خانه / اخبار مهم روز / از اسکندر مومنی، ستایشگر “مشت آخر یگان ویژه”، چه می‌دانیم؟

از اسکندر مومنی، ستایشگر “مشت آخر یگان ویژه”، چه می‌دانیم؟

اسکندر مومنی از سوی مسعود پزشکیان به عنوان گزینه پیشنهادی برای وزارت کشور معرفی شد. مومنی از فرماندهان نیروی انتظامی است که سابقه بلندبالایی در مدیریت و برنامه‌ریزی برای سرکوب اعتراض‌ها دارد.اسکندر مومنی سال ۱۳۴۱ در شهرستان قائم‌شهر در استان مازندران به دنیا آمد. در دوران جنگ ایران و عراق به عضویت سپاه پاسداران در آمد. رسانه‌های دولتی در ایران از مومنی به عنوان “یادگار لشکر ۲۵ کربلا” در استان مازندران یاد می‌کنند. لشکر عملیاتی ۲۵ کربلا در اوایل پاییز سال ۱۳۶۰ توسط سپاه پاسداران با حضور نیروهایی از گیلان و مازندران به فرماندهی مرتضی قربانی تشکیل شد.

رسانه‌های محلی در مازندران نوشته‌اند که مومنی در دوران جنگ “فرمانده گردان‌های یازهرا و پدافند هوایی” و همچنین “رئیس ستاد لشکر ویژه ۲۵ کربلا” و “رئیس ستاد تیپ مالک اشتر” بوده است. او مدتی نیز ریاست “ستاد کنگره بزرگداشت ده هزار و چهارصد شهید مازندران” را عهده‌دار بود.مومنی از جمله نخستین فرماندهانی است که به مرور زمان از سپاه به نیروی انتظامی کوچ کردند، آنچنان که برخی منابع از مومنی به عنوان یکی از بنیانگذاران “پلیس ۱۱۰” نام برده‌اند. در سابقه او فرماندهی نیروی انتظامی استان خراسان نیز دیده می‌شود. سمت‌های استانی او اما رفته رفته به مسئولیت‌های کشوری گسترش یافت، به طوری که مومنی از سال ۱۳۸۳ و به مدت یک سال ریاست مرکز فوریت‌های پلیس ۱۱۰ را عهده‌دار شد.او سپس تا سال ۱۳۸۸ معاونت عملیات نیروی انتظامی را برعهده گرفت و بعد از آن تا سال ۱۳۹۴ فرمانده پلیس راهنمایی و رانندگی (پلیس راهور) شد. مومنی از سال ۱۳۹۴ و به مدت سه سال جانشین فرمانده نیروی انتظامی بود. او اواخر مهرماه سال ۱۳۹۷ با حکمی از سوی حسن روحانی، رئیس‌جمهور وقت، به سمت دبیر ستاد مبارزه با مواد مخدر منصوب شد.

مومنی سال ۱۳۹۱ از سوی محمود احمدی‌نژاد، رئیس‌جمهور وقت، “نشان عالی خدمت” را دریافت کرد.رسانه‌ها در ایران نوشته‌اند که مومنی دارای مدرک دکترای امنیت ملی و عضو هیات علمی دانشگاه علوم انتظامی است.

رجزخوانی علیه “اغتشاشگران”

اسکندر مومنی از جمله فرماندهان نیروی انتظامی است که نقش مهمی در سرکوب اعتراض‌های ضدحکومتی در شهرهای مختلف ایران داشته است. او تمامی جنبش‌های اعتراضی سال‌های اخیر در ایران شامل دی‌ماه ۱۳۹۶، آبان ۱۳۹۸ و خیزش “زن، زندگی، آزادی” در سال ۱۴۰۱ را با الفاظی همچون “شورش” و “اغشتاش” توصیف کرده است و در همه حال ادعا کرده که نیروهای تحت فرمانش با “رحمت، عدالت و رافت” با معترضان برخورد کرده و از این جهت به عملکرد خود و نیروهایش می‌بالد.

مثلا مهرماه سال ۱۴۰۱ در جریان خیزش “زن، زندگی، آزادی” در پیامی از “اقتدار پلیس در برخورد با اغتشاشگران” قدردانی کرد. او با ادبیاتی مشابه رهبر جمهوری اسلامی ادعا کرد که “اصحاب سلطه و دشمنان، اغتشاشگران را به قصد بر هم زدن نظم و آسایش مردم به میدان آوردند.”
دی ماه ۱۳۹۶ نیز پس از سرکوب اعتراض‌های ضدحکومتی طی سخنانی در همایش ستاد مرکزی پلیس پایتخت ادعا کرد که “پلیس در روزهای اغتشاشات، برگ زرین دیگری را به تاریخ افتخارات خود افزود.”

کلیدواژه امنیت “مثل اکسیژن است”

امنیت را می‌توان کلیدواژه اسکندر مومنی در سخنانش دانست، آنچنان که بارها از امنیت به عنوان نخستین اولویت برای مملکت‌داری یاد کرده است: «امنیت برای کشور مانند اکسیژن است. مقدمه هر امری، امنیت است و بدون آن نمی‌توان هیچ کاری انجام داد.»

او در همین زمینه بارها در سخنانش به نیروهای تحت امر خود توصیه کرده “مراقب باشند تا موج در جامعه ایجاد نشود.”

مومنی در مقام جانشین فرمانده نیروی انتظامی نیز آسیب‌ها و مشکلات اجتماعی، بیکاری، اعتیاد و قاچاق کالا را از جمله مقوله‌هایی دانسته که باعث “تهدید امنیت ملی” می‌شوند. او البته در سخنانش هیچ‌گاه به علل و ریشه‌های این موارد اشاره‌ای نمی‌کند و در مقابل، بر ضرورت “برخورد قاطعانه” تاکید کرده است.

“کنترل نامحسوس” هم از جمله شگردهای مطلوب اسکندر مومنی است. او بارها مستقیم و غیرمستقیم از به‌کارگیری این روش در میان شهروندان دفاع کرده است: «هدف از اجرای طرح کنترل نامحسوس، اقدامی علیه هنجارشکنان است.»تاکیدهای همیشگی او بر امنیت آنچنان پررنگ است که معرفی مومنی به عنوان وزیر پیشنهادی برای وزارت کشور حتی نگرانی چهره‌های موسوم به اصلاح‌طلب را نیز در پی داشته است که فردی با نگاه امنیتی سکاندار وزارتخانه‌ای شود که عمدتا با موضوع‌های سیاسی و اجتماعی سر و کار دارد.

مدیریت و برنامه‌ریزی برای سرکوب؛ “مشت آخر یگان ویژه”

اسکندر مومنی به عنوان یکی از فرماندهان شناخته‌شده جمهوری اسلامی نقش مهمی در برنامه‌ریزی و مدیریت دستگاه سرکوب نظام علیه اعتراض‌ها ایفا کرده است، آنچنان که مثلا در بسیاری از مانورهای نیروی انتظامی در ستاد فرماندهی یگان‌های ویژه حضور یافته و بر ضرورت تجهیز بیشتر این یگان‌ها تاکید کرده است.

او از جمله مهرماه سال ۱۳۹۴ با حضور در مانور ویژه یگان ویژه، ابراز خشنودی کرد که این یگان “با آخرین تاکتیک‌ها و تکنیک‌های روز دنیا آشنا است” و از قابلیت “اجرای ماموریت در هر نقطه‌ای از ایران” برخوردار است. اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۹۶ طی سخنانی در مانوری مشابه از یگان ویژه به عنوان “حرفه‌ای‌ترین، سریع‌ترین و کارآمدترین واحد نیروی انتظامی” ستایش کرد.مومنی البته گهگاه در سخنانش مراحل مختلف سرکوب اعتراض‌ها توسط نیروهای تحت امرش در نیروی انتظامی را نیز شرح داده است. او از جمله درباره سطوح مختلف مواجهه نیروی انتظامی با اعتراض‌ها می‌گوید: «کلیه مأموریت‌های ناجا و برخوردهای اجتماعی در سه سطح اجرا می‌شود که کلانتری‌ها و پاسگاه‌ها در مرحله اول، یگان امداد در سطح دوم و در نهایت یگان ویژه وارد عمل می‌شود و به مأموریت خاتمه می‌دهد.»

منظور او از “خاتمه می‌دهد” البته سرکوب بی‌رحمانه اعتراض‌ها است. یگان ویژه در این مرحله چنانچه موفق به سرکوب اعتراض‌ها نشود یا بیم استمرار و گسترش اعتراض‌ها وجود داشته باشد، از برادرهای بزرگ‌تر خود در ماشین سرکوب جمهوری اسلامی، یعنی سپاه پاسداران، تقاضای کمک خواهد کرد.

اسکندر مومنی می‌گوید که یگان ویژه تنها در شرایطی وارد عمل می‌شود که تهدیدات “شدت” گرفته‌اند: «آنگاه بهره‌گیری از یگان ویژه در دستور کار قرار می‌گیرد که در واقع مشت آخر ناجا و مهمترین استراتژی و راهبرد در انجام مأموریت‌های محوله است.»او البته بارها بر ضرورت تجهیز بیشتر یگان ویژه نیروی انتظامی به صورت یکسان در سراسر کشور سخن گفته است: «باید تلاش شود تا مهارت، کارآیی و سرعت عمل تمامی یگان‌ها هیچ تفاوتی باهم نداشته باشد.»

این سخنان از آن جهت ابراز شده‌اند که در سال‌های اخیر اعتراض‌های ضدحکومتی در جمهوری اسلامی تنها محدود به شهرهای بزرگ نبوده، بلکه بسیاری از شهرها و روستاهایی که نامشان کمتر در رسانه‌ها شنیده می‌شوند نیز صحنه اعتراض‌های ضدحکومتی علیه کلیت ساختار جمهوری اسلامی بوده‌اند.

مومنی گهگاه روایت‌هایی از شب‌های پرکار نیروهای امنیتی برای سرکوب معترضان ارائه داده است. مثلا او درباره اعتراض‌های دی‌ماه سال ۱۳۹۶ و وضعیت نیروهای سرکوب و فرماندهان آنها می‌گوید: «در بیش از ۸۰ شهر کشورمان درگیری ایجاد شده بود که نیروی انتظامی با هوشمندی و با ظرفیت بالایی که داشت، با آن برخورد کرد… در زمان درگیری‌ها در کشور حدود ده شب تمامی فرماندهان در اتاق خود می‌خوابیدند و عملیات‌ها را مدیریت می‌کردند.»

مورد اعتماد علی خامنه‌ای

بررسی مجموعه مطالب، مصاحبه‌ها و سمت‌های اسکندر مومنی در نیروی انتظامی گویای آن است که مجموعه نظام، بویژه شخص علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، اعتماد قابل‌ملاحظه‌ای به او دارند.

مثلا آبان‌ماه سال ۱۳۹۷ حسین اشتری، فرمانده نیروی انتظامی، در مراسم تودیع مومنی از سمت جانشینی فرمانده نیروی انتظامی از مذاکره‌اش با علی خامنه‌ای درباره اسکندر مومنی خبر داد. اشتری گفت که در پی درخواست وزیر وقت کشور برای سپردن دبیری ستاد مبارزه با مواد مخدر به مومنی، برای صلاح و مشورت به دفتر علی خامنه‌ای رفت: «موضوع را با سردار مومنی در میان گذاشتم و گفتند که راغب هستند و فرصت خوبی پیش آمده که در آنجا خدمت کنم که من هم گفتم که باید با دفتر حضرت آقا مشورت کنم.»مومنی البته برای دلربایی از علی خامنه‌ای تقریبا در تمامی اظهارنظرها و موضع‌گیری‌هایش از ادبیاتی مشابه با رهبر جمهوری اسلامی استفاده می‌کند، بارها باربط و بی‌ربط به “دشمنان” می‌تازد و “دشمنان” را مقصر می‌داند، اسرائیل را “رژیم خونخوار” لقب می‌دهد، از فضای مجازی گلایه می‌کند که “امروز هر شهروندی در واقع یک خبرنگار و بلکه یک رسانه است و در کوتاه‌ترین زمان ممکن نسبت به اطلاع‌رسانی اخبار اقدام می‌کند”، جنبش سبز را “فتنه ۸۸” می‌نامد و از ۹ دی ستایش می‌کند، از سپاه تمجید می‌کند و درباره جامعه جهانی، بویژه اتحادیه اروپا، طلبکارانه سخن می‌گوید و آنها را به “رعایت موازین بین‌المللی” فرا می‌خواند.

سردار مورد اعتماد نظام

از اسکندر مومنی جملات نغزی نیز شنیده شده و گاه مرزهای چاپلوسی را نیز جابه‌جا کرده است؛ مثلا در جایی از سپاه پاسداران به عنوان “مردمی‌ترین نهاد حاکمیتی” و “قدرت شکست‌ناپذیر ملت ایران” یاد کرده است و یا در نمونه‌ای دیگر مهرماه سال ۱۳۹۷ ادعا کرده که “بر اساس نظرسنجی‌ها ۷۸ درصد از مردم از امنیت عمومی و داخلی کشور رضایت دارند”.

سردار البته به آمار و ارقام درباره افزایش چشمگیر سرقت، خفت‌گیری، زورگیری و نزاع‌های خیابانی اعتنایی نمی‌کند. او همچنین به عملیات پرشمار منتسب به اسرائیل در شهرهای مختلف کشور و حتی در قلب تهران بی‌اعتنا است.اسکندر مومنی شاید برای افکار عمومی آنچنان نام‌آشنا نباشد، در مقابل اما برای دستگاه امنیتی و انتظامی، برای بیت و فرماندهان سپاه چهره‌ای شناخته‌شده است؛ تیپ فرماندهانی که از جنگ بازگشتند، اما پوتین‌ها را درنیاوردند؛ با سپاهیان نشستند و با فرماندهان نیروی انتظامی برخاستند؛ خود را به بیت نزدیک کردند و در سرکوب اعتراض‌ها از هیچ اقدامی فروگذار نکردند؛ چهره‌ای که از بسیاری جهات شاید به محمدباقر قالیباف شبیه است، اما با جاه‌طلبی‌های کمتر و وجه عملیاتی بیشتر.