امروز بر کسی پوشیده نیست که جمهوری اسلامی ایران از بدو تاسیس با نظم جهانی مخالفت کرده و به دنبال ایجاد نظم جدیدی در جهان هست. تلاش و هزینههای زیادی هم برای تغییر نظم جهانی کرده است.
مهمترین استراتژی هم در سه دهه اخیر برای تغییر نظم جهانی، افزایش قدرت منطقهای و تقویت نیروهای نیابتی همسو در منطقه بوده است.
بمنظور تغییر نظم جهانی ، در لبنان به تقویت و تجهیز حزب الله و در نوار غزه به تقویت و تجهیز نظامی جهاد اسلامی و حماس در داخل عراق پس از سقوط صدام به تقویت شیعیان و در اوج گرفتن داعش به تقویت شبه نظامیان حشد الشعبی و سایر نیروهای همسو و در یمن پس از بهار عربی به تقویت و تجهیز حوثی ها که قدرت سیاسی را به دست گرفته بودند، پرداخت.
اگر به موارد فوق سوریه را هم اضافه کنیم، که بجهت مبارزه با داعش و دفاع از حرم نیروهایی نطامی خود را در آنجا هم مستقر کرد،
جمهوری اسلامی در ۵ کشور منطقه دارای نیروهای و حامیان نظامی شد که تقویت توان نظامی و قدرت منطقه ای و بازدارندگی ایران کمک می کردند و قدرت بازدارندگی خوبی ایجاد کرده بودند.
به نظر میرسد بعد از عملیات طوفان الاقصی روند رو به رشد قدرت نظامی منطقه ایران معکوس شده است.
تاسیسات ، تجهیزات و تسلیحات و موشکهای حماس به طور قابل توجهی از بین رفتند به طوری که دیگر حماس به عنوان یک نیروی نیابتی کارایی ندارد و باید حماس رو به عنوان ابزار منطقهای ایران پایان یافته دانست.
به نظر میرسد که اسرائیل یک درگیری بلند مدتی هم با حزبالله لبنان شروع کرده و در حال تحلیل و تضعیف قدرت تسلیحات، تجهیزات ، تاسیسات و نیروی انسانی آن میباشد.
همین روند و شرایط برای نیروهای ایران در سوریه وجود دارد ، به طوری که هر از چند گاهی اسرائیل و آمریکا به بهانههای مختلف پایگاهها و تجهیزات، تسلیحات و امکانات منتسب به جمهوری اسلامی رو بمباران میکنند.
بنظر میرسد این نیروها هم در حال تحلیل و تضعیف هستند.
پس از حمله موشکی جمهوری اسلامی به اربیل به دلیل وجود پایگاههای موساد به نظر میرسد که حس ناسیونالیستی عراقیها تحریک شده و نیروهای همسو با ایران مثل حشد الشعبی در حال تضعیف و تحلیل میباشند و با توجه به روند تقویت دولت مرکزی عراق در جریان هست، و هرچه قدرت مرکزی تقویت شود نیروهای شبه نظامی مجبورند یا در دولت مرکزی حل شوند یا سلاحهاشون را به دولت مرکزی تحویل دهند.
بنابراین نفوذ ایران نسبت به نیروهای نیابتی در عراق هم با روند تحلیلی روبروست.
از دیگر از نیروهای نظامی که متاثر از جمهوری اسلامی هستند و حمایت مادی معنوی و تسلیحاتی ایران رو دارند حوثی های یمن اند، به نظر میرسد آنها هم پس از عملیات طوفان الاقصی و حمله اسرائیل به غزه و اقدامات به حمله به کشتیرانی آزاد در خلیج عدن و دریای سرخ و تشکیل ائتلاف نظامی آمریکا بر علیه آنها در حال افول میباشند.
تجهیزات، تسلیحات و تاسیسات شان که بازدارندگی خوبی ایجاد کرده بود در حال تخریب و نابودی توسط ائتلاف دریایی به سرکردگی آمریکا هستند.
اگر این روندها تا یکی دو سال آینده به همین شکل ادامه پیدا کند، قدرت منطقه ای ایران با تضعیف و تحلیل شدیدی مواجه خواهد شد.
و هزینههای سنگینی که برای این نیروها در پنج کشور منطقه شده، تقریباً به هدر خواهد رفت.
از طرفی چون هزینههای برون مرزی که برای این نیروها شده فشار مضاعفی به همراه تحریم و ناکارآمدی مدیریتی به اقتصاد ایران وارد کرده و باعث تضعیف اقتصاد داخلی و موجب ناراحتی و نارضایتی گسترده در بین مردم شده، قدرت مردمی و پشتیبانی مردمی جمهوری اسلامی را کاهش داده است.
در صورت تحلیل توان منطقه ای و کاهش حمایت مردمی، جمهوری اسلامی مجبور هست برای بقای خویش به تقویت بیشتر نیرویهای نظامی و افزایش هزینههای نظامی بپردازد.