خیّام و نوروز ;تقی عطایی

خیّام‌پژوهانِ  ایرانی و غیر ایرانی، دربارهٔ این بزرگوار، بطور گسترده سخن گفته و نوشته‌اند.
در مورد خیام، نسبت به نخستین شاعر پارسی‌گوی  -رودکی-  که ۱۵۰ سال پیش از خیام می‌زیست و بعد از تهاجم اعراب به ایران، پایه‌های زبان فارسی را حفظ کرد، سخن بسیار رفته و پژوهش‌های زیادی صورت گرفته است.

در کتاب “هفت‌سینِ  ایرانی”، از صفحه ۱۳۱ (اثری از همین نگارنده)، می‌خوانیم:
خیام در ۲۸ اردیبهشت ۴۲۷ خورشیدی در نیشابور دیده به جهان گشود. او به زودی نه فقط به ادبیات بلکه به همهٔ علومِ زمان خود، علاقه نشان داد.
خیام در علم اخترشناسی خوش درخشید و در سن ۲۷ سالگی با گروهی از ستاره‌شناسانِ  دیگر عازم اصفهان شد.
خیام و همکوشان (لوکری، اسفزازی، معموری، بیهقی، خازنی و …)، هزار سال پیش در زمان حکومت سلجوقیان در رصدخانهٔ اصفهان، پس از ۱۸ سال کوشش، دقیق‌ترین تقویم و گردش زمین به دور خورشید را به ایرانیان و جامعهٔ بشری هدیه کرد.

کرهٔ زمین به دور خورشید می‌چرخد
کسانی بودند (شاید هنوز هم باشند) که حقیقت را نمی‌پذیرند، اما حقیقت توانمندتر از آن‌ست که کسی بتواند سرِ راهش مانع ایجاد کند یا آن را از درخشیدن باز بدارد.

در قرن شانزدهم میلادی (حدود ۴۰۰ سال پیش)، کلیسا، فیلسوف ایتالیایی  -جوردانو برونر-  که از وجود سیاره‌های دیگری علاوه بر سیارهٔ زمین سخن گفته بود را، زنده زنده در آتش سوزاند.
اما کلیسا امروز، جز شرمساری و پشیمانی از کردهٔ خود، آیا چیزی برای گفتن دارد!
نه فقط کلیسا در برابر علم و انسانیت سرِ تعظیم فرود آورده است بلکه همه باید در مقابل حقیقت، تسلیم شویم و در راهِ «صمد» گام برداریم، چون راهی بهتر از این نیست.

حقیقت در انحصار یک نفر نیست
                     (نه من،  نه تو،  نه او)
همه باید این حقیقت مسلّم و آشکار را بپذیریم که «حقیقت» در انحصار یک نفر نیست و هیچ راهی بهتر از راهِ «صمد»(صلح و مِهر و داد) نیست.

بر این پایه، بهتر است هیچ‌کدام از ما خود را در مقام دفاع از حقیقت نبینیم و به تنهایی در صدد دفاع از آن برنیائیم و لباس “حق‌به‌جانبی” نپوشیم تا در گرداب مسموم خودشیفتگی، لجن‌مال نشویم

  • زیر برف و باران میشه چتر گرفت ولی به باران نمیشه گفت “نبار” و به برف گفت “نشین”.