دیکتاتور عاشق مدال طلای المپیک بود…

چنین به‌نظر می‌رسید که کشور به موفقیت‌هایی دست یافته است. جمهوری دموکراتیک آلمان [آلمان شرقی] در عرصه ورزش سرآمد جهان بود. در المپیک ۱۹۸۰، ورزشکاران آلمان شرقی برنده ۴۷ مدال طلا شدند در حالی‌که بریتانیا و فرانسه مجموعاً یازده طلا گرفتند…

آلمان شرقی با جمعیت اندکش، طی دو دهه حضور در بازی‌های المپیک بیش از ۴۰۰ مدال طلا به‌دست آورد. رژیم دیکتاتوری “اریش هونکر” گمان می‌کرد این پیروزی‌های ورزشی برایش مشروعیت و حقانیت سیاسی ایجاد می‌کند… کودکان مستعد در مدارس شناسایی و تحویل باشگاه‌های ورزشی می‌شدند.

در زمانی که مبارزه با دوپینگ شروع نشده بود سازمان ورزش آلمان شرقی به صورت گسترده از داروهای استروییدی برای تقویت ورزشکارانش بهره می‌برد.

ورزش آلمان شرقی به «اوج» رسید و چشمان جهانیان را خیره کرد. ظاهراً ملاک‌های آموزشی هم در آلمان شرقی بالاتر از هر کشور دیگری در قاره اروپا بود. ظاهرا نیروی کار این کشور هم بسیار تحصیل کرده بود… بانک جهانی در ۱۹۸۴ گزارش کرد آلمان شرقی در رده دوازدهم بزرگ‌ترین اقتصادهای جهان قرار دارد. حتی سیا در گزارش محرمانه‌ای به پرزیدنت ریگان اعلام کرد که سطح تولید ناخالص ملی آلمان شرقی به سرعت در حال رسیدن به آلمان غربی است… اما همه اینها سرابی بود شکل گرفته بر اساس مجموعه‌ای از دروغ‌های ماهرانه که توسط رژیم آلمان شرقی به جهان خارج ارائه می‌شد…

کشور به واسطه بدهی‌های سنگین خارجی‌اش دچار بحرانی ویرانگر شده بود، کشور کاملا ورشکسته شده بود و هیچ راهی برای خروج از این مهلکه نداشت، دولت حتی نمی‌توانست اقساط وام‌هایش را بپردازد. “گونتر اسپرگر”، کارشناس اقتصادی حزب کمونیست نزد رهبر حزب رفت تا هشدار دهد…

اسپرگر بعدها گفت: “اریش هونکر، رهبر حزب و کشور، موقعی که گزارش من را از وضع اقتصادی کشور شنید، گفت: از حالا به بعد حق کار کردن روی چنین موضوعی را نداری و از این پس هیچ آمار و اطلاعاتی در اختیارت قرار نخواهد گرفت و در این باره مجاز نیستی با هیچ کس دیگری حرف بزنی”

اسپرگر در ادامه حرف‌هایش می‌گوید: “رژیم هر زمان مجبور می‌شد برخی آمار را علنی کند، آن‌ها را در چنان چارچوب پیچیده‌ای ارائه می‌کرد که از معنا تهی می‌شد…”

در این مقطع کشور آلمان شرقی فقط پنج سال با نابودی کامل و ادغام در آلمان غربی فاصله داشت، با این حال، دیکتاتور عاشق مدال‌های طلای المپیک بود و پیروزی ورزشکاران آلمان شرقی را نشانه پیشرفت سوسیالیسم و موفقیت‌های رژیمش عنوان می‌کرد…

از کتاب “انقلاب‌های ۱۹۸۹”

ترجمه بیژن اشتری

.