خانه / مقالات / جنگی نخواهد شد!: رحیم قمیشی

جنگی نخواهد شد!: رحیم قمیشی

با یک اقتصاددان دانشگاهی صحبت می‌کردم، که این وضعیت اقتصاد کشور به کجا می‌رسد؟ منظور من بالا رفتن قیمت دلار و سکه بود و بی‌ارزش شدن مستمر پول ملی، بدون آنکه جنگی در گرفته باشد!
او که می‌دانست من درس سیاست خوانده‌ام پرسید، شما می‌دانی این جنگ قدرت در داخل کشور و این تهدیدهای جنگ با اسرائیل، و برخورد با بی‌حجاب‌ها و بی‌کفایتی مدیران ارشد کشور، به کجا خواهد انجامید؟
گفتم واقعا نمی‌شود تحلیل کاملی ارائه داد،
او گفت وضعیت تحلیل داده‌های درهم و برهم اقتصاد، از این هم بدتر است!
با خودم گفتم پس این همه تحصیل، و علمی که نتواند بگوید فردا پول ملی باز هم سقوط می‌کند یا نه، به چه درد می‌خورد!؟
حداقل یک پیش‌بینی علمی بکن، بعد بگو اشتباه شد! عامل دیگری آن را به هم زد.

برای اینکه خودم مشمول همان بی‌تحلیلی برخی اقتصاددان‌ها نشوم، نظرم را بگویم؛ ولو ساعتی بعد متوجه شوم اشتباه بوده.

حاکمان ایران از ۱۶ سال پیش در یک تصمیم مهم، بدون مصوبه مجلس و مجمع و مراجعه به کارشناسان واقعی، تصمیم گرفتند، به‌جای کار بر روی دفاع سرزمینی در برابر تهدیدهای اسرائیل، انرژی و بودجه خود را صرف گروه‌های نیابتی در منطقه کنند.
شاید ایران اگر از همان موقع بر روی تسلیحاتی برای مواجهه مستقیم با اسرائیل کار می‌کرد، در این زمینه پیشرفت‌هایی هم به‌دست آورده بود، اما چنین نخواست و نشد.
به هر دلیلی.

جنگ غزه، با وجود تلفات انسانی بالایش اما پرده از یک واقعیت پنهان برداشت. اسرائیل به موازات ایران، خودش را برای مواجهه با این سیاست ایران آماده کرده بود!
ورود حماس و جهاد اسلامی به نبرد مستقیم، متعاقب آن انصارالله یمن و حشدالشعبی عراق، فاطمیون و زینبیون، و نهایتا حزب‌الله لبنان، به درگیری با اسرائیل و منافعش، نتوانست آن رژیم را به زانو درآورد. حتی کشتار صورت گرفته در غزه که افکار عمومی جهان را تحت تاثیر قرار داد، ذره‌ای در دفاع تمام قد آمریکا از اسرائیل کم نکرد.
ایران ناخواسته مجبور شد تمام کارت‌های خود را در ماجرای غزه بازی کند، و حال همه نیروهای نیابتی، که میلیاردها دلار طی سال‌های متوالی صرف تجهیزشان شده بود، عملاً به کار گرفته شده و ضمن ایجاد خراش‌هایی بر پیکره اسرائیل نتوانسته بودند، نقش خود را برای هدف نهایی، که در تهدید دائمی نگاه داشتن موجودیت اسرائیل بوده، ایفا نمایند.

ایران برای مواجهه مستقیم با اسرائیلی که تحت حمایت همه جانبه آمریکا باشد، برنامه موثر و واقع بینانه‌ای نداشته است. و هرگز نیندیشیده بود؛
برابر تلافی حمله اسرائیل و آمریکا، بدون گروه‌های نیابتی، چه باید بکند؟
به ویژه آنکه نظام، دیگر به آن حمایت‌های مردمی که بی‌برقی، بی‌آبی، گرانی، قحطی، بی‌بنزینی را بخواهند برای تقویت نظام تحمل بکنند، نیستند.
نظام می‌داند امروز حتی حقوق بگیرانی که وظیفه‌شان حمایت از نظام است، با یک ماه قطع حقوقشان، پشت به سیستم خواهند کرد.
امروز دیگر نمایش تهدید دشمنان، هیچ انگیزه‌ای بین طرفداران‌شان، برای حمایت از نظام، ایجاد نمی‌کند، بلکه به نارضایتی بیشتر آنها، و دفعشان منتهی خواهد شد. مردم عادی که جای خود دارند.

با همۀ مقدماتی که ذکر شد، می‌توان گفت؛
هیچ جنگی در راه نیست. جنگ‌ها شده.
چیز مهمی برای رو کردن نمانده.
تسلیحات ما در برابر تسلیحات آمریکا یک اسباب‌بازی بیشتر نیستند. آمریکا دست از حمایت اسرائیل برنمی‌دارند، تنگه هرمز بسته شدنی نیست، نیروهای نیابتی ۹۰ درصد پتانسیل خود را به فعل رسانده‌اند.
ایران هرگز برای چنین روزی آماده نشده بود.

به نظرم ورود ایران به هر جنگ مستقیمی با اسرائیل، یک دیوانگی بیشتر نیست.
و اسراییل و آمریکا از آن اقدام استقبال خواهند کرد.
بی پاسخی ایران نه از سر عقلانیت و با برنامۀ استراتژیکش، بلکه از سر ناتوانی‌اش برای چنین روزهایی باید محاسبه شود.
ایران یا عملیاتی بسیار خسارت‌بار را تدارک خواهد دید.
و یا خواهد پذیرفت، به همان نیروهای نیابتی، اکتفا کند!

شاید وقتش شده رمال‌های معتمدی را که گفته بودند بزودی اسرائیل سقوط می‌کند، از مجموعه مشاوران و تصمیم‌گیران سیستم، اخراج کنند. از نگاه آخرالزمانی دست بردارند، و بپذیرند اشتباه‌های بزرگ و متوالی داشته‌اند.

همه اینها را برای آن اقتصاددان نوشتم تا بگویم این هم تحلیل.
حالا بگوید با توجه به جنگی که نخواهد شد، دلار باز هم بالاتر خواهد رفت و ما بدبخت‌تر خواهیم شد؟
جنگ را خودمان می‌دانیم؛
قحطی و شورش و فرار مقامات و پولدارها
و چون حفظ نظام از اوجب واجبات است
جنگی نخواهد شد.
مگر از طرف نیابتی‌های بیچاره
که بلافاصله بگوییم
ما نبودیم!!