«از اکنون برای زندگی و خانوادهای که میخواهید تشکیل دهید، برنامهریزی داشته باشید تا پرورش دهنده شهید سلیمانیها باشید.» این اظهارات یکی از زنان مدیر در جمهوری اسلامی در جمع دختران ۹ ساله است که جا پای خواهر و پدرش گذاشته است؛ «انسیه خزعلی»، دختر «ابوالقاسم خزعلی» و خواهر «کبری خزعلی»، هردو از تندروترین چهرههای شناخته شده جمهوری اسلامی.
«مهدی خزعلی»، روزنامهنگار و معترض سیاسی و «سمیر زند»، خواننده پاپ، دو برادر انسیه خزعلی هستند. او همچنین همسر «محمدرضا رضازاده»، استاندار پیشین فارس است، فردی که اینروزها در ماجرای تخریب بافت تاریخی شاهچراغ شیراز، بهعنوان متهم ردیف اول شناخته میشود.
همان زمان که مردم دربهدر فیلترشکنی بودند که بتواند فیلترینگ گسترده دولت جمهوری اسلامی بر اینترنت را دور بزند،مشخص شد یکی از ویپیانهای قابل دسترس را نزدیکان مقامات جمهوری اسلامی میفروشند. انسیه خزعلی، مادر «حمید رضازاده» است؛ فروشنده ویپیان «بترنت» که مهاجرتش به کانادا، بلوای بزرگی در جمهوری اسلامی بود و مدتی پیش از شروع اعتراضات پس از کشته شدن «مهسا امینی»، بهوجود آمد. چند روز پس از افشای ویپیان فروشی حمید رضازاده، اعتراضات ۱۴۰۱ شروع شد و جمهوری اسلامی گستردهترین فیلترینگ را بر اینترنت اعمال کرد.
انسیه خزعلی متولد سال ۱۳۴۲ در شهر قم است، او تحصیلات حوزوی و دانشگاهی دارد؛ دکترا زبان و ادبیات عرب از دانشگاه تهران و تحصیلات حوزوی تا سطح ۳ جامعه الزهرا قم.
غیر از ریاست دانشگاه الزهرا، رییس پردیس خواهران دانشگاه علوم اسلامی رضوی هم بوده است. او استادتمام گروه ادبیات عرب دانشگاه الزهرا هم هست. انسیه خزعلی در سال ۱۳۸۹ و ۱۳۹۰ در دولت «احمدینژاد»، بهعنوان استاد نمونه کشوری، از سوی رییس جمهور مورد تقدیر قرار گرفت.
خزعلی در ۱۶ سالگی با سید محمدرضا رضازاده ازدواج کرد و چهار فرزند دارد. رضازاده در دوره احمدینژاد، استاندار فارس بودهاست.
انسیه خزعلی که اکنون معاون رییس جمهوری در امور زنان و خانواده است، در زنانهترین اعتراض و خیزش مردمی ایرانیان در یک قرن گذشته، بیواکنشترین مسوول دولتی بود. هرچند که معترضان و حتی نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی، دولت ابراهیم رئیسی را در کشمکشها به هیچ گرفته بودند، اما شاید بیعملترین مدیر ارشد دولتی در همین اعتراضات، خزعلی باشد.
او نه تنها تلاش نکرد این خیزش زنانه را درک کند و خواستههای زنان و دختران معترض را بفهمد، که در موارد متعددی زنانه خواندن اعتراضات ۱۴۰۱ را دسیسه دشمنان جمهوری اسلامی دانست: «در اغتشاشات اخیر، ۸۸ درصد دستگیرشدگان مردان و ۱۲ درصد زنان بودهاند که البته اکنون آمار حتی بیشتر شده و ۹۰ درصد مردان و ۱۰ درصد دستگیرشدگان زنان بودهاند. حال این سوال مطرح است که چطور علیرغم اینکه مردان در صف اول درگیریها بودهاند، زنان در صدر کشتهها مطرح میشوند؟»
و البته با استفاده از الگوی همیشگی جمهوری اسلامی، با وارونهنمایی آنچه در زندانهای زنان میگذرد، آنرا با خوابگاه دانشجویی قابل مقایسه دانست: «از یکی از زندانهای زنان بازدید کردم. شرایط مناسبی از نظر معیشت و بهداشت برای زندانیان فراهم شده بود و چیزی شبیه خوابگاه برخی از دانشگاههای کشور را شاهد بودم. همچنین برای بازداشتشدگان از صبح تا غروب امکان هواخوری و استفاده از محیط باز فراهم بود.»
این همان زمان بود که گزارشهای نگرانکنندهای از وضعیت زندان زنان در قرچک ورامین در جنوب تهران منتشر شده بود و افرادی مانند «نرگس محمدی»، افشاگریهای متعددی دراینباره کرده بودند.
زندان زنان، خوابگاه دانشجویی و آتنا فرقدانی
اما شاید تشبیه خوابگاه دانشجویی برای زندان زنان به سابقه ۴ ساله خزعلی در مدیریت دانشگاه الزهرا و چندین سال تدریس در همین دانشگاه برگردد. او که مدرک دکترای زبان و ادبیات عرب را در سال ۱۳۷۸ از دانشگاه تهران گرفته است، از سال ۱۳۹۱ تا ۱۳۹۵ رییس دانشگاه الزهرا بود. همان دورانی که ماجرای «آتنا فرقدانی» اتفاق افتاد.
آتنا فرقدانی، دانشآموخته رشته نقاشی دانشگاه الزهرا، یکی از نخبهها و استعدادهای درخشان این دانشگاه بود. او در شهریور۱۳۹۳، بهخاطر طراحیهایش از جمله طرحی جنجالی که از نمایندگان مجلس شورای اسلامی کشیده بود و همچنین دیدار با خانوادههای زندانیان سیاسی و خانوادههای کشتهشدگان عاشورا ۱۳۸۸، بازداشت شد.
فرقدانی مدت زیادی در بند ۲-الف سپاه بازداشت بود و بازجویی شد. با وجود پایان بازجوییها اما از آزادی با قرار وثیقه و ملاقات با خانواده جلوگیری شد. او در مهر۱۳۹۳، بههمراه «غنچه قوامی» که همسلولی بودند، دست به اعتصاب غذا زد. اما پس از وخامت وضع جسمیاش به دستور قاضی «صلواتی»، با قرار وثیقه تا برگزاری دادگاه از زندان آزاد شد.
او پس از آزادی موقت در مصاحبهای از وضعیتش در دوران بازداشت و بازجوییهایش حرف زد. همینطور ویدیویی از خود منتشر کرد که در آن از رفتارهای نامناسب ماموران زن زندان اوین میگفت. فرقدانی پس از آن بازداشت، و به زندان قرچک ورامین منتقل شد. او دوباره اعتصاب غذا کرد. قاضی صلواتی در ابتدا برای او حکم ۱۲ سال و ۹ ماه زندان صادر کرد، اما دادگاه تجدیدنظر این حکم را به ۱۸ ماه کاهش داد.
وضعیت آتنا فرقدانی در سالهای ۱۳۹۳ و ۱۳۹۴، یکی از چالشهای سیاسی جمهوری اسلامی بود. فرقدانی گفته است که انسیه خزعلی مانع ادامه تحصیل او شده: «بعد از این که به دانشگاه رفتم، خانم خزعلی رییس دانشگاه الزهرا گفتند با این کاری که کردید پای خود را فراتر از قانون گذاشتید و گفتند بیشتر تحقیق میکنند. بعد که متوجه شدند فعال هستم، گفتند انشالله در سالهای بعد در جاهای دیگر ببینمتان! یعنی در واقع دیگر ادامه تحصیل برایم تمام شده است.»
خزعلی در نخستین نشست خبری خود پس از انتصاب بهعنوان معاون امور زنان و خانواده رییس جمهوری درباره فرقدانی گفت: «آتنا فرقدانی از فارغالتحصیلان دوره شبانه دانشگاه ما بودند. همهجوره محبتی کردم برای رفع مشکلاتش، اما نتیجه این شد و متوجه شدم ما مامور به تکلیفیم و نه نتیجه؛ اما دوست داشتم نتیجه غیر این باشد، سندی که در سایت دانشگاه است میگوید هنوز ایشان در دانشگاه ثبتنام نکرده است. باید سند ارائه دهد که اخراج شده است.»
روایت فرقدانی اما متفاوت است: «موضوعی که بیشتر از همه من را رنج میدهد این است که با معدل کل ۱۹.۷۸ رتبه برتر کل دانشگاه الزهرا بهعنوان استعداد درخشان و نخبه شناخته شدم و متاسفانه نگذاشتند در مقطع کارشناسی ارشد ادامه تحصیل بدهم و از دانشگاه حذف شدم. یعنی وقتی لیسانسم را گرفتم برای ادامه تحصیل در فوق لیسانس با شرط معدل بهعنوان استعداد درخشان معرفی و قبول شدم. از دانشگاه تماس گرفتند که برای ثبتنام بروم، اما چون در آن زمان در زندان بودم و خواهرم قضیه را گفته بود که به چه علت برای ثبت نام نمیتوانم بروم، خانم خزعلی موضوع را فهمید و دانشگاه از ثبتنام من صرف نظر کردند.»
آتنا فرقدانی پس از برکناری خزعلی، با انتشار کاریکاتوری جنجالی برای او، نوشت: «خانم انسیه خزعلی فرزند آیتالله خزعلی، «رییس دانشگاه الزهرا»… در پاسخ به آن همه توهین و تحقیر و اخراج اینجانب از دانشگاه، تنها هدیه مناسبی که توانستم برای شما فراهم کنم، طراحی آن چیزی بود که سالیانیست در درون شما خفته است و گویا از آن بیخبر هستید! باشد که روزگاری از خوف این چهره واقعیتان، به خود انسانی بازگردید و در هیبت یک انسان ظاهر شوید.»
البته شکایتها از دوران ریاست خزعلی بر دانشگاه الزهرا همین یک مورد نیست. او در همان نشست خبری گفت: «خانم دکتری که میگویند او را اخراج کردم، او سال ۱۳۸۸ از کشور خارج شده و من سال ۱۳۹۱ رییس دانشگاه شدم. میگویند من ایشان را اخراج کردم، در حالی که اگر چهار سال کاری را ترک کنی، اخراج میشوی. ایشان باید سند بیاورد که سر کار بوده و درس میداده و من اخراجش کردهام. حتی ما اطلاعیه در روزنامه دادیم که ایشان به دانشگاه بیایند، اما نیامد. اینها بیانصافی است.»
و یا ماجرای تصاویری از ژوژمان درسی دانشجویان طراحی لباس دانشگاه الزهرا، با عنوان طراحی لباس در فضای مجازی که جنجالی شد و رسانههای امنیتی و اصولگرا آن را «فشنشو» و غیراخلاقی خواندند. خزعلی در واکنش به این ماجرا گفته بود در چنین مراسمی عکسبرداری ممنوع است، اما تعدادی از دانشجویان اقدام به عکسبرداری کردهاند: «عکسبرداری از این نوع مراسم مورد موافقت دانشگاه الزهرا نیست و این موضوع بهصورت شخصی صورت گرفته است.»
در همان زمان در دانشگاه الزهرا منشور اخلاقی تدوین شد و خزعلی تاکید داشت بر اساس این منشور، عملکرد اخلاقی دانشجویان و استادان ملاک امتیازدهی قرار میگیرد: «منشور اخلاقی یعنی نوع برخورد، نوع ارتباطات و نوع تعامل استاد، کارمند و دانشجو که باید بازنگری شده و برای آن برنامهریزی شود.»
فیلترینگ و ویپیان فروشی آقازادهها
فیلترینگ یک روایت عام میان ایرانیان دارد؛ «خودشان میفروشند.» و البته اکنون چرخه ۱۶ هزار میلیارد تومانی دارد. در آبان۱۳۹۸ و دی۱۳۹۶ که عمده سایتهای فروش ویپیان در ایران همزمان با اعتراضات ایرانیان مختل شدند، این باور، مصداقهای عینی پیدا کرد. اما دم خروس مدتی پیش از شروع اعتراضات ۱۴۰۱، در شهریور ۱۴۰۱ و پس از کشته شدن مهسا امینی، بیرون زد؛ مهاجرت حمید رضازاده، پسر انسیه خزعلی به کانادا و راهاندازی یک ویپیان!
۱۶شهریور «مهدی عرفاتی»، دبیر شورای اطلاعرسانی دولت در توییتی نوشت: «اخیرا فرزند یک معاون وزیر برای ادامه تحصیل در یک کشور خارجی ویزا گرفته بود و قصد خروج داشت که به محض اطلاع رییسجمهور، دستور صادر شد؛ “اگر فرزند رفت، پدر هم برود.” گذشت آن دوران که افتخار مقامات عالی دولت، اقامت فرزندانشان در خارج از کشور باشد.»
هرچند که منظور دبیر شورای اطلاعرسانی دولت، فرزند یک معاون وزیر بود، اما صدای مهاجرت پسر انسیه خزعلی بلند شد. خزعلی یک روز بعد در ۱۷شهریور در توییتی نوشت: «گذشت آن دوران که مسوولانی مثل کوه پشت فرزندان خویش میایستادند و صراحتا از مهاجرت و زندگی آنها در خارج از کشور دفاع میکردند، اما امروز برخی با ذوقزدگی از مهاجرت فرزند اینجانب گفتند.»
داستان مهاجرت حمید رضازاده از همان موقع شروع شد و هنوز ادامه دارد. خزعلی در نخستین روایت، اینچنین نوشت: «سفر موقت کاری ایشان جهت توسعه و پشتیبانی مجموعه دانشبنیانی است که در ایران با تعداد زیادی از دانشجویان کامپیوتر فعال است و خوشبختانه این پروژه کاری روبه اتمام بوده و وی در ماههای آینده به کشور باز میگردد. اگرچه ایشان متاهل و مستقل است، ولی هرگز قصد مهاجرت نداشتهاند. بیشک بسترسازی برای تقویت فعالیتهای دانشبنیان جاری در کشور، برخاسته از تعلق به وطن و مسوولیتپذیری است. اعضای دولت مردمی و انقلابی، به آرمانهای انقلاب و سیاستهای دولت وفادار بوده و خواهند بود.»
خب البته انتظار دیگری هم نبود. این اظهارات با واکنشهای متعددی همراه بود. «عباس عبدی» فعال سیاسی اصلاحطلب نوشت: «چرا برخی انتظار دارند که ادعاهای آنان در مورد خود و خانوادههایشان را مردم باید باور کنند؟»
«حسین دهباشی» هم نوشت: «بچههاتون برای دانشبنیانهاشون چرا آمریکا و کانادا میروند؟ چرا چین و روسیه نه؟ تازه درباره چین حدیث هم داریم!»
«محمدجواد آذری جهرمی» هم البته نوشت: «همه با هم برابرند، اما بعضی برابرترند!»
یک روز بعد، توییتی از خزعلی منتشر شد که البته ساعتی بعد تکذیب هم شد: «امروز، بعد از حضور در آخرین جلسه معاونت زنان و خانواده در نهاد ریاست جمهوری و ارائه توضیحاتی درباره سفر چند ماه پیش پسرم به خارج، استعفای رسمی خود را به ریاست محترم جمهوری تقدیم کردم. ایشان اظهار امیدواری کردند که بتوانم همکاریهای خود را در آینده با آن نهاد ادامه دهم.»
به هرحال خزعلی نه استعفا داد و نه رئیسی او را برکنار کرد. حتی با مشخص شدن ویپیان فروشی حمید رضازاده هم اتفاقی برای خزعلی نیفتاد. کاربران فارسی وب نوشتند که حمید رضازاده پسر انسیه خزعلی در کانادا در شرکت نرمافزاری بترنت «betternet» مشغول به کار است. جستوجوها نشان میداد شرکت betternet در حوزه ویپیان و فیلترشکن فعالیت میکند.
گفته شد حمید رضازاده، موسس و مدیر اجرایی شرکت بترنت (Betternet) بوده و هماکنون بهعنوان مدیر بخش نرمافزار این شرکت ارائه خدمات ویپیان و فیلترشکن فعالیت دارد.
حمید رضازاده تا پیش از این افشاگری، فعالیت در شرکت «بترنت» را در پروفایلش نوشته بود، اما پس از اینکه کوس رسوایی بلند شد و همه گفتند و نوشتند این شرکت در کار فروش فیلترشکن است، او پروفایل خود را غیرفعال و رزومهاش را مخفی کرد. واکنش به این خبر تا جایی گسترش پیدا کرد که کارزار «درخواست برکناری انسیه خزعلی و سایر مسوولانی که فرزندانشان مهاجرت کردهاند» به راه افتاد.
مهدی خزعلی درباره حضور فرزندان خواهرانش کبری و انسیه خزعلی در آمریکا و کانادا گفته: «نه تنها پسر کبری خانم (خواهر انسیه خزعلی)؛ حتی خواهرزاده دیگرم، یعنی دختر ایشان نیز سالهاست که در آمریکا زندگی میکند. پسر انسیه خانم هم که در کانادا صاحب شرکتی است که در زمینه ویپیان فعالیت میکند و بهواسطه همین شرکت ویزای کانادا را اخذ کرده و سالهاست که خانوادهاش را با خود برده است. میدانید که ثبت شرکت در کانادا هزینهای بیش از صد میلیارد ریال دارد.»
حمید رضازاده، پسر انسیه خزعلی، متولد سال ۱۳۶۵ در تهران است. پدر او، سید محمدرضا رضازاده در مهر سال ۱۳۸۴ و در دوره ریاست جمهوری محمود احمدینژاد، استاندار فارس شد.
حمید رضازاده در سال ۱۳۹۰ شرکت «سامانه همراه پیچک» را در تهران تاسیس کرد که عمده فعالیتش در تولید نرمافزارهای موبایل بود. او در صداوسیما بهعنوان کارآفرین نمونه گفت که شرکتش را با چهار میلیون تومان از وام ازدواجش، تاسیس کردهاست.
کنکاشها در سوابق کاری حمید رضازاده نشان داده که شرکت سامانه همراه پیچک در سال ۱۳۹۲ از شرکت «رهنما کامیابان نخستین» با مدیریت «امیر وهوشی» سرمایه دریافت میکند، اما با وجود موفقیتهای ادعایی پیشین، در روزنامه رسمی آمده که در سال ۱۳۹۷ منحل شده است؛ ۴ سال پیش از ادعای انسیه خزعلی درباره فعالیت فرزندش در یک شرکت دانشبنیان ایرانی. حمید رضازاده از همان ۴ سال پیش هم ایران را به مقصد کانادا ترک کرده است.
موضوع اما فقط ویپیان فروشی نوه ابوالقاسم خزعلی نیست؛ برخی کاربران معتقدند ویپیان پسر معاون رییس جمهور ایران، یک نوع ابزار جاسوسی است. گزارشی که در سال ۲۰۱۶ توسط سازمان تحقیقات علمی استرالیا درباره ریسکهای امنیتی استفاده از برخی برنامههای پرمصرف ویپیان منتشر شده نشان میدهد که ویپیان تولید شده توسط شرکت Betternet، بیشترین ابزارهای ردیابی کاربران را در بین برنامههای بررسی شده در آن تحقیق در خود جای دادهاست.
در شهریور، گزارشهای وبسایت AppBrain نشان داد که کاربران ساکن ایران جزو ۴ کشور اصلی استفادهکننده از خدمات ویپیان Betternet بهشماره میروند.
مطابق انتظار، رسانههای اصولگرا و امنیتی، وکیلمدافع حمید رضازاده شدند. مثلا خبرگزاری امنیتی «فارس» و روزنامه «همشهری» نوشتند: «فرزند خانم خزعلی هیچگاه درگیر هیچ نوع فعالیتی در زمینه فروش VPN به کاربران ایرانی چه در زمان حضور در ایران، چه در زمان حضور در کانادا نبوده است و شایعه جمعآوری اطلاعات کاربران ایرانی از این طریق کذب محض است. ادعای مالکیت شرکت فیلترشکن، با مراجعه به اینترنت بهراحتی میتوان دریافت که شرکت بترنت متعلق به شرکت پانگو در آمریکاست و هیچ مالکیت یا مسوولیتی سید حمیدرضا زاده در آن ندارد.»
«محمد جرجندی» فعال حوزه فناوری اطلاعات که نخستین کسی بود این موضوع را افشا کرد، مدارکی را منتشر کرد که ثابت میکند حمید رضازاده صاحب یک خانه ۲ میلیون دلاری در ونکوور است.
خزعلی پس از اینکه جمعی از رسانهها و شخصیتهای حقیقی و حقوقی را چند بار تهدید کرد، در یکی از آخرین اظهارنظرها، طلبکارانه و مطابق الگوی شناخته شده در جمهوری اسلامی درباره مهاجرت پسرش گفت: «کسانی در حیطه کاری مشابه پسر من الان پیشنهادهای کاری دریافت میکنند و متاسفانه از جانب دولتهای خارجی امکانات کار و فعالیت در اختیارشان میگذارند و مهاجرت میکنند، ولی فرزند اینجانب نه از امکانات دولتهای دیگر و نه دولت خودمان استفاده نکرد و مهاجرت نکرد.»
او گفت: «در دولت گذشته که بنده هیچ مسوولیتی نداشتم، برای توسعه کار نرمافزاری که در مرکز رشد دانشگاه آن را پایهگذاری کرده بود، به خارج رفت و در این دولت همانطور که گفته بودم برگشته است و هماکنون در داخل کشور بهسر میبرد و این سفر کاری را از طریق فروش نرمافزار و بدون هرگونه مساعدتی از سوی اینجانب و پدرش انجام داده است.»
تشویق به کودک همسری
اظهارنظرهای انسیه خزعلی درباره سن ازدواج، شاید یکی از بیسابقهترین اظهارنظرها از سوی مقامات رسمی دولتهای اخیر جمهوری اسلامی در تشویق به کودک همسری باشد. اما او که گفته در سال ۱۳۵۸ و ۱۶ سالگی ازدواج کرده، مدعی است در دهه ۵۰ و با برچسب دختر ابوالقاسم خزعلی، یکی از تندروترین و سنتیترین آخوندهای قدرتمند در جمهوری اسلامی، حق طلاق را در شروط ضمنعقد گذاشته و گرفته است.
«الهه محمدی»، خبرنگار بازداشت شده روزنامه «هممیهن» که در شهریور ۱۴۰۱ روایت خاکسپاری مهسا امینی را نوشت و پس از آن دستگیر شد، در گزارش نشست خبری انسیه خزعلی در شهریور۱۴۰۰ در «خبرآنلاین»، از قول معاون رئیسی درباره کودکهمسری نوشته: «ما باید اقناعسازی کنیم تا کودکان مورد اجحاف قرار نگیرند. بعضی مواقع به من میگویند که تو ۱۶ سالگی ازدواج کردهای. اینکه دختر مراحل مختلف بلوغ را طی کرده باشد مهم است. من شرط تحصیل، فعالیت اجتماعی، شرط طلاق، شرط مکان زندگی را گذاشتم، امام توصیه میکردند که شرط طلاق بگذارید. پدرم گفتند با شرط طلاق موافق نیستم، اما اگر تو میخواهی موافقام. نمی توان مرز سنی قرار داد و در این مساله رشد فکری بسیار مهم است.»
او تلاشی در کتمان عقایدش درباره ازدواج کودکان ندارد و حتی در سخنرانیهای رسمی هم از آن دم میزند. خزعلی اردیبهشت۱۴۰۱، در جمع دختران ۹ ساله، آنها را به ازدواج زودهنگام تشویق کرد: «شما دختران، باید برای خود آیندهای زیبا را رقم بزنید و از اکنون برای زندگی و خانوادهای که میخواهید تشکیل دهید، برنامهریزی داشته باشید تا پرورش دهنده شهید سلیمانیها باشید.»
این اظهارات با واکنشهای تندی همراه شد، ولی از حرفهایش پا پس نکشید. البته خب دنبال ریسمان آشنا رفت و حرفهایش را تقطیع شده دانست.
معاون امور زنان و خانواده رییس جمهور ایران* پیش از این نیز در گفتوگو با رسانههای ایران، از پدیده «چندهمسری» دفاع کرده و مدعی شد: « چندهمسری از نظر قانون در صورتیکه رضایت همسر وجود داشته باشد، مجوز دارد.»
خزعلی سیاست کاهش فرزندآوری را نفوذ دشمنان به جوامع اسلامی خواندهاست. او از منتقدین سند ۲۰۳۰ یونسکو است و حادثه آزار جنسی دانش آموزان مدرسهای در غرب تهران را، از نتایج این سند دانستهاست.
جالب اینکه در مناظره با «معصومه ابتکار»، اعتراف کرد در دولت رئیسی سند ۲۰۳۰ در ایران اجرا میشود. هرچند روز بعد اظهارات خودش در پخش زنده را تکذیب کرد! او گفته بود: «ما توانستیم آیورا را برای آموزش زنان حاشیه اقیانوس هند (اجرای بخشی از سند ۲۰۳۰) برعهده بگیریم. ما با حق تحفظ قبول کردیم، در سند اولیه همجنس گرایی بود و ما گفتیم این امر حذف شود، رایزنی کردیم و قبول کردند. توانستیم آنطور که میخواهیم آموزش را تنظیم کنیم.»
خزعلی کم از این اظهارنظرهای عجیب ندارد. او در همان روزهایی که ماجرای ویپیان فروشی پسرش عیان شد، خودکشی شلیر رسولی برای فرار از دست متجاوز را ستود: «بانو شلیر رسولی بار دیگر اصالت خطه کردستان را با زنانگی و پاکدامنی خویش به نمایش گذاشت، ولو به قیمتی بسیار گران. چه رمزیست در نام شلیر که بازهم دامانش از تجاوز پاک ماند.»
او در واکنش به اکران فیلم عنکبوت مقدس، «زهرا امیرابراهیمی» را ناپاک خواند: «دختر ایرانی نه آن دختر عنکبوتی است که غرق در منجلاب ناپاکیها است، بلکه نمونه صداقت، پاکی و عفت است که در مرزهای دانش، کار و فعالیت بی نظیر و یکتا است.»
معاون زنان، بیفایده برای زنان
با همه اینها، خزعلی برخلاف حوزه کاریاش، ورود مشخصی به مسائل بنیادین حوزه زنان ندارد و در مقابل، توجه و علاقهاش معطوف به موضوعات نمادین است.
معاون رییس جمهوری ایرانی از جمله کسانی بود که سال گذشته وقتی فعالان حقوق زن و پزشکان مخالفت علنی و آشکار خود را درباره طرح حذف غربالگری و سقط جنین در قانون جوانی جمعیت بیان میکردند، اعتراض میکردند و عریضه مینوشتند، سکوت کرد. اگرچه چندبار در مصاحبههایش به لایحه «صیانت، کرامت و تامین امنیت زنان در برابر خشونت» اشاره کرده، اما پیگیری این موضوع از سوی او برای جامعه چندان ملموس نبود.
در همین اعتراضات پس از کشته شدن مهسا امینی در بازداشتگاه گشت ارشاد که منجر به ارائه طرحهای متعددی از سوی بخشهای مختلف حکومت برای حجاب شده، هیچ واکنشی نداشته است. مگر در یک مورد که آن هم پیشنهاد وزارت ارشاد بوده: «شورای انقلاب فرهنگی وظیفه سیاستگذاری را دارد و مشکل اجرا هست که به وزارتخانههای مختلف مربوط میشود. ما تلاش خود را در بخش فرهنگی میکنیم و در طرحی با عنوان زیست عفیفانه، در تربیت مربیانی برای آموزش خانوادهها اهتمام داریم.»
او از سوی دیگر، از یارانه چادر خبر داده است؛ ۲۵دی امسال، خزعلی در دیدار با اقشار مختلف زنان در یزد گفت: «طرح کالای فرهنگی دانستن پوشش حجاب و چادر و اعطای یارانه به آن،از گروههای مردمی دریافت شده و در دست بررسی است و البته هیچ مصوبهای ندارد.»
خزعلی در آخرین اظهارنظر درباره حجاب، آن را قانونی خوانده که خواست عمومی بوده است: «فرهنگ عمومی خواسته است حجاب را در قانون قرار دهیم. باید تلاش کنیم فلسفه قرار دادن این امر در قانون را برای دختران و زنان تبیین کنیم.»
خزعلی به تساوی زن و مرد هم معتقد نیست و البته به سفسطه تلاش میکند بگوید چیز بیشتری برای زنان میخواهد: «اینکه ما معتقد به تساوی زن و مرد نیستیم به این معنی نیست که ما خواهان تبعیض هستیم، بلکه علاوهبر نگاه مساوی، باید امتیازات و نگاه ویژه برای زن دیده شود.»
و البته بلافاصله هم خودش را اصلاح میکند: «خیلی از ویژگیهایی که خدا برای زن قرار داده، امتیاز است که خدا برای تربیت نسل اختصاص داده است. چرا ما میخواهیم این ویژگیها را طرد کنیم و زن را مشابه مرد یا مرد را مشابه زن قرار دهیم؟»
معاون رییس جمهور ایران همچنین در مورد پیگیریهایش برای زنان بازداشتی در اعتراضات ۱۴۰۱، موضوع را از سرش باز کرده: «مساله زندانها که مربوط به قوهقضاییه است و زن و مرد نداشته است و نسبت به همه اجرا شده است.»
خزعلی از یک طرح مبهم برای زنان زندانی خبر داده است: «برای اینکه بهصورت سازمان یافته بتوانیم از ظرفیت زنان خیر برای زنان زندانی استفاده کنیم، در حال برنامهریزی هستیم تا سرپرستی و نظارت فرهنگی تربیتی این کودکان را در زمانی که مادرانشان در زندان هستند برعهده بگیرند و حمایتهای لازم را از این کودکان داشته باشند.»
او همچنین بهطور کلی، منکر وجود گشت ارشاد شده: «ما اصلا گشت ارشاد نداریم، اینها پلیس امنیت اجتماعی است که به همه مسایلی که خلاف قانون باشد یا جرم باشد میپردازد و ممکن است از جمله آنها، به برهنگی بپردازند که آن هم در قانون جرم است.»
از زنان تاثیرگذار تا دیدار با مقامات خارجی زیر پرچم مالدیو
انسیه خزعلی نه تنها نشان داده به دغدغههای زنان ایرانی بیتوجه است، او حتی دغدغه ملی هم چندان نداشته است. او اسفند سال گذشته با پرچم مالدیو با رییس مجمع عمومی سازمان ملل دیدار کرد و نه با پرچم ایران. هرچند در توجیه این اتفاق گفته شد «عبدالله شهید»، رییس مجمع عمومی سازمان ملل چون اهل مالدیو است، با پرچم کشور خودش با میهمانانش دیدار میکند.
اما این تنها دهنکجی خزعلی نبود؛ درحالی که اعتراضات ۱۴۰۱ به نام زنان ایران خوانده شد، او در اوایل بهمن ۱۴۰۱ در یک اقدام عجیب، زنانی را از کشورهای مختلف دنیا دعوت کرد و به برخی از آنها جایزههای ۲۰ هزار دلاری داد؛ «نخستین کنگره بینالمللی زنان تاثیرگذار.»
خزعلی این جمع و کنگره برگزارشده آن را در برابر مراسم دختر شایسته قرار داد: «در سطح بینالمللی، اقداماتی برای معرفی زنان همچون انتخاب دختر شایسته انجام میشود که معیار انتخاب آنها بیشتر به مختصات ظاهری این زنان منحصر و زیر سایه یک نگاه ابزاری، از ویژگیها، استعدادها و خلاقیتهای زنان چشمپوشی میشود، اما تصمیم گرفتیم با تکیه بر ظرفیت گسترده بانوان، آغازگر یک روند تحول خواهانه و مبتکرانه در سطح بینالملل باشیم و وجوه انسانی، علمی و اجتماعی زنان را مورد توجه قرار دهیم.»
خبرگزاری «برنا»، وابسته به وزارت ورزش و جوانان، در گزارشی ترکیب میهمانان خارجی حاضر در کنگره بینالمللی زنان تاثیرگذار در تهران را چنین اعلام کرد؛ «همسران روسای جمهور صربستان و ارمنستان و نخستوزیران قرقیزستان و بورکینافاسو در آن حاضر بودند و همسران روسای جمهور ترکیه، ونزوئلا، نیکاراگوئه و سوریه نیز با پیام تصویری یا مکتوب، در این گردهمایی شرکت کردند.
همچنین نمایندگان ویژه همسران رییس جمهور کامرون، زیمبابوه، گینه بیسائو، سوریه، اوگاندا، قطر، سیرالئون، ونزوئلا، عمان و نیجریه، از حاضران در این برنامه بودند. علاوهبر این، معاون نخستوزیران ازبکستان، بورکینافاسو و اوگاندا و همچنین معاون رییس جمهور گینه در این گردهمایی شرکت کرده بودند. حضور ۲۰ نفر از وزرای کشورها اعم از عراق، ازبکستان، کامرون، نیکاراگوئه (۶ وزیر)، سنگال، قرقیزستان (۲ وزیر)، پاکستان (۲ وزیر)، عمان، اندونزی، ارمنستان و بورکینافاسو نیز از جزییات دیگر شرکت کنندگان این برنامه است.»
اما یکی از حواشی عجیب و آزاردهنده، معرفی جمیله علمالهدی، همسر ابراهیم رئیسی، رییس جمهور و دختر «احمد علمالهدی»، نماینده خامنهای در مشهد، بهعنوان بانوی اول ایران در کنار همسران روسای جمهوری دعوت شده به ایران بود.
خزعلی با بال و پر و اعتبار دادنهای مبهم و بدون منبع به میهمانان این کنگره گفت: «چهرههایی که توانستهاند در سطح فعالیت در عرصه فضای مجازی و شبکههای اجتماعی و رسانهای جهت گیریهای موثری برای ارتقای سطح علمی و اجتماعی همه زنان داشته باشند، در این انتخاب جای گرفتهاند. از سوی دیگر زنانی که توانستهاند با پشت سر گذاشتن موانع زیادی، در مقامها و سطوح بالا مشغول به فعالیت شده و بر موانع فائق آمدهاند نیز، در این گستره قرار گرفتهاند. به اینها باید بانوانی را افزود که گرچه دارای نسبت خانوادگی با مقامهای عالی رتبه بودهاند، اما پیشتر ذیل سابقه درخشان خود در عرصههای متعدد علمی و اجتماعی، جزو چهرههای اثرگذار کشورهای خود بهشمار میآمدهاند. این مساله درباره همسر رییس جمهور کشورمان نیز مصداق دارد؛ چه آنکه ایشان پیش از انتخاب آقای رئیسی بهعنوان رییس جمهور نیز، آغازگر حرکتهای علمی و تربیتی اثرگذاری بودهاند.»
«مایا صباغ»، از اینفلوئنسرهای نزدیک به حزبالله لبنان نیز، از جمله این میهمانان این کنگره بود که در حساب کاربری خود در توییتر، چند ویدیو در راستای حمایت از سیاستهای جمهوری اسلامی منتشر و در آنها ادعا کرد «زنان ایرانی آزادی حق انتخاب پوشش» دارند.
در یکی از این ویدیوها، مایا صباغ همراه خانم نارنجیپوش دیگری با موهای بلند مشکی در کافهای نشستند و موسیقی زنده گوش میدهند و به طنز همراه انتشار این ویدیو نوشتهاند: «اینجا من الان توسط رژیم ایران مورد ضربوشتم و ظلم قرار میگیرم… . با چشمان خود نگاه کنید، حقوق و آزادیهای بشر کجاست؟»
خزعلی درباره این زن لبنانی گفت: «مایا صباغ بهعنوان میهمان کنگره بینالمللی بانوان تاثیرگذار، اصلا میهمان ما نبود. خودشان به ایران آمدند، خودشان فیلم گرفتند و اتفاقا خودشان هم در فیلمها مطرح کردند ایکاش دفعه بعد من را هم دعوت کنند. شایعاتی درباره خانم روسی که منتخب ما بوده نیز ایجاد کردند که درست نیست و اینها دروغهایی است که بعضا به علت تشابه اسمی ایجاد شده و رسانهها آن را بیان کردند.»