انفجار است.
یک سیل بنیانکن است.
یک فروپاشی تمامی قدرت بازدارنده حاکمیت است.
که محصول انباشتگی خواستههای سالها و انتظارات سرکوب شده چند نسل توسط قدرت حاکم است.
سیل خروشانی است که همه را با خود میبرد و هیچ قدرتی جلودار آن نیست.
۳. تحلیلهایی نظیر آنچه که انقلاب را نتیجه اراده قدرتهای بزرگ (در آن سالها خصوصاً آمریکا و انگلیس) ارزیابی میکنند بیپایه و اساس است.
اصولاً تأثیر شرایط خارجی به اعتبار شرایط درونی است.
این اصل حاکم بر نظام هستی است. قدرتهای خارجی میتوانند با عوامل نفوذی در ارتش یک کشور کودتا کنند.
یا دست به حمله نظامی بزنند اما نمیتوانند در هیچ کشوری انقلاب کنند بهگونهای که میلیونها نفر در سراسر کشور یک صدا خواستار سرنگونی حکومت شوند.
۴. بسیاری از همنسلان من که در جریان انقلاب حضور داشته اند، براساس شرایط حاکم و کجراهه رفتن حکومت در اداره کشور در جهت نوعی همدلی پوپولیستی با ناراضیان وضع موجود میگویند ما عذر میخواهیم که انقلاب کردیم.
تا دل بخشی از نسلهای ناراضی کنونی را بهدست آورند و با خود همراه کنند.
گوئی آنان در سالهای۵۶ و ۵۷ دور هم نشسته بودند و گفتهاند بچهها بیائید انقلاب کنیم!
و حال از آن کرده ابراز پشیمانی میکنند. این گونهای جو زدگی است.
باید به آنان گفت شما در آن زمان قطرهای بیش در آن رود خروشان انقلاب نبودید.
۵. کوتاه سخن آن که برای هیچ نسلی از بشریت این شرایط فراهم نیست تا گوشه پرده مستوری عالم را کنار زند و ۴۰ یا ۵۰ سال بعد خود را ببیند تا در نتیجه کاری را انجام دهد یا ندهد. انقلاب را باید در ظرف زمانی و مکانی خودش تحلیل کرد.
بنابراین با نگاه به شرایط امروز حاکم بر کشور که محصول آن نارضایتی عمومی است؛امکان قضاوت درباره انقلاب ۵۷ نیست.