مسئله حاکمیت بر جزایر ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک در خلیج فارس بدون شک مهم ترین مورد اختلاف میان امارات متحده عربی و ایران و یکی از مسائل تنش زای میان ایران و جهان عرب در سه دهه گذشته بوده است.در این جا به جنبه های حقوقی این اختلاف، دلایل طرفین در دفاع از حقانیت خود و ارزیابی روش های ممکن برای رفع چنین اختلافی می پردازیم.
اسناد تاریخی متعدد حاکی از این است که هر سه جزیره مزبور تا پیش از سال ۱۹۰۳ میلادی به طور نا منظم و در مقاطع زمانی متفاوت به نحوی مستقیم یا غیر مستقیم تحت حاکمیت ایران بوده اند. در سال ۱۹۰۳ دولت بریتانیا برای مقابله با نفوذ روسیه در منطقه تصمیم به اشغال جزایر ابوموسی، تنب بزرگ و سیری نمود. جزیره تنب کوچک در سال ۱۹۰۸ به اشغال بریتانیا در آمد. این اشغال در مورد جزیره سیری تا سال ۱۹۶۲ (۱۳۴۱ شمسی) و در مورد سه جزیره دیگر تا پایان سال ۱۹۷۱ (۱۳۵۰ شمسی) به طول انجامید
خیانت روسها و ترکیدن حباب پیمان شانگهای
اول هفته را با سخنان گهربار امامان جمعه دربارهٔ «معجزه پیمان شانگهای» شروع کردیم.
امام جمعهٔ تهران: «عضویت ایران در سازمان شانگهای با روی کار آمدن یک سید خدا به دست آمد»؛ امام جمعهٔ اصفهان: «عضویت در شانگهای موفقیت بزرگی بود، آینده از آن ماست»؛ امام جمعهٔ خرم آباد: «شانگهای بزرگترین دستاورد دولت سیزدهم است»؛ امام جمعهٔ خرمشهر: «عضویت ایران در سازمان شانگهای شکستی برای آمریکاست»؛ امام جمعهٔ گناوه: «عضویت ایران در شانگهای باعث وحشت غربیها شده است»؛ امام جمعهٔ ارومیه: «شانگهای ظرفیت بزرگی برای توسعهٔ کشور است».
با همهٔ این اوصاف، هنوز هفته به پایان نرسیده خبر رسید که وزیر خارجهٔ روسیه، عضو قدرتمند پیمان شانگهای، همان عضوی که جمهوری اسلامی همهجانبه متحد او در جنگ علیه اوکراین است، در دیدار با وزرای خارجه کشورهای شورای همکاری خلیج فارس به صراحت، طی اطلاعیهای مشترک، مالکیت ایران بر جزایر سه گانهاش را زیر سوال برده است. این یعنی ترکیدن حباب «پیمان شانگهای».
این حضراتی که گمان میکردند شانگهای سفینهالنجات نظامشان است امیدوارم حالا متوجه شده باشند که روسیه نه تنها پشیزی برای همپیمان جدید خود در شانگهای ارزش قایل نیست بلکه حاضر است دست دوستی به دشمنان این حکومت بدهد. قبلاً هم جمهوری خلق چین عین همین کار را کرده بود و شما خودتان را به نفهمیدن زده بودید. ببینیم حالا دربارهٔ روسیه چه میکنید. احتمالاً فردا یا پسفردا روسیه یکی از مدیرکل های وزارت خارجهاش را میفرستد تا از دلتان دربیاورد، عین داستان چینیها.
هیچ چیز مثل حوادثی از این دست، جایگاه واقعی یک کشور را در منطقه و جهان نشان نمی دهد. همین بیانیهٔ مشترک روسیه با کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس ثابت کرد که جمهوری اسلامی به یک قدرت درجه دو و سه در منطقه تبدیل شده است. قدرتی پایین تر از بحرین و امارات و کویت حتی.
قدرت داشتن به لافزنی دربارهٔ موشک هایپرسونیک و توقیف نفتکشها و به گروگان گرفتن اتباع خارجی و حتی حمله به پالایشگاه آرامکو و صادرات پهپاد نیست. قدرت یک کشور به توان اقتصادیاش، حمایت مردم از حکومتش، سیاست خارجی ثباتآفرینش، قدرت نظامیاش، آبرو و اعتبار جهانیاش و بسیاری از عوامل دیگر مربوط میشود. ایران امروز در ضعیفترین موقعیت ژئوپولتیکی خود به سر میبرد. نشانههایش هم یکی دو تا نیست. به عنوان یک ایرانی واقعاً متأسفم برای کشورم.
بیژن اشتری،
نویسنده و مترجم