خانه / آرشيو برچسبها: جمشید پیمان

آرشيو برچسبها: جمشید پیمان

دستِ پُر «جهش نفتی» برای جیب خالی کارگران؟ / کاهش ۶۰ درصدی قدرت خرید سال ۱۴۰۱ با تورم

ایلنا ؛ دولت در جلسات شورای عالی کار پذیرفت که بالای ۷۰ درصد جامعه زیر خط فقر زندگی می‌‌کنند و بر همین اساس هم پای توافق شورای عالی کار را امضا زد. واقعیتی که باید با آن توجه داشته باشیم این است که دولت‌ها در دورانی که درآمدهایشان افزایش پیدا …

ادامه»

جمشید پیمان:وقتی قیام در نَفَس کوچه نطفه بست

جمشید پیمان

وقتی که زمهریر دلم شعله شد به شب وقتی که خامشی به خروشم زهم گسست وقتی که آفتاب تو در کوچه سر کشید وقتی گریخت دشمن و در ظلمتش نشست وقتی اذان صبح حیّ عَلی الانقلاب گشت وقتی که شورشی به شهیدان اقامه بست وقتی وضو به خونِ شهیدان گرفت …

ادامه»

چراغ تویی،شعله غیرِ جانِ تو نیست : جمشید پیمان،

  نگو”نمی شوَد”،این نکته در زبانِ تو نیست نگو”نمی روَم” این شأنِ کاروان تو نیست نگو “سکوت و صبوری” توراست چاره ی کار سکوت و صبر کلامی به گفتمانِ تو نیست میازمای و مرو راه رفته را از نو جوابِ نو به دلِ “کهنه امتحانِ”تو نیست ز رویِ ساده دلی …

ادامه»

وقتی که صبر می شکند زیر پتکِ دَرد : جمشید پیمان

جمشید پیمان

در جنگلِ خیالِ من، افراز می شَوی گل می شوی،به دیده ی من باز می شوی وقتی برای صبح دلم تنگ می شود در وسعت نگاهِ من آغاز می شوی وقتی چراغِ رابطه تاریک می شود در تو به توی خاطر من راز می شوی وقتی تمام شهر مرا سنگ …

ادامه»

دختران من اند کاوه ی من : جمشید پیمان

جمشید پیمان

کاوه باید که شورشی باشد نهراسد ز هیبتِ ضحّاک بشکند این سکوت و سنّت را جامه ی ننگ افکند برخاک کاوه باید که شورشی باشد شعله اش ظلمت جهان سوزد بنهد پا برون ز خلوت خویش در دل شهر آتش افروزد کاوه باید که شورشی باشد نگریزد ز راه و …

ادامه»

شعر، از ذهنِ شاعر تا ذهن مخاطب! – بخش دوم :جمشید پیمان

جمشید پیمان2

اکنون می پردازیم به یک امر مهم در شعر و شاعری و کارکرد شاعر و شعر: اغلب شنیده ایم که؛ شاعر در این بیت یا قطعه چه می گوید؟ از گفته اش چه مقصود و منظوری دارد و چه امری را می خواهدبه مخاطبش منتقل کند؟ بطور خلاصه مخاطب می …

ادامه»

شعر، از ذهنِ شاعر تا ذهن مخاطب! : جمشید پیمان

جمشید پیمان

بخش نخست: سخن را با ارائه چند واژه آغاز می کنم: سلام، مردم، خوش، همدم، خون، غصّه ما معمولن از دوری عزیزانمان،کم و بیش دلتنگ می شویم و اگر از ما بپرسند؛ حالتان چطور است؟ چه خبر؟ هرکداممان به فراخور ذهنیتی که داریم و با استفاده از واژه هائی که …

ادامه»

چرا شعله ی عشق در تو :جمشید پیمان

جمشید پیمان

دریغا، جهان جاودانی نباشد همه روزگارش جوانی نباشد فراز و فرود است کردارِ گیتی بهارش بدونِ خزانی نباشد دریغا که تنگ است وقتِ من و تو یَـمِ آرزو را کرانی نباشد (یَـم = دریا) بسی پیش از این آمدند و گذشتند از ایشان جز اندک، نشانی نباشد در این مهلتِ …

ادامه»

چرا با رفراندم برای بود و نبود حاکمیت آخوندی مخالفم!:جمشید پیمان

جمشید پیمان

«بعضی امور را در جامعه ی بشری امروز نمی شود به رای عمومی گذاشت و بود و نبودشان را منوط و مشروط به رای شهروندان یک جامعه ــ در مورد نظر ما، ایران ــ کرد. مانند همه ی حقوق پایه ای انسان که در اعلامیه جهانی حقوق بشر و منشور …

ادامه»

فریبم داد چهار شنبه ی بی سوری :جمشید پیمان

جمشید پیمان

(تقدیم به دوست،برادر و مشوِق همیشگی ام: م ـ ع ـتوحیدی ) تنگ روزی بود بهمن و آفتابش را پرواز زاغان پوشاند دل من امّا در پی پهنه ای بود بی کران با زرینه سیمرغش فریبم داد چهار شنبه ی بی سوری که شرارِ بوته هایش نفرت و نفرین بودند …

ادامه»