مرعشی: جمهوری اسلامی نباشد، مردم نه به خاتمی و میرحسین مراجعه می کنند نه تاج زاده /با باند رائفی پور، آقاتهرانی و قالیباف نمی توان کشور را اداره کرد
دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی میگوید: قالیباف به درد اجرا میخورد و رئیسی به درد اینکه در مجلس سخنرانی کند. شاید تدبیر این بوده که این دو نفر رئیس دو قوه مملکت شوند، در این شرایط قالیباف را اجرایی میگذاشتید و رییسی را اسپیکر، که بالاخره کار مناسب کنند.
مرعشی: جمهوری اسلامی نباشد، مردم نه به خاتمی و میرحسین مراجعه می کنند نه تاج زاده /با باند رائفی پور، آقاتهرانی و قالیباف نمی توان کشور را اداره کرد
دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی میگوید: قالیباف به درد اجرا میخورد و رئیسی به درد اینکه در مجلس سخنرانی کند. شاید تدبیر این بوده که این دو نفر رئیس دو قوه مملکت شوند، در این شرایط قالیباف را اجرایی میگذاشتید و رییسی را اسپیکر، که بالاخره کار مناسب کنند.
فرشته صائمی: جایگاه دبیرکلی حزب کارگزاران شاید تا حدودی «حسین مرعشی» را در بیان موضع گیری ها و اظهارنظرها محافظه کار کرده باشد اما او هنوز هم صراحت خود را حفظ کرده، آنقدر که درباره رأی ندادن سیدمحمد خاتمی رئیس دولت اصلاحات این سوال را مطرح کند که آیا این تصمیم حلقه ای از یک زنجیر بوده یا یک تک برگ؟
او که در آستانه سال ۱۴۰۳ مهمان نوروزی «کافه خبر» خبرگزاری خبرآنلاین بود، مروری بر حضور تشکل متبوعش در انتخابات زد و این حضور را نتیجه یک تصمیم مبنایی و اساسی دانست. او که تاکید دارد؛«با تشکیل باندهای کوچک مثل باند رائفیپور، قالیباف، آقاتهرانی و … نمیشود کشور را اداره کرد» این را هم می گوید که «اگر جمهوری اسلامی نباشد مردم نه به میرحسین موسوی مراجعه میکنند نه به فائزه هاشمی»
حسین مرعشی قائل به اختلاف بین اصلاح طلبان در انتخابات ۱۱ اسفند نیست و تاکید بر دوگانگی در این جریان دارد. او به خبرآنلاین می گوید؛ «شاید اصلاح طلبانی که در ۱۴۰۲ موضع عدم مشارکت داشتند در ۱۴۰۴ نظرشان تغییر کند»
با مرعشی از رأی نیاوردن برخی چهره ها چون باهنر حرف زدیم، از خالص سازها، از تشتت در جریان اصولگرا، از آراء باطله و …
مشروح گپ و گفت خبرگزاری خبرآنلاین با حسین مرعشی، دبیرکل حزب کارگزاران را در ادامه بخوانید
*آقای مرعشی! حزب کارگزاران سازندگی از جمله احزابی بود که در جریان انتخابات از مشارکت دفاع میکرد و حتی کاندیداها هم معرفی کرد، با توجه به نوع بررسی صلاحیتها و اجرای انتخابات، در حال حاضر که از انتخابات فاصله گرفتهایم از آن تصمیم خود دفاع میکنید یا پشیمان شدهاید؟
تصمیم ما یک تصمیم مبنایی و اساسی است. ما از نهاد انتخابات حمایت میکنیم، هر چند که نهاد انتخابات در ایران بسیار تضعیف شده اما برای آینده ایران هیچ راهی غیر از برگشت به انتخابات استاندارد، رقابتی و در شأن کشور و ملت ایران نیست. هر چند که عوامل تضعیفکننده نهاد انتخابات در ایران در کنترل ما نیست و ما محکوم به پذیرش شرایطی هستیم که حاکمیت برای ما رقم زده ولی در عین حال تصور نمیکنم که هیچ محدودیت و تنگنایی، نهاد انتخابات را از ارزش و اهمیت نمیاندازد، بنابراین همچنان فکر میکنم که باید به نهاد انتخابات و اهمیت آن توجه کنیم.
اگر جمهوری اسلامی نباشد، اکثریت مردم ایران نه به مهندس موسوی مراجعه میکنند، نه به خاتمی، نه به فائزه هاشمی و نه به تاجزاده مراجعه میکنند. اگر خدای نکرده جمهوری اسلامی نباشد، مردم ایران، همه کسانی که در حاکمیت بودند از اصولگرا گرفته تا اصلاحطلب را با یک چوب خواهند بُرد.
البته در حال حاضر شرایط کشور به این ترتیب است که مشکل اصلی نارضایتی مردم است. نکته دیگر اینکه باید توجه کنیم جمعی از اصلاحطلبان مانند آقای خاتمی در انتخابات شرکت نکردند و حتی رأی ندادند، ریشه رفتارهای مذکور به افکار عمومی برمیگردد. به عبارت دیگر در حال حاضر افکار عمومی فعالیتهای سیاسی درون نظام را پشتیبانی نمیکند و اکثریت قاطع مردم با این مجموعه فاصله گرفتهاند.
رأی شهرستانها سیاسی محسوب نمیشود
شرایط به نحوی شده که حتی اگر همین ۴۱ درصد مشارکت را هم مبنا قرار بدهیم، بخش عمدهای از این مقدار، رأی نیروها و کنشگران اجتماعی است. همچنین این نکته را هم باید در نظر گرفت که درست است رقابتهای محلی، خانوادگی، فردی و طایفی در شهرستانها هم بر این میزان رأی تاثیرگذار بوده اما رأی آنها رأی سیاسی محسوب نمیشوند، آن هم در شرایطی که انتخابات یک امر سیاسی است و اگر ۴۱ درصد سیاسیون این رأی را در صندوق ریخته بودند و گرایشهای سیاسی مردم را بسیج شده بود، ۴۱ درصد پشتوانه مهم و قابل اتکایی است.
آرای باطله یعنی مردم رنجیده هستند و از سیاست فاصله گرفتند
*آرای باطله چه پیامی داشت؟
آرای باطله در این دوره از انتخابات بیشتر از همیشه بوده و هنوز عدد آن را مشخصاً هنوز نگفتهاند. پیشبینی میشود که حداقل ۱۰ درصد آرای این دوره از انتخابات باطله بوده ولی هنوز رسماً اعلام نشده است. بهرحال ریشه آرای باطله این است که مردم رنجیده و از سیاست فاصله گرفتهاند. البته میان کنشگران سیاسی اختلاف است که آیا سیاستمداران، احزاب و شخصیتهای سیاسی باید تابع نظر اکثریت مردم که رنجیدهاند، باشند یا اینکه باید مردم را با محدودیتها و منحصر بودن راه انتخابات آشنا کنند و سعی کنند که مردم را به صحنه برگردانند. لذا این دو گرایش وجود دارد اما گرایش ما به عنوان حزب کارگزاران این است که نهاد انتخابات اهمیت دارد، به رنجش مردم احترام میگذاریم ولی باید مردم را قانع کنیم که به انتخابات اهمیت بدهند ولو اینکه مسیر کُند جلو برود و بهبودی بسیار کم باشد.
فرشته صائمی: جایگاه دبیرکلی حزب کارگزاران شاید تا حدودی «حسین مرعشی» را در بیان موضع گیری ها و اظهارنظرها محافظه کار کرده باشد اما او هنوز هم صراحت خود را حفظ کرده، آنقدر که درباره رأی ندادن سیدمحمد خاتمی رئیس دولت اصلاحات این سوال را مطرح کند که آیا این تصمیم حلقه ای از یک زنجیر بوده یا یک تک برگ؟
او که در آستانه سال ۱۴۰۳ مهمان نوروزی «کافه خبر» خبرگزاری خبرآنلاین بود، مروری بر حضور تشکل متبوعش در انتخابات زد و این حضور را نتیجه یک تصمیم مبنایی و اساسی دانست. او که تاکید دارد؛«با تشکیل باندهای کوچک مثل باند رائفیپور، قالیباف، آقاتهرانی و … نمیشود کشور را اداره کرد» این را هم می گوید که «اگر جمهوری اسلامی نباشد مردم نه به میرحسین موسوی مراجعه میکنند نه به فائزه هاشمی»
حسین مرعشی قائل به اختلاف بین اصلاح طلبان در انتخابات ۱۱ اسفند نیست و تاکید بر دوگانگی در این جریان دارد. او به خبرآنلاین می گوید؛ «شاید اصلاح طلبانی که در ۱۴۰۲ موضع عدم مشارکت داشتند در ۱۴۰۴ نظرشان تغییر کند»
با مرعشی از رأی نیاوردن برخی چهره ها چون باهنر حرف زدیم، از خالص سازها، از تشتت در جریان اصولگرا، از آراء باطله و …
مشروح گپ و گفت خبرگزاری خبرآنلاین با حسین مرعشی، دبیرکل حزب کارگزاران را در ادامه بخوانید
*آقای مرعشی! حزب کارگزاران سازندگی از جمله احزابی بود که در جریان انتخابات از مشارکت دفاع میکرد و حتی کاندیداها هم معرفی کرد، با توجه به نوع بررسی صلاحیتها و اجرای انتخابات، در حال حاضر که از انتخابات فاصله گرفتهایم از آن تصمیم خود دفاع میکنید یا پشیمان شدهاید؟
تصمیم ما یک تصمیم مبنایی و اساسی است. ما از نهاد انتخابات حمایت میکنیم، هر چند که نهاد انتخابات در ایران بسیار تضعیف شده اما برای آینده ایران هیچ راهی غیر از برگشت به انتخابات استاندارد، رقابتی و در شأن کشور و ملت ایران نیست. هر چند که عوامل تضعیفکننده نهاد انتخابات در ایران در کنترل ما نیست و ما محکوم به پذیرش شرایطی هستیم که حاکمیت برای ما رقم زده ولی در عین حال تصور نمیکنم که هیچ محدودیت و تنگنایی، نهاد انتخابات را از ارزش و اهمیت نمیاندازد، بنابراین همچنان فکر میکنم که باید به نهاد انتخابات و اهمیت آن توجه کنیم.
اگر جمهوری اسلامی نباشد، اکثریت مردم ایران نه به مهندس موسوی مراجعه میکنند، نه به خاتمی، نه به فائزه هاشمی و نه به تاجزاده مراجعه میکنند. اگر خدای نکرده جمهوری اسلامی نباشد، مردم ایران، همه کسانی که در حاکمیت بودند از اصولگرا گرفته تا اصلاحطلب را با یک چوب خواهند بُرد.
البته در حال حاضر شرایط کشور به این ترتیب است که مشکل اصلی نارضایتی مردم است. نکته دیگر اینکه باید توجه کنیم جمعی از اصلاحطلبان مانند آقای خاتمی در انتخابات شرکت نکردند و حتی رأی ندادند، ریشه رفتارهای مذکور به افکار عمومی برمیگردد. به عبارت دیگر در حال حاضر افکار عمومی فعالیتهای سیاسی درون نظام را پشتیبانی نمیکند و اکثریت قاطع مردم با این مجموعه فاصله گرفتهاند.
رأی شهرستانها سیاسی محسوب نمیشود
شرایط به نحوی شده که حتی اگر همین ۴۱ درصد مشارکت را هم مبنا قرار بدهیم، بخش عمدهای از این مقدار، رأی نیروها و کنشگران اجتماعی است. همچنین این نکته را هم باید در نظر گرفت که درست است رقابتهای محلی، خانوادگی، فردی و طایفی در شهرستانها هم بر این میزان رأی تاثیرگذار بوده اما رأی آنها رأی سیاسی محسوب نمیشوند، آن هم در شرایطی که انتخابات یک امر سیاسی است و اگر ۴۱ درصد سیاسیون این رأی را در صندوق ریخته بودند و گرایشهای سیاسی مردم را بسیج شده بود، ۴۱ درصد پشتوانه مهم و قابل اتکایی است.
آرای باطله یعنی مردم رنجیده هستند و از سیاست فاصله گرفتند
*آرای باطله چه پیامی داشت؟
آرای باطله در این دوره از انتخابات بیشتر از همیشه بوده و هنوز عدد آن را مشخصاً هنوز نگفتهاند. پیشبینی میشود که حداقل ۱۰ درصد آرای این دوره از انتخابات باطله بوده ولی هنوز رسماً اعلام نشده است. بهرحال ریشه آرای باطله این است که مردم رنجیده و از سیاست فاصله گرفتهاند. البته میان کنشگران سیاسی اختلاف است که آیا سیاستمداران، احزاب و شخصیتهای سیاسی باید تابع نظر اکثریت مردم که رنجیدهاند، باشند یا اینکه باید مردم را با محدودیتها و منحصر بودن راه انتخابات آشنا کنند و سعی کنند که مردم را به صحنه برگردانند. لذا این دو گرایش وجود دارد اما گرایش ما به عنوان حزب کارگزاران این است که نهاد انتخابات اهمیت دارد، به رنجش مردم احترام میگذاریم ولی باید مردم را قانع کنیم که به انتخابات اهمیت بدهند ولو اینکه مسیر کُند جلو برود و بهبودی بسیار کم باشد.