برای اندیشمند دربند دکتر صدیقه وسمقی : نگار ذیلابی

رابطه‌ی تفکر آزاد و دین رسمی، رابطه‌ای است از سنخ جوشش و تغییر و بازنگری مدام. بسیاری به خطا، سنجه‌ی خلوص ایمان را در ثباتی ابدی، می‌دانند. حال آنکه در هوش و اندیشه‌ورزی و حتی صدق آنکس که یک عمر در مواجهه با باورهای دینی در وضعی منجمد و بی‌حرکت باقی مانده، باید به دیده‌ی تردید نگریست.

درست است که اصول اخلاقی و انسانی مثل راستی و درستی ابدی و فرازمان‌اند، اما اندیشه اعم از اندیشه دینی یا جز آن به مثابه پدیداری فرهنگی، همواره در معرض بازنگری و تغییر است؛ به‌ویژه در ارزیابی آن در سیاقی تاریخی و اجتماعی. 

روزگاری نه چندان دور در همین سرزمین، دین و مظاهر آن در چارچوب سنتی فرهنگی برای بسیاری از مردم معنابخش بود و محمل معنویت و انسانیت تلقی‌ می‌شد، اما اکنون به‌واسطه‌ی پیوند نامبارک با قدرت، شمشیری است در دست راهزنان و ابزاری است برای فریب و خدعه و فساد و ستم. همراهی با مظاهر ابزارشده‌ی چنین تفسیری دیگر دین‌ورزیدنی مومنانه نیست که همراهی با دزدان قافله و سرکوبگران و مستبدانی است که انسانیت و اخلاق را به تاراج برده‌ و نفاق را برای دون‌طبعان منفعت‌جو به کالایی خواستنی و پرسود بدل ساخته‌اند.

در چنین شرایطی تلاش برای مرزبندی میان ایمان رشددهنده و باور ایدئولوژیک ضرورتی در اولویت است و از این رو دین‌ورزی در حقیقت سلوکی دقیق، پژوهش‌نهاد و نیازمند غربالگری مستمر است.
 
خانم دکتر صدیقه وسمقی از آن اندیشمندان آزاده‌ای است که افزون بر این سلوک اندیشمندانه‌ی سیال، شجاعت درمیان نهادن افکارش با مردم را هم در خویشتن پرورده و تلاش می‌کند در نوزایی فکری و دینی در جامعه‌ای رو به رشد سهیم باشد و در مقابل حاکمیتی مستبد و سرکوبگر که عناصر دینی را با تفسیر ایدئولوژیک و تنگ‌نظرانه به نفع خویش مصادره کرده و به گروگان گرفته، تمام قد بایستد و هزینه‌ی این رویارویی را هم بپردازد.

نوروزت در زندان تاریک‌اندیشان خجسته باد! آزادبانوی ایران!

نگار ذیلابی
استادیار تعلیقی دانشگاه شهید بهشتی
نوروز۱۴۰۳