خانه / مقالات / شاه مستبدی که مدافع حقوق مردم بود:رضا احمدی

شاه مستبدی که مدافع حقوق مردم بود:رضا احمدی

حکومت ها
در تاریخ ایران دو دسته حاکمیت وجود داشته است. یکی حاکمانی که مستبد بودند ولی  رفاه و آسایش ملت خود را در اندیشه می پروراندند و کشور خود را ثروتمند، سربلند و آینده درخشانی برای آن رقم زدند. نمونه بارز آن شاه عباس کبیر است.

دسته دوم حکومتها و حاکمانی که اشخاص ساده و رقیق القلب و حامی ظواهر دینی بودند؛
ولی تلاشی در راه آبادی و سر بلندی ملت خود نمی کردند و دل به اوهام خود بسته بودند، آنهایی که‌ در کنار یا در حاشیه ی حاکمان قرار می گیرفتند به ثروتهای افسانه ای دست می یافتند.
این شاهان هر روز برای کشور و ملت خود هزینه های سنگین تولید می نمودند. نمونه بارز آن شاه سلطان حسن صفوی بود.

سختگیری بر دولت مردان
شاه عباس کبیر درخشان ترین چهره حاکم در ایران پس از دوره ی ساسانیان بود.
او با آنکه بمقتضای حکومت فردی و مطلقه اش، در کار فرمانروایی و سیاست و اداره کشور، بسیار سختگیر و بیرحم و سنگدل بود.

در مقابل بدادگستری و رعایت انصاف و عدل و حفظ حقوق مردم نیز توجه و علاقۀ بسیاری داشت.
اگر نسبت به مدیران کشوری و سرداران قزلباش بدرشتی و قساوت رفتار می کرد، نسبت به طبقات ملت جز برخی موارد مهربان و ملایم و نیکخواه و عادل بود.

او بر صاحبان قدرت و توانگران و حکام به چشم بدبینی و مراقبت می نگریست، تا بر زیر دستان و ناتوانان ستمکاری نکنند، ولی پیوسته در تأمین رفاه و آشایش رعیت می کوشید.

ارتباط مستقیم با مردم
شاه عباس برای اینکه به حقیقت احوال مردم خود آگاه شود، بی واسطه با مردم معاشرت می کرد و بی تکلف و تشریفات هرکس را به حضور خود می پذیرفت.

ولی وزیران و دولتیان و امنیتی ها به او یاد آور می شدند که زیاد به مردم نزدیک نشود.
او می گفت این نصیحت بدین خاطر است که من از بخور بخور شما و تضییع حقوق رعایا آگاه نشوم .
اگر کسی می خواهد به عدل و داد حکومت کند باید از احوال و افکار رعایای خود با خبر باشد. 
بعضی می گفتند از جان شاه در اضطراب هستیم، شاه جواب می داد، «خدا حافظ جان من است.»

ضامن جان و مال
اگر مشکلی به مردم برسد که جان و مال مردم به خطر بیفتد یا مالشان تلف، یا دزدیده شود، حاکم شهر مسئول است و باید غرامت مال مردم را پرداخت نماید و خود شاه در پرداخت غرامت نظارت می کرد.
شاه عباس مسئولیت حفظ امنیت و جلوگیری از دزدی و راهزنی را، در هریک از شهرها یا ولایات ایران، به گردن حکام منطقه گذاشته بود.
چنان که اگر دزدی به خانه ای دستبرد می زد؛ حاکم آنحا را سخت ملامت می کرد و غرامت اموال دزدیده شده را غالباً از والی می گرفت. 

شاه عباس در لشکرکشی ها و سفرهای خود هرگز به سرداران و سپاهیان اجازه نمی داد که به دارائی و املاک و مزارع و محصولات مردم دست درازی کنند.

رصد رفتار کارگزاران 
شاه عباس در سفرهایی که به شهرهای مختلف ایران سفر می کرد.
در شهرها و دهکده ها به جمع مردم وارد می شد و از عمل کرد و رفتار مأموران خود می پرسید و اگر شکایتی می کردند بی درنگ فرمان رسیدگی می داد، و خاطیان را سیاست می کرد.

وقتی شاه در میان مردم بود کسی جرأت نمی کرد مردم را از سخن گفتن باز دارد و گرنه بی درنگ و بدون تأمل، بازدارنده ها تنبه می گردیدند.

قطع دست مأمور
در یکی از سفرهای استانی که شاه عباس داشت به بروجرد رسید، شاه به میان مردم رفت. مأموری می خواست مانع سخن گفتن رعیتی شود و می خواست آن شخص را از نزدیکی شاه و محل او دور کند، شاه صحنه را دید. غضبناک شد.
دستور داد دست آن مأمور که می خواست شاکی را از محل خارج کند تا صدای مردم به شاه نرسد را قطع نمایند.